تبیان، دستیار زندگی
در مقاله گذشته به شرح زمینه های ایجاد سبک کوبیسم پرداخته شد. در این مقاله به ادوار مختلف کوبیسم پرداخته خواهد شد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ادوار هنر کوبیسم

کوبیسم تحلیلی و کوبیسم ترکیبی


در مقاله گذشته به شرح زمینه های ایجاد سبک کوبیسم پرداخته شد. در این مقاله به ادوار مختلف کوبیسم پرداخته خواهد شد.

ادوار هنر کوبیسم

همان طور که توضیح داده شد در ابتدا هنر کوبیسم در ادامه مسیر دیدگاه های سزان شکل گرفت به همین دلیل دوران ابتدایی شکل گیری کوبیم را "کوبیسم سزانی" می گویند . اما بعد از این تجربیان هنر کوبیسم توانست قوام یافته و در چهار چوبی که تعریف کرده بود پیش رود.

کوبیسم تحلیلی

زیباشناسی حاکم بر سبک کوبیسم هنرمند را به یک زاویه دید ثابت محدود نمی کرد بلکه به او این توانمندی را می بخشید که هر شی را نه همچون یک صورت ظاهری و بروز واقعی بلکه چون پرده ای پر از خطوط و سطوح رنگی که دنیای اشکال عینی شی را به سطوح و شکست های مختلف تجزیه می کند، ببیند. اصول نوینی که هنرمند بدین واسطه دست یافت، در حقیقت تحلیل شکل و صورت اشیا شد و از این رو این حرکت به کوبیسم تحلیلی (Analytical Cubism)  تعبیر شد. این مرحله اولین مرحله شناختهای نوین کوبیستها را بیان می کند.

در کوبیسم تحلیلی 1910- 1912 اصول زیباشناسی کوبیسم بر نوعی انتزاع صوری مسطح تاکید دارد. این سطوح انتزاعی با تلفیق همزمان دریافتهای بصری یک شی همراه هستند.

آثار این دوره اغلب تک رنگ بود و در مایه های آبی ، قهوه ای ، خاکستری و یا فامهای خاموش کار می شد و بتدریج اشکالی چون اعداد ، حروف و یا نقوش کلیشه ای به این سطوح انتزاعی افزوده شدند. در اواخر سال 1912 آرام آرام شیوه کلاژ (افزودن- چسباندن اشیا دیگر) را نیز وارد کار کردند. ولی اوج شیوه کلاژ نقطه پایانی برای کوبیسم تحلیلی بود. نقاشان پس از سه سال تلاش پیگیر در خصوص از بین بردن مضامین رایج و مرسومی چون چهره پردازی ، پیکر نگاری و منظره پردازی عناصر ذهنی جدیدی را به شیوه کوبیسم تحلیلی خلق کردند و به مفاهیم نوینی در این راستا دست یافتند.

کوبیسم ترکیبی

در سالهای بعد (1912-1914) توجه کوبیستها از انتزاع هندسی به واقعیت بیرونی اشیا نزدیک شد. دستاوردهای این دوران بیشتر ناشی از تلاش های "خوان گری" است. تلاش "گری" بر آن بود تا به واسطه نشانه های تصویری اشکال انتزاعی را با واقعیت بیرونی اشیا مرتبط سازد. او به یاری حافظه بصری اش صورتی متفاوت با شکل اشیا واقعی را ارائه می کرد ؛ علاوه بر آن گری سعی داشت رنگ را به نقاشی کوبیسم بازگرداند. این مرحله از تحولات کوبیسم را "کوبیسم ترکیبی" (Synthetic Cubism)  می خواندند.

کوبیستها به طور کلی درصدد محو کامل واقع گرایی تصویر نبودند بلکه هدفشان آن بود تا حرکتی نوین در نحوه ارائه فرم ایجاد کنند و در این حرکت نو تماشاگران و مخاطبان خویش را نیز به یاری می طلبیدند. آنان با به کارگیری اجزای مختلف یک شی از چند زاویه دید ، فرم آن شی را در ذهن تماشاگر جابه جا می کردند.

یکی از ویژگیهای قابل تامل در سبک کوبیسم آن بود که به هنرمندان خود آزادی و نوآوری نامحدود می بخشید، به گونه ای که در درون سبک کوبیسم جنبشهای هنری بسیار دیگری شکوفا شدند. خلاقیت، جستجوگری و نو آوری عاملی هستند که تقریبا در تمامی جنبشهای هنری وابسته به این سبک می توان دنبال کرد.

کوبیستها به طور کلی درصدد محو کامل واقع گرایی تصویر نبودند بلکه هدفشان ن بود تا حرکتی نوین در نحوه ارائه فرم ایجاد کنند و در این حرکت نو تماشاگران و مخاطبان خویش را نیز به یاری می طلبیدند. نان با به کارگیری اجزای مختلف یک شی از چند زاویه دید ، فرم ن شی را در ذهن تماشاگر جابه جا می کردند.

پاپلو پیکاسو سرمدار این سبک از سال 1904 در پاریس اقامت کرد. قبل از آن در سال 1900 سفری به پاریس داشت که طی آن تجربیات خوبی در ارتباط با استادان دوره کلاسیک و پیش از آن به دست آورد. در این دوران او شیوه کار واقع گرایانه را تجربه کرد و همچنین با هنرمندان نبی آشنایی یافت. در این میان ، طراحیها و گراورهای احساس برانگیز " تولوز لوترک" او را شیفته خود کرد. بعد از طی کردن یک دوره سخت همراه با گرسنگی ، بی پناهی و فقر که به دوره آبی شهرت یافته به مطالعه هنر مردم بدوی پرداخت و از آثار گوگن و ماتیس الهام گرفته و تنوع رنگی کارش بالا گرفت به طوری که به دوره صورتی مشهور شده است.

همانطور که در مقاله قبلی توضیح داده شد پیکاسو سپس به مطالعه هنر آفریقا ، اقیانوسیه، و مبانی بصری پرداخت و به جنبش کوبیسم پیوست.

شیوه کلاژ را ابتدا پیکاسو در سال 1908 با چسباندن تکه ای کاغذ در مرکز تابلو تجربه کرد اما بعدا استفاده از چوب ، سنگ، شیشه ، کاغذ روزنامه و غیره بسیار در این مکتب مورد استفاده قرار گرفت. به طوری که طی سال های 1913-1914 غالب نقاشی های پیکاسو و براک به شیوه کلاژ کار شد. کوبیم در طی سالهای 1912 به بعد گسترش قابل توجهی یافت . نقاشانی چون "خوان گری" ، "فرنان لژه" و " روبر دلونه" با روشهای متفاوتی به تاثیر و تاثرات سبک کوبیسم تنوع بیشتری بخشیدند.

اگرچه از شورع جنگ جهانی اول در سال 1914 رابطه صمیمی و تنگاتنگ براک و پیکاسو کمرنگ شد و در طی سالهای جنگ هنرمندان از هم فاصله گرفتند ، ولی هنرمندان کوبیسم انگیزه قوی و قابل تحسینی برای ادامه دادن به جنبش خود داشتند و هدف خود را تضعیف نکردند.

سمیه رمضان ماهی

بخش هنری تبیان


منبع:

گاردنر، هلن، هنر در گذر مان، 1359

شاد قزوینی، پریسا، مروری بر تاریخ نقاشی معاصر غرب، انتشارات سمت، 1383