تبیان، دستیار زندگی
اهمیت و آثار و نتایج بهره بردن از شیوه استدلال صحیح در زندگی انسان غیر قابل انكار است، علاوه بر تاثیر آن در روند پیشرفت علم ،در زندگی فردی و روزمره افراد نیز دارای تاثیرات بسیار عمیق است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حاضر جوابی شیخ

شیخ مفید

اهمیت و آثار و نتایج بهره بردن از شیوه استدلال صحیح در زندگی انسان غیر قابل انكار است، علاوه بر تاثیر آن در روند پیشرفت علم ،در زندگی فردی و روزمره افراد نیز دارای تاثیرات بسیار عمیق است.

اسلام دین تحمیلی نیست. ادیان توحیدی به طور کلی به دلیلی وحیانی بودنی ماهیت وحقیقت خود، بر مبنای منطق و استدلال و هدایت فکری استوار گردیده اند.

گرایش به دین را خداوند به گونه ی آفریده، که دست اجبار و تحمیل از آن کوتاه باشد  به همین دلیل جایگاه آن را در باطن انسان و نرد بان رسیدن  به آن را برهان و منطق قرار داده است.

 اسلام به عنوان یك آیین  مترقی، توجه خاصی به هدایت اندیشه ها از طریق اقناع و نیز  دوری از جبر  وا کراه، داشته و از این طریق نفوذ معنوی عمیق واستحکام پایدار، یافته است.

اهمیت و آثار و نتایج بهره بردن از شیوه استدلال صحیح در زندگی انسان غیر قابل انكار است، علاوه بر تاثیر آن در روند پیشرفت علم ،در زندگی فردی و روزمره افراد نیز دارای تاثیرات بسیار عمیق است.

استدلال سست و بی مایه افراد، اغلب مشکلات و نتیجه گیریهای نادرستی را برای آنها بوجود می‌آورد.

بنابراین طرز بیان صریح ، صادقانه و بی پرده همراه با منطق و استدلال قوی، مهارتی ضروری و موثر است ، كه در كنار

الف ) گاه صریح و گاه مبهم بودن   

ب) گاه نرم و گاه كوبنده سخن گفتن

ج )گاه سراپا گوش بودن و گاه یكسره سخن گفتن

از اشكال ارتباط خوب بشمار می رود .

ركن اساسی هر ارتباط خوب ، راستگویی و بدون ابهام سخن گفتن و بیان قاطع است كه آن را صراحت بیان می نامیم.

حتی در شرایطی كه صراحت بیان شیوه مناسبی نباشد، دانستن شیوه و دانستن اینكه قادریم منظور خود را بدون ابهام بیان كنیم به ما اعتماد به نفس می بخشد، تا شیوه غیر مستقیم تری را به كار گیریم. شیوه ای كه اگر با صراحت بیان آشنایی نداشتیم هرگز موثر واقع نمی شد .

محمد بن نعمان معروف به شیخ مفید، از علمای برجسته و فقهاء ومتكلمین بزرگ و از زهّاد و وارستگان كم نظیر شیعه ،از جمله افرادی است كه به حاضر جوابی و برخورداری از منطق و استدلال قوی شهره بودند، بگونه ای كه كه سنی و شیعه او را به علم و كمال و صراحت بیان قبول داشتند، جنازه او را هشتاد هزار نفر تشییع كردند و در حرم كاظمین به خاك سپردند.

شیخ مفید از نوابغ تاریخ است كه بیش از دویست كتاب ، تالیف نمود، و اهل تسنن او را بزرگترین عالم از علمای شیعه می دانستند.

از حكایات مربوط به این نابغه بزرگ این كه : روزی قاضی عبدالجبّار در بغداد در مجلس حضور داشتند، در این هنگام شیخ مفید وارد مجلس شد، و در پائین مجلس نشست ، و پس از مدتی ، به قاضی رو كرد و گفت : من از تو در حضور این علماء سۆالی دارم . قاضی گفت : بپرس .

شیخ مفید گفت :

شما در مورد این حدیث چه می گوئید كه پیامبر (صلی الله علیه و آله) در غدیر فرمود: من كنت مولاه فعلی مولاه كسی كه من رهبر او هستم ، پس علی (علیه السلام) رهبر او است آیا این حدیث ، مسلّم و صحیح است كه پیامبر (صلی الله علیه و آله) در روز غدیر فرموده است ؟ قاضی گفت : آری ، حدیث صحیح می باشد.

شیخ مفید گفت : منظور از كلمه مولی چیست ؟ قاضی گفت : مولی به معنی اولی (بهتر) است . شیخ مفید گفت : پس این اختلاف و خصومت بین شیعه و سنی چیست ؟

با این كه پیامبر (صلی الله علیه و آله) علی (علیه السلام) را بهتر از دیگران معرفی نموده است . قاضی گفت : این حدیث ، روایت است ، ولی خلافت ابوبكر، درایت و از روی اجتهاد و درك می باشد، و انسان عادل روایت را همتای درایت قرار نمی دهد یعنی درایت مقدّم است .

شیخ مفید گفت : شما درباه این گفتار پیامبر (صلی الله علیه و آله) چه می گویید كه به علی (علیه السلام) فرمود: حربك حربی و سلمك سلمی : جنگ تو، جنگ من است ، وصلح تو صلح من است . قاضی گفت : این گفتار بر اساس حدیث صحیح است .

شیخ مفید گفت : نظر شما درباره اصحاب جمل كه به جنگ علی (علیه السلام) آمدند مانند طلحه و زبیرو... چیست ؟ قاضی گفت : ای برادر، آنها توبه كردند.

شیخ مفید گفت : ای قاضی ! جنگ آنها درایت (و حتمی) بوده است ولی توبه كردن آنها روایت شده است ، و تو در مورد حدیث غدیر گفتی ، روایت معادل درایت نیست (و درایت مقدم می باشد).

 قاضی از پاسخ به شیخ مفید، عاجز و درمانده شد، سر درگریبان فرو برد و سپس گفت : تو كیستی ؟ شیخ مفید جواب داد: من خدمتگزار تو محمد بن محمد بن نعمان حارثی هستم .

قاضی از مسند قضاوت برخاست ، و دست شیخ مفید را گرفت و بر آن مسند نشاند و گفت : انت المفید حقا، براستی كه تو انسان مفید (سود بخشی) هستی . چهره های علمای بزرگ مجلس در هم كشیده شد،

وقتی قاضی ، ناراحتی آنها را در یافت به آنها رو كرد و گفت : ای علماء! این مرد شیخ مفید مرا مجاب كرد و در پاسخ او عاجز شدم ، اگر كسی از شما قادر به جواب او است ، اعلام كند تا او را بر مسند بنشانم و شیخ مفید به جای خود بنشیند، هیچ كس جواب نداد و این موضوع شایع گردید، و علت نام گذاری او به مفید از همین جا سرچشمه گرفت.(1)

نتیجه اینكه، استدلال و منطق قوی می تواند زمینه مناسبی را برای جذب مخاطب به سمت پیام مورد نظر فراهم آورده و از این طریق بستر لازم را برای تبلیغ دین خدا ایجاد نماید.


پی نوشت‏ها:

1.    محمد محمدی اشتهاردی، داستان دوستان، قم،  دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم

منابع:

قرآن کریم

تهیه و فراوری: حق دوست، گروه حوزه علمیه تبیان