تبیان، دستیار زندگی
بنابر اندیشه اسلامی، اگر قاطعیت‌ و سخت‌گیری‌ و به‌ اصطلاح‌ خشونت‌ نسبت‌ به‌ دشمنان‌ و منافقان‌ و متخلفان‌ نباشد، طمع‌ دشمنان‌ نسبت‌ به‌ امت اسلام تحریک‌ گردیده و بزهکاری‌ در جامعه‌ زیاد می‌شود. پس‌ از باب‌ رحمت‌ به‌ مردم، سخت‌گیری‌ و قاطعیت لازم‌ می‌شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پاسخ كوبنده مرجعی بزرگ

آیت الله اصفهانی

بنابر اندیشه اسلامی، اگر قاطعیت‌ و سخت‌گیری‌ و به‌ اصطلاح‌ خشونت‌ نسبت‌ به‌ دشمنان‌ و منافقان‌ و متخلفان‌ نباشد، طمع‌ دشمنان‌ نسبت‌ به‌ امت اسلام تحریک‌ گردیده و بزهکاری‌ در جامعه‌ زیاد می‌شود. پس‌ از باب‌ رحمت‌ به‌ مردم، سخت‌گیری‌ و قاطعیت لازم‌ می‌شود.

مدارا و صلابت، هر دو از سیرة‌ پیامبر(ص) و تعالیم‌ قرآن‌ کریم‌ به‌ شمار آمده‌ و در حیات‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ پیامبر(ص) چه‌ در فقدان‌ قدرت‌ و حکومت، و چه‌ پس‌ از تشکیل‌ حکومت‌ و کسب‌ اقتدار، در گفتار و رفتار ایشان‌ استمرار داشته‌اند.

از آیات‌ و روایات‌ به‌ دست‌ می‌آید که‌ مُدارا در مسائل‌ شخصی‌ و نیز مسائل‌ اجتماعی‌ که‌ در تقابل‌ با حقوق‌ دیگران‌ نیست‌ و در کیفیت‌ ترویج‌ اسلام‌ و ارزشهای‌ دینی، توصیه‌ شده‌ اما در مسائل‌ اصولی‌ دین‌ و اجرای‌ حدود و احکام‌ دینی، نرمش‌ کاملاً‌ مذموم‌ و ناروا است‌ و سهل‌انگاری‌ در اینگونه‌ مسائل، به‌ پدیده‌ای‌ مذموم‌ بنام‌ «ادهان‌ و مُداهنه» منجر می‌شود که‌ مورد نهی‌ شدید اسلام‌ است‌ و اگر به‌ تضییع‌ حقوق‌ دیگران‌ بیانجامد نیز «معاونت‌ در ظلم» بشمار می‌رود.(1)

قاطعیت ورزی و صلابت در حقیقت عبارت است از گرفتن حق خود و ابراز افکار، احساسات و اعتقادات خویش به نحوى مناسب، مستقیم و صادقانه به صورتى که حقوق دیگران زیر پا گذاشته نشود.(2) بنابراین قاطعیت به معناى بهره کشى از دیگران نیست، بلکه به معناى محافظت از خود و منافع خود است.(3)

با توجه به آنچه گفته شد، هر تعریفى که از قاطعیت مورد قبول قرار گیرد، باید در آن بر رعایت و احترام به حقوق خود و دیگران تأکید و میان گرفتن حقوق خود و پایمال کردن حقوق دیگران تمایز قایل شد.

بنابر اندیشه اسلامی، اگر قاطعیت‌ و سخت‌گیری‌ و به‌ اصطلاح‌ خشونت‌ نسبت‌ به‌ دشمنان‌ و منافقان‌ و متخلفان‌ نباشد، طمع‌ دشمنان‌ نسبت‌ به‌ امت اسلام تحریک‌ گردیده و بزهکاری‌ در جامعه‌ زیاد می‌شود.

پس‌ از باب‌ رحمت‌ به‌ مردم، سخت‌گیری‌ و خشونت‌ لازم‌ می‌شود. فاذا انسلخ‌ الاشهر الحرُم‌ فاقتلوا المشرکین‌ حیث‌ وجد تموهم‌ و خذوهم‌ و احصروهم‌ و اقعدوالهم‌ کل‌ مرصد... (توبه‌ / 4)

این‌ آیه‌، سخت‌ترین‌ دستورها را در مقابله‌ با مشرکان‌ صادر نموده‌ و مشتمل‌ بر چهار حکم‌ شدید و خشن‌ است: بستن‌ راهها، محاصره‌ کردن، اسیر ساختن‌ و در نهایت، کشتن‌ مشرکان.

در جوامع‌ روایی‌ نیز احادیث‌ فراوانی‌ در زمینه‌ قاطعیت‌ و عدم‌ مُداهنه‌ و ابراز خشم‌ و اعمال‌ خشونت‌ نسبت‌ به‌ دشمنان‌ و بزهکاران‌ وارد شده‌ است. به عنوان نمونه، در باب‌ «الحُب‌ فی‌الله‌ والبغض‌ فی‌الله» كافی(4)، احادیثی‌ آمده‌ دال‌ بر اینکه‌ بغض‌ و خشم، در مواردی، لازم‌ و ضروری‌ است.

البته‌ نه‌ خشم‌ و کینه‌توزی‌ ماد‌ی‌ بلکه‌ خشم‌ و قاطعیتی‌ که‌ در راه‌ خدا و برای‌ اجرای‌ احکام‌ الهی‌ و احقاق‌ حقوق‌ شرعی‌ مردم‌ باشد. «لا ترخصوا لانفسکم‌ فتدهنوا و تذهب‌ بکم‌ الرخص‌ مذاهب‌ الظلمة‌ فتهلکو ولاتداهنو فی‌الحق‌ اذا ورد علیکم‌ و عرفتموه‌ فتخسروا خسراناً‌ مبیناً.

به هوای نفس خود رخصت ندهید كه شما را به راههاى ستمگران ببرند، و در راه حق سستی نكنید كه گرفتار زیان آشكاری خواهید شد.»(5)

به تبعیت از سیره اهل بیت عصمت و طهارت (ع)، علما تشیع نیز قاطعیت را در برخورد با ناهنجاریها و زورگویی ها مد نظر قرار داده و در برابر تعرض به ساحت دین و منافع مسلمین با صلابت مثال زدنی برخورد نموده اند.

در احوالات مرحوم آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی (ره) نقل نموده اند « مرحوم حاج مهدی بهبهانی كه از تجار و محترمین عراق و سوریه بود و آثار خیری در حرم مقدس نجف اشرف و زینبیه دمشق داشت ، و مورد احترام علما و مراجع بود، از طرف نوری السعید نخست وزیر آن روز عراق، به محضر مبارك آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی(ره) شرفیاب گردید، و گفت : سفیر كبیر انگلستان قصد شرفیابی به خدمت شما دارد.

 آیت الله اصفهانی (ره) فرمودند: مرا به سفیر كبیر انگلستان چه كار؟ مرحوم حاج مهدی بهبهانی عرض كرد: آقا، نمی شود، عواقب  وخیم دارد، لطفا اجازه بفرمائید به محضر شما بیایند. آیت الله اصفهانی (برای حفظ صلاح مسلمین) اجازه داد، ساعت معینی بنا شد نور السعید (نخست وزیر عراق) همراه سفیر كبیر انگلستان به خدمت آیت الله اصفهانی ، خصوصی مشرف شوند.

آقای اصفهانی فرمود: اجازه می دهم در صورتی كه مانند سایر مردم ، عمومی و علنی به اینجا بیایند، آنها قبول كردند. مرحوم آیت الله اصفهانی(ره) ، علما و بزرگان را به منزل دعوت كرد، و در آن ساعت معین ، نخست وزیر عراق و سفیر انگلستان به خدمت آیت الله اصفهانی(ره) در یك مجلس علنی و عمومی شرفیاب شدند.

سفیر انگلستان در كنار آقا نشست و پس از تعارفات معمولی و احوال پرسی ، عرض كرد: دولت انگلستان نذر كرده كه اگر در این جنگ (جهانی دوم) به آلمانی ها پیروز گردد، یك صد هزار دینار (معادل دو میلیون تومان آن روز) به خدمت شما تقدیم كنند تا در هر راهی كه صلاح بدانید، مصرف نمائید.

آیت الله اصفهانی فكری كرد و سپس فرمود: مانعی ندارد (علماء و بزرگان مجلس همه خیره شده بودند و سخت متحیر كه ببینند آقا، در این نیرنگ و دام بزرگ چگونه روسفید بیرون می آید). سفیر كبیر انگلستان ، چكی معادل صد هزار دینار از كیف خود بیرون آورد و به آیت الله اصفهانی داد، آقا آن را گرفت و زیر تشك گذارد.

(روشن بود كه از این عمل آقا همه حاضران و علماء ناراحت شدند و قیافه ها درهم فرو رفت). ولی ناگهان لحظه ای بعد دیدند، آقا به سفیر فرمودند: در این جنگ ، بسیاری از افراد (و مسلمین هند و...) آواره شدند و خسارات زیاد به آنها وارد شده ، یك چك صد هزار دیناری از جیب بغل خود درآورد و ضمیمه چك سفیر كرد و به او داد، و فرمود: این وجه ناقابل است از طرف من به نمایندگی از مسلمین به دولت مطبوع خود بگوئید این وجه را بین خسارت دیدگان تقسیم كنند و از كمی وجه معذرت می خواهم .

 سفیر كبیر انگلستان وجه را گرفت و با كمال شرمندگی از جا برخاست و دست آقا را بوسید و بیرون رفت و به نوری السعید (نخست وزیر عراق) گفت : ما خواستیم با این كار قلب رئیس شیعیان را به خود متوجه كنیم و شیعیان را استعمار كرده و بخریم ، ولی پیشوای شما ما را خرید و پرچم اسلام را بر بالای كاخ بریتانیا به اهتزاز درآورد.»(6)

همانطور كه مشاهده گردید، مرحوم آیت الله اصفهانی (ره)، با قاطعیت و صلابت خود نیرنگ مرموز نماینده استعمار پیر انگلیس را خنثی كرد ، و مشخص شد كه قاطعیت می تواند این امکان را براى فرد فراهم آورد كه بدون اضطراب و تشویش بى مورد، به راحتى از حق خود و حقوق ملت اسلام دفاع كند.


پی نوشت‏ها:

1.    سایت پاسخگو

2.    اون هارجى و دیگران، مهارت هاى اجتماعى در ارتباطات میان فردى، خشایار بیگى و مهرداد فیروزبخت، چاپ اول، رشد، تهران، 1377، ص297

3.    رى ام بركو، مدیریت ارتباطات، محمد اعرابى و داود ایزدى، چاپ اول، دفتر پژوهش هاى فرهنگى، تهران، 1378،ص213

4.    محمى بن یعقوب كلینی، اصول كافی، قم، انتشارات اسوه، ج 2، ص127-124

5.    محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، تهران، انتشارات اسلامیه، ج 77، ص291

6.    محمد محمدی اشتهاردی، داستان دوستان، قم،  دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم

منابع:

قرآن کریم

اصول كافی

تهیه و فراوری: حق دوست، گروه حوزه علمیه تبیان