تبیان، دستیار زندگی
آنچه از مسلمات مذهب تشیع به حساب می آید دوستی با اهل بیت و همچنین برائت و بیزاری از دشمنان آنان است ، اما هم دوستی اهل بیت و هم بیزاری با دشمنان هر كدام شرائط مخصوص به خود را دارد و بی قانون و قاعده نیست .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا لعن کردن دخالت در کار خداست؟!


آنچه از مسلمات مذهب تشیع به حساب می آید دوستی با اهل بیت و همچنین برائت و بیزاری از دشمنان آنان است ، اما هم دوستی اهل بیت و هم بیزاری با دشمنان هر كدام شرائط مخصوص به خود را دارد و بی قانون و قاعده نیست .


فرق لعن و دشنام

آنچه از آیات الهی در رابطه با برائت و بیزاری از دشمنان استخراج می شود لزوم لعن این افراد است كه در آیات متعددی از قرآن مجید به این حقیقت اشاره شده است و گروه های مختلفی توسط خداوند متعال مورد لعن و نفرین قرار گرفته اند، اما لعن و نفرین به دشمنان یك مساله است و فحاشی و ناسزاگویی و به كار بردن الفاظ قبیح و ركیك مسئله دیگری است .

ما اگر بخواهیم دین را به عنوان روش صحیح بندگی خدا به دست آوریم و بدان عمل کنیم، ناگزیر باید دشمنان دین را بشناسیم و کارهایی را که در جهت منحرف کردن راه دین، انجام داده اند، بدانیم. راه دین توسط رسول خدا (صلی الله علیه وآله) و امامان از اهل بیت ایشان، بیان می گردد و ما موظفیم سرپرستی این اولیای الهی را بپذیریم و به دلالت آنان قدم در راه بندگی بگذاریم. به همین شکل، وظیفه داریم دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) را در حدی که وادی ضلالت را تشخیص داده و در امر دین به اشتباه نیفتیم، بشناسیم. در واقع آنچه لازم است شناخت گمراهی ها و انحرافات از اصل دین می باشد و آشنا شدن با پیشوایان ضلالت از این جهت که ما را از بدعت ها و کجروی های ایشان آگاه می کند، ضرورت دارد. این معنا را امیرالمۆمنین (علیهم السلام) در خطبه ای که در محلی به نام «ذی قار» فرموده اند، چنین بیان می فرمایند:

بدانید که هرگز مسیر رشد و هدایت را نخواهید شناخت مگر آنکه کسی را که آن را ترک کرده، بشناسید و پیمان قرآن را ادا نخواهید کرد مگر آنکه کسی را که پیمان شکنی کرده، بشناسید و هرگز متمسک به قرآن نخواهید شد مگر آنکه کسی را که آن را کنار گذاشته، بشناسید... و هرگز راه تقوا را نخواهید شناخت مگر آنکه کسی را که از مسیر تقوا تجاوز کرده، بشناسید. پس آنگاه که چنین معرفتی پیدا کردید، بدعت ها و تکلف ها را خواهید شناخت و تهمت ها و افتراهایی که بر خدا و رسول بسته اند .... خواهید دید و مشاهده خواهید کرد که خدا چگونه اهل بیت را هدایت کرده است. [کافی ج 8 ص 390 ح 586]

لعن کردن دخالت در کار خداست؟

لعن کردن دخالت در کار خداست و ما نباید ظالمین و به ویژه قاتلین ائمه (علیهم السلام) و امام حسین (علیه السلام) و... را لعن کنیم و باید این امر را به خداوند واگذار کنیم!

شبهه ای است که عده ای وارد کرده اند. ما هم در مطلبی در حد توان به این دوستان عرض می کنیم.

در قرآن مجید در ارتباط با بیزاری از دشمنان از ابزارهای مختلفی نام برده شده است كه از جمله آنها لعن و دیگری سب است .

بیزاری از دشمنان اهل بیت هر گز با فحاشی و به كار بردن كلمات ركیك سنخیتی نداشته و آنچه در این مورد به ما توصیه شده است در ابتدا بیزاری قلبی و در مرحله دوم بیزاری با الفاظی كه در آیات الهی و همچنین روایات اسلامی به ما معرفی شده اند ،می باشد

الف - ناسزا گفتن و فحشن دادن کار بدی است، به هر کسی که باشد. چرا که دور از شأن، منزلت و عقل مۆمن است. تا آن جا که خداوند علیم در کلام وحی می‌فرماید: به کفار و مشرکین و خدایان [دروغین] آنها فحش ندهید،‌ چون ممکن است آنها نیز متقابلاً به خدای واقعی شما فحش دهند:

«وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ كَذلِكَ زَیَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلى‏ رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُمْ بِما كانُوا یَعْمَلُونَ» (الأنعام - 108)

ترجمه: شما مۆمنان به آنان كه غیر خدا را مى‏خوانند دشنام ندهید تا مبادا آنها از روى دشمنى و نادانى خدا را دشنام گویند، ما بدین‌سان براى هر امتى عمل‌شان را بیاراستیم و عاقبت بازگشت آنان به سوى پروردگارشان است، و او از اعمالى كه مى‏كرده‏اند خبرشان مى‏دهد.

ب – اما نکته‌ی مهم این است که «لعن» اصلاً فحش و ناسزا نیست. مگر خداوند کریم که برخی را در قرآن کریم لعنت نموده است و یا اهل عصمت (علیهم السلام) که برخی را ملعون نامیده‌اند، به کسی فحش و ناسزا می‌گویند؟!

واژه‌ی «لعنت» در مقابل «رحمت» است – و معنای آن دور شدن از رحمت الهی.

بدیهی است که برخی از انسان‌ها در سایه‌ی رحمت الهی هستند و آنان کسانی هستند که بر صراط مسقیم هدایت شده‌اند. خداوند را بندگی می‌کنند و به غیر از را برای الوهیت و یا ربوبیت بر نمی‌گزینند. اینان مۆمنینی هستند که در هر امری (به حد وسعت وجودی و امکانات خود) مطیع امر حق تعالی هستند. اینها مرحومین هستند.

در مقابل آنان کسانی هستند که از رحمت خدا دور شده‌اند. چرا که به غیر از را برگزیده و عبادت می‌کنند و در همه‌ی امور مطیع به غیر از خدا (از بت و طاغوت زمان گرفته تا هوای نفس خود) هستند. اینها ملعونین هستند.

پ – این که می‌گویند: ما که نمی‌دانیم، پس بهتر است هر داوری و حکمی را به خدا واگذار کنیم! سوء استفاده از یک معنای کلی است. معنای کلی این است که از خودتان و بدون علم راجع به افراد قضاوت نکنید و حکم ندهید. اما معنایش این نیست که به هر خوب و بدی شک کنید. مثلاً اگر یک مۆمن اهل نماز و حجاب و جهاد دیدید و در کنار او یک نفر کافر مست دیدید، بگویید: از کجا معلوم، شاید نزد خدا این کافر بهتر از آن مۆمن است؟! هرگز چنین نیست.

اگر چنین باشد نه تنها هر شاخصه‌ی عقلی و شرعی از بین می رود، بلکه اصلاً قضاوت و صدور حکم از میان برداشته می‌شود. مثلاً از کجا معلوم که قاتل نزد خداوند بهتر از مقتول نباشد؟ از کجا معلوم که سارق بهتر از کسی که مالش به سرقت رفته نباشد؟ از کجا معلوم که زناکار بهتر از عفیف نباشد؟ و ... ؟! این سخنان سبک قدیمی همان سکولاریسم و پست مدرنیته‌ی امروزی است. خداوند ملاک‌ها و شاخصه‌های متعددی برای شناخت خوب از بد – خیر از شر، مۆمن از کافر و اهل عبادت از اهل معصیت قرار داده است و این شاخص‌ها برای تشخیص ماست، وگرنه خداوند که خود می‌داند چه کسی خوب است و چه کسی بد؟

ت – لذا ملاک ما نیز در تشخیص و تقسیم‌بندی انسان‌ها از تحت رحمت بودن (مرحوم) و یا دور از رحمت بودن (ملعون)، قرآن کریم و داوری اهل عصمت علیهم‌السلام است. نه این که هیچ داوری و تشخیصی نباید داشته باشیم، که این خود به نوعی تعطیل عقل است.

رحمت

به عنوان مثال اگر خداوند متعال در ابتدای سوره‌ی مۆمنون، مشخصات یک فرد مۆمن را به ما معرفی می‌نماید، ما در هر کس که این مشخصات را مشاهده کنیم، تشخیص می‌دهیم که مۆمن است و دیگر شک نمی‌کنیم که شاید نزد خدا غیر از این باشد؟ مگر این که خلافش به ما ثابت شود. و اگر خدا و اهل عصمت (علیهم السلام) به صفات اهل لعنت – یعنی دور شدگان از رحمت – اشاره نمودند، در هر کس این صفات را ببینیم، بنابر حکم خداوند و نه حکم خودمان، او را ملعون، یعنی دور از رحمت الهی می‌شناسیم. مگر این که خلافش ثابت شود.

به عنوان مثال به آیات ذیل توجه نمایید:

« إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكافِرینَ وَ أَعَدَّ لَهُمْ سَعیراً» (الاحزاب - 64)

ترجمه: به درستى خدا كافران را لعنت كرده (از رحمت واسعه‌ و ابدی دور کرده)، و براى آنها عذابى سوزان تهیه دیده است‏.

« وَ قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ یُنْفِقُ كَیْفَ یَشاء ... (المائده – 64)

ترجمه:یهود گفت دست خدا بسته است، دستشان بسته باد و از رحمت خدا دور باشند، براى این كلمه كفرى كه گفتند، بلكه دستهاى خدا باز است، مى‏دهد بهر نحوى كه بخواهد.

« إِنَّ الَّذینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُۆْمِناتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ» (النور - 23)

خلاصه كلام آنكه بیزاری از دشمنان اهل بیت هر گز با فحاشی و به كار بردن كلمات ركیك سنخیتی نداشته و آنچه در این مورد به ما توصیه شده است در ابتدا بیزاری قلبی و در مرحله دوم بیزاری با الفاظی كه در آیات الهی و همچنین روایات اسلامی به ما معرفی شده اند ،می باشد.

بخش مهمی از دستورات حقتعالی در قرآن کریم درباره صف آرایی و درگیری و شدت رفتار و عدم سازش با دشمنان اسلام و قرآن و لعنت بر آنان و حتی درباره شناساندن همدستان آنان و چگونگی روشهای گمراه کننده و فریبنده آنهاست

خود را فریب ندهیم

بعضی ها فریبکارانه و یا به دلیل ناآگاهی از اندیشه و فرهنگ قرآن و اهل البیت(علیهم السلام) می گویند : ما فقط اهل محبت و صلح و دوستی هستیم و از دشمنی کردن (حتی با دشمنان اسلام و قرآن) بدمان می آید .

این در حالی است که بخش مهمی از زیارت عاشورا ، لعنت بر دشمنان حکومت فرهنگ و اندیشه قرآن و اهل البیت(علیهم السلام) و برائت از آنان است .

این فرازهای شریف در زیارت عاشورا است که می فرماید : « حرب لمن حاربکم » ( من با هر که با شما در جنگ است، سر جنگ و درگیری دارم.) « عدو لمن عاداکم »(من با هر که با شما عداوت و دشمنی دارد, دشمنی و عداوت دارم.) ؛ « لعن الله امه اسست اساس الظلم و الجور علیکم اهل البیت» ( لعنت خدا بر هر فرد یا گروه و یا جامعه ای که اساس ظلم و تبعیض را علیه شما اهل البیت طراحی و تاسیس نمود.)و فراز های بسیاری مانند این فرازهای شریف ،با صراحت تمام، در گیری و صف آرایی و دشمنی اهل البیت(علیهم الصلوه و السلام) و پیروان راستین ایشان  با دشمنان و مخالفان قرآن و اسلام ناب محمد(صلی الله علیه و آله) ، را بیان می کند .

اساساً بخش مهمی از دستورات حقتعالی در قرآن کریم درباره صف آرایی و درگیری و شدت رفتار و عدم سازش با دشمنان اسلام و قرآن و لعنت بر آنان و حتی درباره شناساندن همدستان آنان و چگونگی روشهای گمراه کننده و فریبنده آنهاست. آیاتی مانند این آیه که می فرماید : « محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم( سوره مبارکه فتح(48)- آیه 29) ؛ به وضوح راه را نشان داده است ، حقتعالی می فرماید اگر با محمد رسول الله هستی ، با کفار حربی یا استعمارگر مثل آمریکا و صهیونیزم و جهان خواران استعمارگر غرب و شرق و پیروان ایشان در داخل و خارج ، باید رفتار شدید و خشن داشته باشی و از هرگونه هم صحبتی و دوستی یا سازش با آنها پرهیز کنی و دوستی و مهربانیت را برای مۆمنین و انسانهای بی غرض و حق طلب ، چه مسلمان و چه غیر مسلمان، خرج کنی .

فرآوری : زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان  


منابع :

سایت حوزه

وبلاگ حافظان نور

وبلاگ سید مجتبی حسینی