تبیان، دستیار زندگی
مراد از وحدت دست کشیدن شیعه از ادله بسیار متقن و روشن امامت اهل بیت (علیهم السلام) نیست. بلکه چون ما به آن ادله و مدارک، اعتقاد و ایمان داریم، سرسپرده آن ذوات پاک هستیم و چون سرسپرده هستیم پس باید به دستورات آن بزرگواران درباره تعامل با دیگران جامه عمل بپ
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روابط با غیرشیعه، آری یا خیر؟!

امام صادق


شیعه اهل بیت (علیهم السلام) و دوستدار ایشان می باید در همه رفتار، کردار و گفتار خود به دنبال سخنان و دستورهای آن ذوات مقدّسه و قرآن مجید باشد. کما اینکه به لحا1 فکری و اعتقادی نیز می باید همین گونه باشد. یکی از عرصه های عملی بسیار با اهمیت که البته در روزگار ما دارای اهمیّت و اثرگذاری روز افزونی شده است چگونه تعامل و روابط شیعیان با برادران اهل سنت است. خواننده محترم شاید بداند که متاسفانه و البته در بسیاری از موارد از روی ناآگاهی از دستورات ائمه معصومین (علیهم السلام) چنین تبلیغ می شود که نباید با اهل سنت رابطه حسنه داشت، اصلاً نباید به آن ها کمک کرد، و خلاصه آنکه طرح وحدت بین شیعه و سنّی طرحی نابجا و بی سرانجام است.

در این مقاله کوتاه که به مناسبت ولادت با سعادت حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) نگاشته می شود، می خواهیم با استفاده از احادیث نورانی نقل شده از آن امام معصوم و دیگر احادیث شریفه اندکی از چگونگی تعامل شیعیان با سنّیان پرده برداری کنیم و تا حدّی از ناآشنایی خود با آرمان اصیل و البته مورد نیاز جدّی این عصر امت اسلامی یعنی وحدت مسلمین، بکاهیم.

مهربانی و تعامل مناسب اجتماعی

قبل از پرداختن به احادیث شریفه تذکر چند نکته مناسب است.

1- مراد از وحدت دست کشیدن شیعه از ادله بسیار متقن و روشن امامت اهل بیت (علیهم السلام) نیست. بلکه چون ما به آن ادله و مدارک، اعتقاد و ایمان داریم، سرسپرده آن ذوات پاک هستیم و چون سرسپرده هستیم پس باید به دستورات آن بزرگواران درباره تعامل با دیگران جامه عمل بپوشانیم.

2- لازمه دیگر فرمانبرداری از آن حجت های خداوند متعال اینست که کسانی را که در مسیر غیر اهل بیت (علیهم السلام) هستند در هر جا و هر مکانی، خارج از مسیر مستقیم و گمراه بدانیم (در ادامه بعضی احادیث اثبات کننده این ادّعا ذکر خواهد شد) اما این، به هیچ وجه به معنای آن نیست که همه آن ها هر چند آنان که مستضعف فکری هستند و واقعاً احتمال خطای خود را نمی دهند، همگی ایشان را مشمول غضب و عذاب پروردگار متعال بدانیم. لکن در هر صورت مسیر این اشخاص مسیر درستی نیست و این یعنی اگر مشمول لطف و احسان الهی واقع شوند به علت طی مسیر مستقیم واقع نبوده است، بلکه تفضّل خداوند دست آن ها را گرفته است.

به واسطه همین گمراهی، ما وظیفه داریم تا آن ها را راهنمایی کرده از ضلالت نجات دهیم و از قضا خود این وظیفه به تنهایی باب مهربانی و تعامل مناسب اجتماعی را باز خواهد کرد. کما اینکه چنین چیزی را می توان از بعضی روایات، به دست آورد. چنانکه در احادیث منقول از امام صادق (علیه السلام) آمده است «کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم»

خواننده محترم درباره بعضی از زوایای مساله مستضعفین فکری و آنان که احتمال نادرستی عقیده و مسلک خود را اصلاً نمی دهند می تواند به آثار معرفی شده در پاورقی، مراجعه کند.(1)

البته در این میان نمی خواهیم بگوییم، انسان های مستضعف پاداشی برابر با انسان های راه یافته دارا هستند ولی تنها می گوییم که اینان عذاب ندارند. البته این بحث، بحث دقیق و دراز دامنی می باشد که از وظیفه این مقاله، خارج است.

آری، به واسطه همین گمراهی، ما وظیفه داریم تا آن ها را راهنمایی کرده از ضلالت نجات دهیم و از قضا خود این وظیفه به تنهایی باب مهربانی و تعامل مناسب اجتماعی را باز خواهد کرد. کما اینکه چنین چیزی را می توان از بعضی روایات، به دست آورد. چنانکه در احادیث منقول از امام صادق (علیه السلام) آمده است «کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم»(2) یعنی دیگران را به غیر از زبان (و با عمل خود) به راه هدایت دعوت کنید.

اگر چه معمولاً این حدیث را برای عملگرایی در تبلیغ، مطرح می کنند اما یک پیام دیگر آن، اینستکه بالآخره شیعیان باید غیرشیعه را به راه نورانی اهل بیت (علیهم السلام) و کتاب الهی فرا بخوانند.

امام صادق

شیعه و ادب جعفری

اما حدیثی که در این مقاله می خواهیم آن را نقل کنیم فقط متن آن را به همراه ترجمه گونه ای از آن نقل می کنیم و دریافت مفاهیم گره گشا و کارساز آن را به درک خواننده گرامی وا می گذاریم. گفتنی است این روایت معتبر، تنها یک نمونه است که البته در آغاز روایت، امام صادق (علیه السلام) محدوده فرمایش خود را به سطح وسیعی گسترش می دهند و این خود، تأکید بلیغی بر این دستور و آموزه اسلامی می باشد. اینک متن حدیث:

«اقرا علی من تری انه یطیعنی منهم و یأخذ بقولی السلام و اوصیکم بتقوی الله عزّ و جلّ و الورع فی دینکم و الاجتهاد لله و صدق الحدیث و اداء الامانة و طول السجود و حسن الجوار فبهذا جاء محمد (صلی الله علیه واله) ادّوا الامانة الی من ائتمنکم علیها برّاً او فاجراً، فانّ رسول الله (صلی الله علیه واله) کان یأمر باداء الخیط و المخیط صلّوا عشائرکم و اشهدوا جنائزهم و عودوا مرضاهم و ادّوا حقوقهم فان الرجل منکم اذا ورع فی دین و صدق الحدیث و ادا الامانة و حسن خلقه مع الناس، قیل: هذا جعفری فیسّرنی ذلک و یدخل علیّ منه السرور و قیل هذا ادب جعفر و اذا کان علی غیر ذلک دخل علیّ بلاۆه و عاره و قیل هذا ادب جعفر، فوالله لحدثنی ابی (علیه السلام) انّ الرجل کان یکون فی القبیلة من شیعة علی (علیه السلام) فیکون زینها و آداهم للامانة و اقضاهم للحقوق و اصدقهم للحدیث، الیه وصایاهم و ودائعهم تسأل العشیرة عنه فتقول: من مثل فلان انّه لأدانا للامانة واصدقنا للحدیث»(3)

مراد از وحدت دست کشیدن شیعه از ادله بسیار متقن و روشن امامت اهل بیت (علیهم السلام) نیست. بلکه چون ما به آن ادله و مدارک، اعتقاد و ایمان داریم، سرسپرده آن ذوات پاک هستیم و چون سرسپرده هستیم پس باید به دستورات آن بزرگواران درباره تعامل با دیگران جامه عمل بپوشانیم

حضرت صادق (علیه السلام) به زید الشحام که از بزرگان شیعه است می فرمایند: به هرکس که مرا اطاعت می کند و به سخن من عمل می کند سلام برسان (و به آنان بگو) شما را به تقوای خدای عزّ و جلّ و پرهیزکاری در دینتان و نهایت تلاش، برای خداوند و صدق گفتار و ادای امانت و طولانی بودن سجود و همسایه داری سفارش می کنم. پس محمد (صلی الله علیه واله) این سفارش را آورد. امانت را به آن کس که به شما سپرده است بازگردانید چه نیکوکار باشد چه فاسق. همانا رسول الله (صلی الله علیه واله) امر می فرمود به بازگرداندن (حتی) نخ و سوزن (یعنی تا این اندازه در ادای امانت تاکید شده است که حتی خیاط باید باقیمانده نخ و نیز سوزن را به صاحبش برگرداند). با خویشان خود رابطه داشته باشید (توجه داریم که خویشان شیعیان در آن زمان اهل سنت نیز بوده اند کما اینکه پایان حدیث شاهد خوبی بر این مدّعا ست) بر جنازه آن ها حاضر شوید، بیمار ایشان را عیادت کنید، حقوق آن ها را به جا آورید. پس هنگامی که کسی از شما در دینش پرهیزگار و راست گفتار باشد و امانتداری کند و با مردم خوش اخلاق باشد.

در موردش می گویند: این جعفری(منسوب به امام جعفر صادق (علیه السلام)) است، پس این گفته باعث شادمانی من است و آن کس، سبب سرور من است و گفته می شود: این روش نیکوی جعفر است. اما اگر کسی از شما طور دیگری باشد، ناراحتی و عیب و عار آن بر من وارد می آید و می گویند: این طرز برخورد جعفر است! به خدا سوگند پدرم (علیه السلام) به من فرمود: مردی از شیعه علی (علیه السلام) در میان خاندانی بود که زینت آن قبیله قلمداد می شد. امانتدارترینشان بود و حقوق را بیش از دیگران رعایت می کرد و راستگوترینشان بود. وصیت ها و امانت های قوم، نزد او بود. اگر در مورد وی از همه عشیره و قبیله سوال می کردی می گفتند: چه کسی مثل فلانی است؟! او امانتدارترین و راستگوترین ماست.

پی نوشت:

1) عدل الهی، استاد شهید مطهری؛ کاوش ها و چالش ها، استاد مصباح یزدی؛ کلام فلسفی، محمد حسن قدردان قراملکی.

2) اصول کافی، 2/77.

3) همان، 636.

سید علی محمّد هاشمی رضوانی

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.