تسلیم بیچون و چرا
مقدمه:
می دانیم که شروع روز دانش آموزان با یک برنامه صبحگاهی مناسب علاوه بر پرورش روح معنوی دانش آموزان، در بالا بردن سطح آموزشی آن ها از لحاظ یادگیری تاثیرگذار است.
به عنوان مثال اگر معلم پرورشی مدرسه بتواند هر هفته یک کلاس را برای برگزاری برنامه های صبحگاه مدرسه انتخاب و هدایت نماید:
اول: تمام دانش آموزان طبق استعداد خود در امور و انجام برنامه ها مشارکت می نمایند.
دوم: طبق ایام اله برای پیدا کردن مطالب مناسب روز اجرای برنامه به دنبال مطالبی از قبیل شعر، مقاله، طنز و غیره هستند.
سوم: مراسم آغازین مدرسه از یکنواخت بودن و احیاناً خسته کننده بودن به پویایی و سرشار بودن تبدیل می شود.
یکی از کارهایی که در اکثر مدارس کشور عزیزمان انجام می شود، خواندن آیاتی از قرآن مجید می باشد، در این زمینه چنان چه دانش آموزان بتوانند علاوه بر شنیدن آیات، با مفاهیم متعالی این معجزه الهی آشنا شوند، بی شک به هدف والای نزول وحی رهنمون گشته ایم.
در این راستا، مرکز یادگیری جهت غنی سازی برنامه های صبحگاه مدارس، به بررسی و تفسیر برخی از آیات قرآن پرداخته است. در این قسمت سعی شده، تفسیر به زبان ساده و قابل درک برای دانش آموزان ارائه گردد.
در این مقاله آیات ، مورد بررسی قرار می گیرد...
آیات 20تا 28 سوره هود ( صفحه 224) ، مربوطه توسط یکی از دانش آموزان قرائت شود.
شما می توانید برای شنیدن فایل صوتی آیات این صفحه کلیک نمایید.
جهت دریافت فایل صوتی آیات فوق، کلیک کنید.
از نُه آیه 20 تا 28 سوره هود از صفحة 224 ، خداوند پس از تشریح زندگی و سرنوشتگروهی از منكِران وحی الهی، در آیة چهارم این صفحه، به نقطة مقابل آن ها، یعنی مۆمنان راستین، میپردازد.
آیة 23 میفرماید: «كسانی كه ایمان آورند و عمل صالح انجام داده و در برابر پروردگارشان خاضع و تسلیم باشند، آنان، یاران بهشتند و برای همیشه، درآن خواهندماند».
این كه در این آیه، پس از ایمان و عمل شایسته، سخن از اِخبات، به معنای خضوع و تسلیم به میان آمده، نشان میدهد كه موضوع تسلیم محضبودن بنده در مقابل فرمان خدایش اهمّیّت بسیار دارد و شرط عمده در بهشتیشدن انسان است.
و مشكل ما نیز غالباً در همینمسأله است كه حالِ تسلیم محضبودن نداریم. و گرنه، ایمان، یعنی اعتقاد به اصول دین داریم و اعمال صالح نیز انجام میدهیم. امّا آنجا كه فرمان خدا با دلخواهمان نخوانَد، تن زیر بار اطاعت از فرمان خدا نمیدهیم و چونو چراهای فراوان داریم! در صورتی كه خداوند، در یكی ازآیات قرآن، خطاب به رسول مكرّمش(ص) میفرماید: بهخدایت قسم، آن ها مۆمن نخواهندبود، مگر اینكه تو را در اختلافات خود، بهداوری بطلبند وآنگاه، از داوریِ تو، در باطن جانشان نیز احساس دلتنگی نكرده و در مقابل توكاملاً تسلیم باشند.
انسان گاهی در زبان و عمل، اظهار مخالفت با گفتار كسی نمیكند، امّا قلباً ناراضی است. در حالی كه خدا میفرماید: انسان مۆمن واقعی به خدا و رسول(ص) آنكسی استكه عِلاوه بر زبان و عمل، در باطن جان نیز اطاعت داشته و احساس ناراحتی و دلتنگی از فرمان ننماید.
در حالات یكی از یاران با اخلاص امام صادق (ع) آمدهاست كه خدمت امام(ع) عرضكرد: ای مولا و مقتدای من، بهخدا قسم، اگر تو اناری را دو نیمهكنی و بگویی: ایننیمه، حرام و نیمة دیگر، حلال است، من از صمیم دل میگویم: آنچه تو فرمودی: حلال است، حلال، و آنچه فرمودی: حرام است، حرام میدانم. در اینهنگام، امام(ع) دو بار فرمود: خداوند، تو را مشمول رحمت خود قرار دهد.
حال، آیا ما نیز چنینیم؟
در مقابل دستور پزشك، تسلیمیم و هیچگاه، به خود حق نمیدهیم كه به او بگوییم: چرا آن دارو را بخورم و چرا از آن غذا پرهیزكنم؟ میفهمیم كه او پزشك است و درد و داروشناس، و ما بیماریم و نه دردی میشناسیم و نه درمانی. و لذا بهحكم عقل، وظیفهای جز تسلیمشدن در مقابل دستوراتش نداریم.
ولی همین ما كه در برابر پزشكی كه احتمال خطای بسیار در او میدهیم، چنانیم، در مقابل خدا و پیامبر و امام كه درد و داروشناسان روحی ما هستند و از ملاكهای خوشبختی و بدبختی ابدی ما آگاهند و هیچ احتمال خطایی هم در تشخیص وگفتارشان نمیدهیم، ولی باز هم تسلیم نمیشویم!
واویلا، اگر چند صباحی هم درسی خوانده و پارهای از اصطلاحات خاص علمی هم بهگوشمان خورده باشد؛ دیگر كیست كه بتواند دستور حلال و حرام به ما بدهد و فرمان بكن و نكن از جانب خدا صادركند و تسلیم بیچون و چرا شدن در مقابل دستور خدا و رسول(ص) را از ما توقّع داشتهباشد؟
درصورتی كه آن چه عقلاً تحقیق دربارة آن لازم و تقلید درآن نارواست، فقط اصول اعتقادی دین است، نه احكام فرعی. در ایناحكام، تنها نیاز به وحی الهی داریم و آن نیز در انحصار پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) است. و ما نیز باید هم چون بیمارِ در مقابل پزشك، تسلیم دستوراتآنان بوده و بیچون و چرا،آن ها را بپذیریم.
خدمت امام صادق(ع) عرضكردند: در میان ما، مردی است بهنامكُلَیب. هیچ حدیثی از شما برای او نقل نمیكنیم، مگر اینكه فوراً میگوید: من در برابرآن تسلیمم. و لذا ما نام او را كُلَیبِ تسلیم گذاشتهایم.
امام (ع) فرمود: رحمت خدا بر او باد. آنگاه، ادامة سخن داد و فرمود: آیا میدانید تسلیم چیست؟ حاضرانِ در مجلس سكوتكردند. خود امام(ع) پاسخ داد: تسلیم، همان اِخبات و خضوع است كه در كلام خداوند آمده. سپس امام(ع) همینآیة 23 را تلاوت فرمود.