اختلال های رفتاری
همان گونه که مستحضرید اهمیت علم روان شناسی درکشورمان به صورت مدرن آن در چند دهه ی اخیر، بیش از پیش آشکار شده است.
به عبارت دیگر می توان گفت برای حل قسمت عمده ای از مسائلی که بشر امروز با آن روبرو است باید از علم روانشناسی کمک گرفت.
در همین راستا کتاب روان شناسی سال سوم رشته ادبیات و علوم انسانی بیش از یک دهه است که در چرخه ی آموزش کشور قرار دارد. مرکز یادگیری تبیان نیز به منظور یاری رساندن به شما دانش آموزان و دانشجویان عزیز، سلسله مقالاتی را در این ارتباط در نظر گرفته، که امید است مورد بهره مندیتان قرار گیرد.
جای تردید نیست که هر دستگاهی ممکن است اختلال کند، مثل هواپیما، کامپیوتر و... و بالطبع لازم می شود که دوباره تعمیر شوند. دستگاه عصبی مرکزی (مخ، نخاع و اعصاب) نیز اختلال پیدا می کند و این اختلال د رفتار منعکس می شود.
حال این اختلال رفتاری یا نابهنجاری رفتاری چیست؟
همانند بیش تر مفاهیم مربوط به انسان و مفاهیم مربوط به روان شناسی، تعریف رفتار نابهنجار و تعیین مرز آن با رفتار بهنجار، کاری بسیار دشوار و شاید هم غیر ممکن است. از نظر روان شناسان انسان بهنجار فردی است که:
بنابراین تعریف، هر فردی، کم و بیش بیمار (کم و بیش نابهنجار) خواهد بود. اما در واقع کسی که به شدت نابهنجار باشد، به طوری که نظم زندگی خود و دیگران را به هم بزند، مبادرت به خودکشی کند و همیشه اضطراب داشته باشد، فرد نابهنجار یا بیمار به حساب خواهد آمد.
اما اگر کسی به شغل شرافتمندانه ای اشتغال داشته باشد، به فکر سعادت خود و خانواده اش باشد و به حقوق دیگران احترام بگذارد و هدف اجتماع پسندی را دنبال کند، اضطراب، نگرانی، افسردگی یا شادی او متناسب با موقعیت باشد، بهنجار یا سالم به حساب خواهد آمد.
اختلال های اضطرابی
اختلال های اضطرابی نشانه های ذهنی و جسمی دارند.
در میان نشانه های ذهنی می توان به ترس از بدبختی، ترس از کنترل نداشتن بر خود، ناتوانی در راحت بودن و رفع خستگی اشاره کرد.
نشانه ی جسمی اضطراب عبارت است: از فعالیت شدید شاخه ی سمپاتیک دستگاه عصبی خودکار که با لرزش، عرق، سرعت و شدت تپش های قلبی، بالا رفتن فشار خون (سرخ شدن چهره) و سرگیجه همراه است.
می توان گفت که اضطراب، یک واکنش مناسب در مقابل تهدید است. با این همه، اگر گستردگی آن از حدود تهدید فراتر رود یا به طور کامل غیر قابل انتظار باشد، نابهنجار به حساب خواهد آمد. اختلال های اضطرابی، موارد زیر را شامل می شوند:
فوبی ها یا ترس های مرضی،
اختلال های وحشت زدگی،
اضطراب فراگیر، اختلال وسواس فکری –عملی و
استرس پس- آسیبی.
اختلال های خلقی
اختلال های خلقی به اختلال هایی گفته می شود که با آشوب ها و دگرگونی های شدید هیجانی همراه هستند. آشوب های هیجانی معمولا از طریق افسردگی یا برانگیختگی بیش از اندازه منعکس می شوند.
البته نباید فراموش کرد که، در بیشتر مواقع، افسردگی و برانگیختگی عادی است، مثلا، اگر در امتحان مردود شویم خیلی طبیعی خواهد بود که احساس افسردگی کنیم، یا اگر یکی از نزدیکان خود را از دست بدهیم، به شدت افسرده خواهیم بود و این کاملا طبیعی است.
اضطراب و افسردگی زمانی اختلال به حساب می آیند که اغراق آمیز باشند. مثلا، چند سال پس از فوت یکی از عزیزان، همچنان افسرده باشیم.
افسردگی یکی از اختلال های روانی بسیار شایع است که آن را، از نظر روانی به ذکام تشبیه می کنند. اشخاصی که از افسردگی عادی رنج می برند، ممکن است احساس غم کنند و افکار مالیخولیایی داشته باشند. احتمال دارد که آن ها از کمبود انرژی، افت اعتماد به نفس، دشواری در تمرکز، عدم علاقه به دیگران و فعالیت های خوشایند، احساس بدبینی و تمایل به گریه کردن و افکار منجر به خودکشی رنج ببرند.
اشخاص مبتلا به افسردگی شدید نیز معمولا همه ی احساسات بالا را نشان می دهند، با این تفاوت که شدت احساسات آن ها به ظاهر خیلی شدید است. به علاوه، احتمال دارد که آن ها اشتها و مقداری از وزن خود را از دست بدهند، تمرکز نداشته باشند، به بی اعتنایی عمومی و تلاش برای خودکشی گرفتار شوند.
نقطه ی مقابل افسردگی، سرخوشی یا شیدایی است. افراد سرخوش یا مانیک، به شدت برانگیخته می شوند، حرکات ابلهانه انجام می دهند و اشیا و لوازم را تخریب می کنند. این افراد به طور تکانشی رفتار می کنند، تند حرف می زنند، تسلسل افکار دارند، از محدوده ی خود خارج می شوند، به طور انفحاری می خندند، روی پا بند نمی شوند، دیگران را مسخره می کنند و...