تبیان، دستیار زندگی
زمستان در حوزه ادبیات ایران همانند فصل درو است، فصل محصول‌گیری، زمان برگزاری بیشتر جوایز ادبی ست.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یخ ادبیات در زمستان آب نمی‌شود

گزارش تحلیلی از رویدادهای ادبی زمستان


زمستان در حوزه ادبیات ایران همانند فصل درو است، فصل محصول‌گیری، زمان برگزاری بیشتر جوایز ادبی ست.

یخ ادبیات در زمستان آب نمی‌شود

زمستان در حوزه ادبیات ایران همانند فصل درو است، فصل محصول‌گیری، زمان برگزاری بیشتر جوایز ادبی که سال‌هاست و بر اساس قانون نانوشته‌ای به دو بخش دولتی و غیردولتی برچسب می‌خورند و هر کدامشان بالطبع برای خود مخاطبانی دارند و منتقدانی.

با این حال جشنواره‌های ادبی زمستان از چند جهت قابل توجه هستند. نخست آنکه برخی از آنها همانند جشنواره داستان انقلاب به داوری میان آثار نانوشته و متونی می‌پردازند که قرار است در آینده‌ای نه چندان دور پایه‌های ادبیات داستانی انقلاب اسلامی را پدید آورد و در سوی دیگر بخشی از این رویدادهای ادبی به قضاوت درباره آثاری دلخوش داشته‌اند که به زعم آنها در میان برترین تولیدات ادبی کشور در سال گذشته به شمار می‌رود.

اما آنچه در این میان به نظر می‌رسد، چندان در اذهان برگزارکنندگان و مخاطبان این دست جشنواره‌ها به ذهن متبادر نیست، میزان اهمیت و کیفیت محتوایی است که این رویدادها آن را به عنوان برترین‌های خود معرفی می‌کنند و در این میان تنها چیزی که بیش از پیش جای خود را در میان رسانه‌ها و بالطبع برگزار‌کنندگان جشنواره خالی می‌بیند، نگاه آسیب‌شناسانه به این رویدادهاست؛ تو گویی پوست جشنواره‌ها چنان کلفت است که هیچ تلنگری را احساس نمی‌کنند.

داستان جشن، داستان انقلاب

پنج سال از برگزاری نخستین دوره جشنواره داستان انقلاب می‌گذرد و در این میان پیش و بعد از هر دوره از برگزاری این جشنواره ادبی، مصاحبه‌ها و مطالب متعددی در مورد لزوم برگزاری این جشنواره و نتایج مثبت برگزاری آن منتشر شده است.

اما این جشنواره به عنوان مهم‌ترین رویداد ادبی در حوزه ادبیات انقلاب اسلامی در تمامی این پنج دوره کمتر فرصت نقد شدن را در میان رسانه‌ها و اهالی فن به دست آورده است و در نهایت نیز تمامی انتقادهای احتمالی به شیوه و سبک آن در قالب محافل خصوصی بیان و البته به نظر نمی‌رسد به راهکاری اجرایی ختم شده باشد. این موضوع خود را تا جایی نشان داد که دبیر این جشنواره نیز در سخنانی ابراز داشته که برای برگزاری این جشنواره در سال جاری تردیدی داشته اما در نهایت تعداد آثار رسیده، وی را مجاب به اجرای آن کرده است.

بزرگ‌ترین رویداد در عرصه تولیدات ادبی داستانی در حوزه انقلاب اسلامی، خارج شدن ذهن نویسندگان فعال در این عرصه از کلیشه‌های رایج برای نوشتن است. داستان‌های تولید و برگزیده شده در خلال پنج دوره از این جشنواره هرگز نتوانسته به اثری که ذهن مخاطب خود را با موضوعش به شدت درگیر کند، مبدل شود. این آثار به طور معمول از نظر محتوا و درون‌مایه داستانی حرف تازه‌ مشخصی نداشته‌اند و به قول برخی منتقدان، هیچ‌کدام رمق گریبان‌گیری از مخاطب خود و میخکوب کردن او در آنها نبوده است.

از نگاه دیگر، انقلاب اسلامی در تمامی داستان‌های تولید شده توسط این جشنواره در پنج سال اخیر همواره محور و خط اصلی داستان بوده ولی هرگز بستر یک رویداد نبوده است؛ بستری رویدادی که بتواند فضایی منطقی، واقعی و در عین حال رئالیستیک از دهه 40 و 50 و حتی دورتر را به تصویر بکشد و به شیوه رو و نخ‌نما شعار ندهد.

ادبیات داستانی انقلاب به گواه بسیاری از آثار منتشر شده در خلال این جشنواره در بهترین شکل، اسیر فرم شده است و محتوا در مصاف با فرم، یک مفهوم قربانی شده به شمار می‌رود.

از سوی دیگر و از حیث اجرایی، به نظر می‌رسد عدم تغییر در شاکله داوری‌های جشنواره و مهیا نبودن امکان انتشار آثار برگزیده و نقد بلافاصله آنها.

نی شعر فجر نایی برای شاعر ندارد

در میان تمامی رویدادهای برگزار شده در حوزه شعر در کشور، کماکان جشنواره زمستانی شعر فجر که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی اجرای آن به شمار می‌رود، بیشترین گستردگی و حجم برگزاری را به خود اختصاص داده است؛ جشنواره‌ای که می‌توان از آن به عنوان یک رویداد بزرگ برای دور هم آمدن جمعی از شاعران کشور و تجلیل از آنها یاد کرد.

از برگزاری جشنواره نیز بستر خودسازی و بازسازی جشنواره‌ای با درجه اهمیت و عیار بالا در ادبیات انقلاب را تحت‌الشعاع خود قرار داده است تا جایی که در سال جاری شاهد انتشار آثار برگزیده جشنواره سوم داستان انقلاب، دو سال پس از برگزاری و با شمایلی تازه هستیم و از آثار سال‌های بعد کماکان خبری نیست.

با این وجود جشنواره شعر فجر در همان نخستین قدم از بودن و برگزاری خود کماکان با تردید و سۆالی بزرگ روبه‌روست. به راستی قرار است چنین جشن پرهزینه‌ای به مرهم نهادن از کدام زخم شاعران ایران بپردازد و کدامین درد از آنها را درمان باشد.

موضوعی که علیرضا قزوه، شاعر برجسته معاصر درباره آن می‌گوید: پیام رئیس‌جمهور و وزیر به درد شاعر نمی‌خورد باید به داد آنها رسید.

اما آنچه در این میان به نظر می‌رسد، چندان در اذهان برگزارکنندگان و مخاطبان این دست جشنواره‌ها به ذهن متبادر نیست، میزان اهمیت و کیفیت محتوایی است که این رویدادها آن را به عنوان برترین‌های خود معرفی می‌کنند و در این میان تنها چیزی که بیش از پیش جای خود را در میان رسانه‌ها و بالطبع برگزار‌کنندگان جشنواره خالی می‌بیند، نگاه آسیب‌شناسانه به این رویدادهاست؛ تو گویی پوست جشنواره‌ها چنان کلفت است که هیچ تلنگری را احساس نمی‌کنند.

با این حال جشن زمستانی شعر در ایران برنامه‌ای شلوغ و البته پر زرق و برق، آکنده از سخنرانی‌ها و تجلیل و شاید هم جلسات شعرخوانی اما اینکه تا چه اندازه از دل برگزاری اینچنین مراسماتی می‌توان انتظار تولید اثر ادبی فاخر در حوزه شعر انقلاب اسلامی داشت، کماکان جای تردید و سۆال است. شاعر انقلاب اسلامی این روزها اسیر هزاران هزار دغدغه معیشتی است که ذهن او را از سرایش بازداشته و این یعنی او به دنبال بهانه‌ای است که وی را به سرایش دوباره وا دارد و این بهانه بدون شک، جشنواره نیست.

شاید اگر جشن زمستانی شعر وزارت ارشاد از اجرای چندین مراسم در تهران و یکی، دو مرکز استان به روال سال‌های اخیر به برگزاری 30 شب شعر در 30 استان کشور و ایجاد فضایی برای تنفس شاعران جوان و کمتر شناخته شده ایران می‌پرداخت، بیش از حد و اندازه‌های فعلی مثمر ثمر بود.

مرثیه‌ای برای کتاب دفاع مقدس

ادبیات دفاع مقدس در سال‌های اخیر همواره در وضعیتی دوگانه به سر برده است. این دوگانگی از یکسو تولید انبوه آثاری بوده است که به طور عمده در شکل‌گیری محتوا و حتی کتاب‌سازی و چاپ دچار ایراد هستند و از سوی دیگر، برگزاری جشنواره‌هایی بوده است که به طور عمده نگاهی سازمانی به این ادبیات داشته‌اند و نهاد برگزار‌کننده آن به نوعی در صدد پررنگ کردن دستاوردهای خود در این زمینه بوده است.

برگزار نشدن جایزه کتاب سال دفاع مقدس در سال جاری، آخرین پرده از وضعیت بغرنج این ادبیات بود که بر مظلومیت ادبیات دفاع مقدس افزود و جشن زمستانی آن را به زمانی بعید موکول کرد.

آخرین خبرها از این جشنواره امسال حاکی از این است که به دلیل تأمین نشدن بودجه از لیست برنامه‌های نهاد متولی برگزاری آن خارج شد تا سال آینده و در قالب دوسالانه آن هم در صورت تأمین هزینه برگزار شود.

جشنواره داستان کوتاه دفاع مقدس (جایزه ادبی یوسف) هم در وضعیتی مشابه و در سکوت خبری، برگزاری هفتمین دوره از خود را به کما فرستاد تا شاید وقتی دیگر بتوان نامی از برگزاری آن زد.

داستان کبک و ادبیات خصوصی

حال و روز جشنواره‌های خصوصی ادبی در کشور ما هم بهتر از جشنواره‌های به اصطلاح غیرخصوصی نیست البته اگر بتوان نام خصوصی را روی آن نهاد.

جالب است که برخی از متولیان و برگزارکنندگان چنین جشنواره‌هایی که همواره دم از بی‌عدالتی در نگاه به فعالیت خودشان و نبود فضای مناسب دولتی برای اجرا می‌زنند، این روزها با دعوت چندین رسانه و نهاد دولتی غیرایرانی حاضر به سفر به دیار فرنگ و مصاحبه با رسانه‌های دولتی آنها می‌شوند و هنگامی که در کشور با سۆالی درباره خود روبه‌رو می‌شوند، رسانه برای آنها دارای تقسیم بندی دولتی و غیر دولتی است.

گویا جوایز ادبی خصوصی فضای زمستان کماکان بهترین فرصت برای پنهان شدن سر این جشنواره‌های کبک گونه به زیر برف است و شاید بهترین زمان برای استهزای سایر رخدادهای ادبی در فضای مجازی که گویا بر هر تولید ادبی دیگری ارجحیت دارد.

بخش ادبیات تبیان


منبع : روزنامه جوان- حمید نورشمسی