تبیان، دستیار زندگی
در نوشتار زیر با نگاهی درون زا به اقتصاد، مشکلات اقتصادی کشور را ناشی از مسائل داخلی می داند که به تدریج گریبانگیر اقتصاد شده است. مشکلی که از نگاه تجاری به مقوله دولت ناشی می شود....
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : محمد شهاب
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روحیه تجاری شدن دولت!


در نوشتار زیر با نگاهی درون زا به اقتصاد، مشکلات اقتصادی کشور را ناشی از مسائل داخلی می داند که به تدریج گریبانگیر اقتصاد شده است. مشکلی که از نگاه تجاری به مقوله دولت ناشی می شود....

ادغام وزارتخانه

نظر نگارنده در مورد شرایط امروز اقتصاد ایران این است که اقتصاد ایران در بازی ای حرکت می کند که آن بازی توسط کشورهای غربی و صندوق بین المللی پول ایجاد شده است ( خودزنی داخلی ) و دولت ها به مهره های شطرنجی تبدیل شده اند که اراده ی حرکتشان به اراده ی کشورهای غربی گره خورده است، هر چند که روحیه استکبار ستیزی وجود دارد ولی این اقتصاد وابسته است که سلطه ی خارجیان را برایمان ایجاد کرده است، اقتصاد وابسته ای که خود غربی ها برای ما ایجاد کرده اند و البته در داخل هم تلاش جدی برای استقلال اقتصادی نشد که اگر می شد دست سلطه از اقتصاد ایران برداشته میشد....

اقتصاد امروز ایران به یک انقلاب نیاز دارد، انقلاب سی سال پیش، انقلاب در عرصه سیاسی بود و انقلاب امروز باید در عرصه اقتصادی باشد، به نظر دولت ها دیگر توان اجرای این انقلاب اقتصادی را ندارند، چرا که دولت ها در تمام جهان بیشتر به یک بنگاه تجاری تبدیل شده اند، فرانسه به مالی حمله می کند تا شرایط اقتصادی اش را خوب کند، کشورهای اروپایی از کارگران لهستانی استفاده می کنند که دستمزد کمتری به آنها داده و هیچ نگرانی بیکاری مردم خود نیستند، آمریکا مستعمرات خود را در آفریقا افزایش می دهد، چین بازار ایران را برای فروش محصولات خود آماده دیده و هر گونه سوء استفاده ای که دلش بخواهد انجام می دهد و...

دولت ها متاسفانه تلاشی برای رسیدن به اقتصاد رقابتی و تقویت تولید و استفاده از سرمایه های انسانی انجام نمی دهند، اگر دولت اقدامی انجام ندهد، بخش خصوصی واردکننده خواهد شد و منافع فردی از طریق قربانی کردن اقتصاد و مردم تامین خواهد گشت

دولت ها منحرف شده اند، دیگر دولت ها آن دولت کینزی نیستند که بیاید تا مردم و اقتصاد خود را نجات دهد، بلکه دولت ها نیز در کنار بنگاه های اقتصادی قرار گرفته اند و برای اهداف دیگری که می تواند شخصی یا غیر شخصی باشد به فکر تجارت هستند در حالی که دولت ها نباید به این روحیه و هدف آلوده می شدند..

این روحیه تجاری شدن دولت ها بود که دولت ها را از پای درآورد، اگر دولت ها به آرمان های خود که همان ارتقاء اقتصاد و وظایف اسمیتی در شرایط کلاسیکی و وظیفه های توسعه در شرایط توسعه نیافتگی خود عمل کرده و بدان پایبند بودند و به تقویت بنیه های تولیدی و توزیع ثروت بین مردم از طریق تولید قوی مشغول می شدند، دیگر بحران بیکاری ایجاد نمیشد، بحران مالی و بدهی ایجاد نمیشد، این بحران ها ناشی از طمع ورزی دولت ها به علت تبدیل شدن دولت ها به بنگاه های تجاری است، چیزی که اساسا با اساس ایجاد دولت در تضاد است، دولت ها نیامده اند سود مالی ببرند، آمده اند سود اقتصادی برای اقتصاد کشور خود ایجاد کنند نه برای خود.

جمهوری اسلامی ایران اول از همه نیاز به تحول و دگرگونی در دولت های خود دارد، مهمترین رکن برای  انقلاب اقتصادی دولتی است که هدف اش را اقتصاد قرار دهد نه خود.

مقدمات دیگر برای انقلاب اقتصادی  فراهم است، خیل عظیم جوانان خلاق این ها پشتوانه ی بسیار عالی و طلایی برای این انقلاب اقتصادی هستند، جوانان خلاق با استعداد قدر آنها را باید دانست، فرمایشات رهبر جمهوری اسلامی و بنیان گذار انقلاب اسلامی تاکید بسیار زیاد بر جوانان، استفاده از سرمایه های انسانی برای استقلال اقتصادی که همان انقلاب اقتصادی از نظر نگارنده است، دارد.

اقتصاد ایران

امروز اقتصاد ایران چه بلایی بر سر خودش می آورد؟

سوددهی واردات چه امروز و چه دیروز سبب واردات پروری گسترده ای در اقتصاد ایران شد، واردات از آن جا سود ده بود که کشورهای غربی به صرفه های ناشی از مقیاس رسیده بودند ولی از آنجا که تولید وابسته به خرید اساسا کوتاه بین و کوتاه مدت تعریف شده بود، ابزاری برای کاهش هزینه در درون خود نداشت تا اساسا بفهمد صرفه های ناشی از مقیاس چیست، چه رسد به آن که بخواهد آن را اجرا کند... نتیجه ی رویارویی محصولاتی که تولید شان هزینه های متوسط تولید کنندگان را می کاست با محصولاتی که تولید شان هزینه های متوسط را افزایش و نیاز به افزایش قیمت های داخلی را ایجاد می کرد چیست؟ مسلم است، پیروزی واردات و ایجاد سودهای فروان برای واردکنندگان و هم برای صادرکنندگانی که همان کشورهای خارجی باشند، سود کشورهای خارجی در این بود که اگر عرضه ی خود را به داخل بازار های ایران افزایش می دادند، می دانستند که به علت پر کشش بودن منحنی تقاضای واردات ایران که آن هم به علت تنوع کالاهای وارداتی در ایران بود، قمیت محصولاتشان زیاد کاسته نمی شود و لذا به زیبایی می توانند سود ناشی از صرفه های ناشی از مقیاس خود را محقق سازند، سودی که در بازار خود نمی توانستند به آن دست یابند چرا که در بازار های خود افزایش مقیاس قیمت ها را به حدی کاهش می داد که ممکن بود سود صرفه های ناشی از مقیاس با کاهش قمیت ها از بین برود چرا که بازارهای رقابتی تهدید آمیز است و هر لحظه امکان ورود بنگاه های جدید هست و هم چنین بازارهای انحصار چند جانبه که به دنباله ی بازار رقابتی ایجاد میشود، به بنگاه ها ماهیت برجسته می دهد.

اقتصاد امروز ایران به یک انقلاب نیاز دارد، انقلاب سی سال پیش، انقلاب در عرصه سیاسی بود و انقلاب امروز باید در عرصه اقتصادی باشد، به نظر دولت ها دیگر توان اجرای این انقلاب اقتصادی را ندارند، چرا که دولت ها در تمام جهان بیشتر به یک بنگاه تجاری تبدیل شده اند

اقتصاد

لذا افزایش مقیاس بنگاه در بازار دیده و قیمت ها را سریع کاهش می دهد ، و از آنجا که بازار های کشورهای توسعه یافته یا رقابتی و یا انحصار چند جانبه است عملا دست تولیدکنندگان در بازار های توسعه یافته بسته شده و توان استفاده از فرصت های ناشی از مقیاس بیشتر به علت کاهش زیاد قیمت ها و تهدید پذیر بودن بازارها گرفته میشود، بنابراین تمایل شدید به بازار هایی دارند که با افزایش مقیاس خود در آن بازار نه کاهش قیمت ها زیاد باشد و نه تهدید پذیری بازار زیاد باشد که ایران بهترین گزینه است چرا که کشش تقاضا در بازار ایران به موهبت واردات متنوع پر کشش است و ظاهر اقتصاد رقابتی را حفظ کرده است به علاوه آنکه باطن اقتصاد رقابتی را نیز ندارد به این معنا که تهدید پذیری بازار در حد صفر است...  سود واردکنندگان داخلی نیز این است که از آنجا که رقیبان آنها مرتب هزینه هایشان افزاش می یافت چه از ناحیه تولید بیشتر و چه از ناحیه رقابت نابرابر با واردات، می دانستند که می توانند از این ضعف تولید داخلی سوء استفاده کرده و سود های فراوانی برای خود ایجاد نمایند.

دولت نیز متاسفانه ( نه فقط دولت فعلی) تلاشی برای رسیدن به اقتصاد رقابتی و تقویت تولید و استفاده از سرمایه های انسانی انجام نمی دهد، اگر دولت اقدامی برای تطبیق منافع ملی با منافع شخصی از طریق اصلاح اقتصاد ایران انجام ندهد، بخش خصوصی واردکننده خواهد شد و منافع فردی از طریق قربانی کردن اقتصاد و مردم تامین خواهد گشت از این رهگذر فاز دوم به هیچ عنوان نباید انجام پذیرد و در شرایطی که تولید کنندگان ابزار کاهش هزینه های خود را که همان تحقیق و توسعه است، ندارند و به علت فقدان این امر مهم مرتب با افزایش هزینه های مختلف رو به رو هستند، نباید تیر خلاص دیگری به آنها وارد کرد... نگه داشتن تولید ضعیف به از از بین بردن تولید است و تقویت تولید ضعیف به است نگه داشتن تولید به صورت ضعیف...

محمد شهاب

بخش اقتصاد تبیان