تبیان، دستیار زندگی
كدام جامعه بر روی كره هستی است كه مسوولان آن ادعا كنند مدینه فاضله‌ای ساخته‌اند كه عاری از هر یک از آسیب های اجتماعی است؟.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : فرشته هاشمی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تا جامعه ای ایده آل چند فرسنگ مانده؟


 اعتیاد و ورود مخدرهای جدید صنعتی كشنده، قتل، سرقت، تجاوز، رشد جرایم اینترنتی، تهاجم فرهنگی، ، کم‌رنگ شدن ارزش‌های اخلاقی، رشد طلاق و فروپاشی خانواده، فقر و بیکاری، حاشیه‌نشینی، بی‌خانمانی و ده‌ها نمونه دیگر، سرفصلی از بیماری‌های اجتماعی هستند كه امروز جوامع بشری را مبتلا كرده‌اند.

كدام جامعه بر روی كره هستی است كه مسوولان آن ادعا كنند مدینه فاضله‌ای ساخته‌اند كه عاری از هر یک از آسیب های فوق است.

بیکاری

اما جوامع حال حاضر اگر در داشتن تمام یا برخی از این آسیب‌ها وجه اشتراك دارند، در یك چیز متمایز می‌شوند و آن قدرت در كنترل و مهار آسیب‌ها بر اساس برنامه از پیش تعیین شده» است. قدرتی كه ایجاد نمی‌شود مگر در سایه باور واقعیت‌ها  و پرهیز از پنهان كردن کژی‌های جامعه.

قدرتی كه نه با اعتبار مالی بیشتر و نه با تعدد و كثرت طرح‌های عنوان دار نمایان می‌شود.

قدرتی كه واقعیت‌های موجود را با عموم جامعه بازگو می‌كند و شراكت عملی همه را در تأمین امنیت و حل مشكلات، اصلی انكارناپذیر می‌داند.

قدرتی كه به پشتوانه نظارت آن هیچ دستگاه و مسوول اجرایی جرأت شانه خالی كردن از وظایف خود را ندارد؛ چرا که می‌داند تحت نظارت است و باید پاسخگو باشد.

قدرتی كه در سایه آن، قانون حرف اول و آخر را می‌زند و چنان به تار و پود جامعه نفوذ می‌كند كه به عوامل واسط بی‌شمار برای اجرای قانون نیاز ندارد.

قدرتی كه با هدایت و راهبری رسانه‌ها جریان اطلاع‌رسانی را به سمت سیاستی فرا می‌خواند كه به جای آموزش‌های جرم افزا، خود را در برابر سلامت اجتماعی جامعه مسوول می‌داند.

قدرتی كه از سرمایه و ظرفیت دینی خود چنان بهره می‌برد كه به پشتوانه آن سرمایه‌های مادی‌اش بر باد نمی‌رود.

قدرتی كه علمی می‌اندیشد، علمی تصمیم می‌گیرد، علمی اجرا می‌كند و علمی آینده‌نگری؛ و مانع از شكل‌گیری به هم ریختگی‌های اجتماعی نشأت گرفته از قانون شكنی‌ها و موازی كاری‌ها و بلاتكلیفی‌ها می‌شود.

وضعیت اجتماعی جامعه در حال توسعه هم  نیازمند چنین قدرتی برای بازیابی سلامت كامل بر مبنای نظام واحد پیشگیرانه و كنترلی است .

واقعیت آن است كه علی‌رغم همه تلاش‌های صورت گرفته برای تحقق اهداف اجتماعی،  جامعه امروز ما گرفتار نوعی بیماری مزمن بی‌برنامگی، موازی کاری، بی‌اثر بودن سیاست‌ها شده و این وضعیت، اجرایی شدن تمام نقشه‌های اجتماعی ما را تضمین ناپذیر كرده است

آحاد ایرانیان نیك می‌دانند چه شمار افراد برای دفاع از مرز و بوم و حرمت و حریت و داشته‌های این ملت در برابر تهاجمات قدرت‌‌طلبانی كه آرامش ملت‌ها را برنمی‌تابند و پیشرفت و تعالی سایر كشورها را تهدید موقعیت خود می‌پندارند، ارزشمندترین سرمایه الهی خویش را مصروف كرده و از جان برای سلامت و حفظ جامعه خود مایه گذاشته‌اند. تهاجماتی كه اگر در گذشته موقعیت‌های نظامی كشورها را هدف قرار می‌دادند،  امروز سلامت اجتماعی و فرهنگی جوامع را نقطه  اهداف پلید خود می‌بینند.

در این شرایط باید همه كسان،‌ فارغ از تعلقات سیاسی، نسبت به تهدیدها و نیازهای اجتماعی جامعه به هوش باشند و  زایل شدن هر گونه فرصتی را غیرقابل جبران بدانند.

قتل

واقعیت آن است كه علی‌رغم همه تلاش‌های صورت گرفته برای تحقق اهداف اجتماعی،  جامعه امروز ما گرفتار نوعی بیماری مزمن بی‌برنامگی، موازی کاری، بی‌اثر بودن سیاست‌ها شده و این وضعیت، اجرایی شدن تمام نقشه‌های اجتماعی ما را تضمین ناپذیر كرده است. به گونه‌ای كه اگر نگوییم همه، نتیجه اغلب تدابیر ما در عرصه اجتماعی در طول فعالیت 10 دولت با سلائق و دستورالعمل‌های متفاوت، آن می‌شود كه امروز سکان داران بزرگ‌ترین  دستگاه‌های درگیر با آسیب‌های اجتماعی از این رنج دیرپا شكوه می‌كنند كه: «اكثر مدیران كشور ما آینده‌نگر نیستند. برنامه‌های كوتاه مدت را به اقدامات بلندمدت و پیشگیرانه ترجیح می‌دهند. برنامه سلامت اجتماعی نداریم و به همین دلیل از وضع موجود راضی نیستیم. برخی مدیران ایده‌آل‌هایی در ذهنشان دارند كه حاضرند به خاطر آن یك ساختار را به هم بریزند تا به ایده‌آلشان برسند. بعد كه نمی‌توانند، وضع موجود را به هم می‌ریزند. » (بخشی از گفت‌و‌گوی ابوالحسن فقیه، رییس وقت سازمان بهزیستی كشور با خبرگزاری فارس)

و این گونه است كه به گفته یك مقام مسوول در سازمان بهزیستی، « هرمسوولی در حوزه مسائل اجتماعی بر اساس سلیقه خود عمل می‌كند بدون آن كه به جایی پاسخگو باشد . امروز طرح اورژانس اجتماعی اجرا می‌شود، فردا طرح دیگر و كسی از كسی سوال نمی‌كند كه این طرح از كجا آمد و برای چه اجرا شد یا نشد؟»

دامنه این نگرانی‌ها به مسوولان امروز برنمی‌گردد و اگر پای صحبت مسوولانی در گذشته هم بنشینیم، افسوس فرصت‌های از دست رفته بر اثر بی‌برنامگی و فقدان یك دستگاه سیاست گذار واحد در امور اجتماعی را می‌خورند.

نتیجه این نگرانی‌ها آن می‌شود كه با وجود سیاست گذاری‌ها و هدف گذاری‌های كلان در طول 4 برنامه توسعه ، فعالیت بیش از 20 دستگاه درگیر در امور اجتماعی ، تشكیل شوراهای متعدد و تدوین سیاست‌های گوناگون و تخصیص اعتبارات میلیاردی هنگفت، هنوز در بسیاری از مشكلات اجتماعی راه به جایی نبرده‌ایم و شاهد رشد آسیب‌های اجتماعی به گواه آمار و ارقام، طولانی شدن فهرست آن‌ها به دلیل بروز نوآسیبها و غافلگیری ما در برابر آن‌ها، موازی کاری دستگاه‌ها، اتلاف وقت،‌ هدر رفت اعتبارات و خسارات میلیاردی زیان‌بار باشیم و این همه رخ نداده است مگر به دلیل فقدان «سیاست اجتماعی » كه خود معلول «وجود اشكال در ساختار اجتماعی» جامعه است.

اما جوامع حال حاضر اگر در داشتن تمام یا برخی از این آسیب‌ها وجه اشتراك دارند، در یك چیز متمایز می‌شوند و آن قدرت در كنترل و مهار آسیب‌ها بر اساس برنامه از پیش تعیین شده» است. قدرتی كه ایجاد نمی‌شود مگر در سایه باور واقعیت‌ها  و پرهیز از پنهان كردن کژی‌های جامعه

در واقع، غیبت طولانی مدت «سیاست اجتماعی» سبب شده است امروزه در سایه آرمان‌گرایی‌‌های صرف، بر بسیاری از واقعیت‌ها سرپوش گذاشته شود ، جنس آسیب‌های در حال ظهور ناشناخته بماند و برای رفع هر مشكل ده‌ها قانون و مصوبه تصویب شود و هر كس در حوزه اجرا ساز خویش بنوازد و در نهایت، سلامت اجتماعی، آستان بی تولیت باشد.

این جامعه گرفتار چه دردهایی است؟

امروز با گذشت 33 سال از انقلاب اسلامی دیگر بر كسی پوشیده نیست كه عمده مشكلات اجتماعی جامعه در حال توسعه ما كدامند. در این بخش پس از یادآوری فهرستی از آسیب‌های اجتماعی به این نكته پرداخته خواهد شد كه چرا علیرغم در دست داشتن چنین فهرستی،‌ راهكارها به نتیجه نرسیده‌اند. این فهرست اگرچه ممكن است در دیدگاه‌هایی دچار جابجایی در اولویت‌ها شود، اما بر اساس اذعان خود مسوولان و نگرانی‌های برخاسته از جامعه، مهم‌ترین مشكلات اجتماعی‌مان را می‌توانیم در این سرفصل‌ها خلاصه كنیم:

طلاق

1-قانون گریزی

2-تضعیف ارزش‌های اخلاقی و رواج رفتارهای ضد اخلاقی

3-كاهش اعتماد عمومی به دلیل تضعیف ارزش‌ها

4- مصرف بی‌رویه و پیروی نكردن از الگوی درست مصرف، علیرغم داشتن توصیه‌های دینی و الگوهای عملی فراوان

5- وجود ضعف‌های جدی در نظام تعلیم و تربیت و سیستم آموزشی جامعه و عدم تأثیرگذاری آن بر جنبه فراگیری مهارت‌های فردی و اجتماعی

6- بی‌توجهی به تهدیدات بنیان خانواده (رشد طلاق در سال‌های اخیر، كودك‌آزاری، همسر آزاری، گسست نسل‌ها، ...)

7- بیکاری و رشد تقاضای اشتغال

8-فقر اقتصادی

9-فقر مسكن

10- تنگناهای ازدواج

11-رشد حاشیه‌نشینی و سرعت یافتن آهنگ مهاجرت به شهرها

12- آلودگی‌های زیست‌محیطی و تخریب منابع طبیعی

13-  ترافیك کلان شهرها

14- تصادفات رانندگی و شمار بالای كشته‌ها

15- مشكلات ناشی از گرانی و تورم

16- رشد اعتیاد و ورود مخدرهای جدید صنعتی مرگ‌آور

17- رشد برخی جرایم (قتل‌های خانوادگی، کلاه‌برداری در انواع آن، جرایم اینترنتی،‌ بروز و ظهور سایت‌های ضد اخلاقی و ...)

18- ناتوی فرهنگی غرب

19- فقدان برنامه‌ریزی موثر برای پوشش اوقات فراغت افراد جامعه ، به ویژه فراغت جوانان

20- نبود سیستم اطلاع‌رسانی پیشگیرانه،‌ آگاه‌كننده،‌ مشاركت‌جو كه به خود کنترلی در جامعه منجر شود و از هزینه‌های تحمیلی خسارت‌بار بر اثر ناآگاهی و عدم كسب مهارت‌های فردی و اجتماعی بكاهد

بزهکاری

چه باید كرد؟

حداكثر فرصتی كه برای اجرای هر برنامه توسعه در كشور ما در نظر گرفته می‌شود 5 سال بوده و این بدان مفهوم است كه برنامه‌ریزان و مجریان در عرصه‌های اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی باید به گونه‌ای عمل كنند كه طی همین مدت جامعه به اهداف تعیین شده در برنامه دست یابد و به نقطه تعالی و آرمانی خود نزدیك شود.

این درحالیست كه علی‌رغم پایان یافتن چند برنامه توسعه،‌ بسیاری از مشكلات اجتماعی بر زمین مانده‌اند و هنوز پس از سال‌ها بر پلكان اول ایستاده‌ایم و سخن از نبود برنامه اجتماعی به میان می‌آوریم.

در واقع سرعت حركت ما - اگر بتوان پذیرفت كه اساساً سرعتی در حركت داشته‌ایم – در برابر سرعت رشد آسیب‌ها به هیچ وجه قابل قیاس نیست و ما در شرایطی با این حجم از مشكلات اجتماعی دست و پنجه نرم می‌كنیم و خسارت‌های هنگفت آن را سال به سال افزونتر می‌پردازیم كه هر یك از این آسیب‌ها به تنهایی  قادر به از پای انداختن توان جامعه هستند.

در این میان به نظر می‌رسد باید با رها شدن از تعارفات، خودداری از سرپوش گذاشتن بر واقعیات، جلوگیری از دستاویز قرار گرفتن مسائل اجتماعی در بهره‌برداری‌های سیاسی این گروه و آن حزب،‌ با استفاده از همكاری و همراهی نخبگان اجتماعی،‌ به تعیین دستگاه سیاست گذار، ناظر و تدوین «سیاست اجتماعی» یك بار برای همیشه پرداخت و به تمام نگرانی‌ها،‌ دلخوری‌ها و بی‌برنامگی‌ها در حیطه اجتماعی پایان داد و در مسیر حركت صحیح قرار گرفت.

فرشته هاشمی

بخش اجتماعی تبیان