حوزه و تخصصی شدن علوم
موضوع تخصصی شدن علوم حوزوی مدتی است که در کانون توجه اندیشمندان قرار گرفته و دیدگاههای متفاوتی نیز درباره آن ارائه گردیده است، شاید بتوان گفت ایده ضرورت تحول در علوم حوزوی، از هنگامی مورد توجه قرار گرفت که احساس شد، روش قدیمی تحصیل در حوزه که مبتنی بر آموزش همه رشته ها و شاخه های علوم حوزوی به طلاب بود، دیگر جوابگوی نیازهای زمان نبوده و اساسا به علت گستردگی علوم، امکانپذیر هم نمی باشد.
«امروز در همه علوم بشری، مسأله انشعاب و پیدایش رشتههای خاص مشاهده میشود. در هر علمی که پیشرفتی حاصل بشود، پیشرفتش توأم است با تخصصی شدن.
سابقاً ما در طب، حکیم باشی داشتیم که تمام امراض را معالجه میکرد، ولی امروز به تعداد اندامهای بدن، رشتههای مختلف وجود دارد، بلکه گاهی درباره یک اندام بدن، رشتههایی که مربوط به کودکان، جوانان، سالمندان، یا رشتههایی که مربوط به زنان است.
هر کدام از اینها رشته خاص و انواع تخصصها را دارد. طبعاً در سایر علوم هم وقتی پیشرفت پیدا شود و گسترش پیدا کند، زمینه همین تخصصها را دارد، البته با تفاوتهایی.
یعنی این طور نیست که همه علوم. یک نوع انشعاب پیدا میکنند. در بعضی جاها انشعاب بیشتری است و بعضی جاها کمتر، اما به هر حال پیشرفت علم با تخصصی شدن، تقریباً تلازم دارد. » (1)
سلف صالح حوزههای علوم اسلامی در روزگار گذشته با توجه به نیازهای زمان به تعلیم و تعلّم میپرداختند و با کسب آگاهیهای لازم از دانشهای مختلف در جایگاه حراست از تمامیت مکتب و ارزشهای انسانی، هوشمندانه میکوشیدند واز هیچ تلاشی دریغ نمیورزیدند.شیخ طوسی در این باره می گوید:
«علمای بزرگ ما-خدای آنان را در رحمت بیکران خویش غرق سازد-چه آنان که در قدیم بودهاند و چه آنان که سپس آمدهاند، همه درباره پیدا کردن دلیلهای زمانپسند و آنچه طبیعت زمان اقتضا میکرده است، تا نهایت درجه ممکن کوشیدهاند و پیش تاختهاند، و در برابر دیگران و مخالفان موضع آگاهانه داشتهاند.
چون همواره شبههها و مسائل تازهای القا میشده است، از اینرو آنان نیز آگاهیها و دلیلهای تازهای برای حقانیت حق عرضه میکردهاند.» (2)
الآن در حوزه قم، رشتههای متعددی داریم که مدارس خاصی را به خودش اختصاص میدهد. پس اگر بخواهد علوم حوزوی پیشرفت کند و پاسخگوی نیازهای زمان باشد، تخصصی شدن و دورهها یا رشتههای خاص، امری است اجتناب ناپذیر. (3)
اما امروزه اگر عالمان و حوزویان بخواهند رسالت تفسیر مکتب، حراست از تمامیت آن و جلوگیری از هجوم فرهنگهای مختلف را به شایستگی بر دوش کشند، هیچ چارهای جز مجهز شدن به دانش زمان و مطالعه تخصصی علوم حوزوی با هدف تسلط بیش از پیش بر شاخه های مختلف علوم ندارند،
چرا که با گسترش دامنه دانشهای بشری و رشتههای گوناگون علوم انسانی و گره های فرهنگی و فکری، دیگر «جامع الفنون» شدن همه طالبان علم امکانپذیر نبوده و بر فرض که برای افرادی نابغه ممکن باشد، نادر است و به قول سعدی«بر نادر حکم نتوان کرد».
بنابراین می توان اذعان نمود، تخصصی شدن ابواب یک علم، چه رسد به علوم، در حوزهها کاری است لازم؛ و بسیاری از بزرگان نیز ضرورت و اهمیت آن را گوشزد کردهاند.
حضرت آیت اللّه العظمی اراکی-مدظله-میگویند: مرحوم آیت اللّه حاج شیخ عبد الکریم حائری میفرمود: چون ابواب فقه خیلی متشتت است و اقوال و ادلّه عقلیه و نقلیه و اجماعاتش تتبّع زیاد و افراد سریع الذهن لازم دارد و عمر انسانی کفایت نمیکند که در پنجاه باب به طور شایسته و آنطور که باید و شاید، تحقیق شود؛پس خوب است برای هر بابی یک شخصی متخصص بشود... (4)
در دهه های بعد نیز امثال شهید مطهری و علامه طباطبایی را می توان از بنیانگذاران تخصصی کردن علوم حوزوی دانست: « به طور مثال علامه طباطبایی در علم تفسیر و فلسفه به صورت تخصصی کار کرد؛ گرچه در علوم دیگر هم کارآمد بود و مرحوم مطهری هم به اضافه علم فلسفه، علوم انسانی مرتبط با حوزه را پیگیری کرده است. » (5)
نکته اساسی دیگر در زمینه ضرورت تخصصی شدن علوم حوزوی، نیازهایی است که از حاکمیت نظام اسلامی ناشی گردیده است « تحقیقا بدانید که اگر بخواهیم حکومت اسلامی و مکتب اهل بیت برای قرنها حاکم بماند باید این کار را بکنیم و هر چه هم تاخیر کنیم ضرر میکنیم. » (6)
بدیهی است تشکیل حکومت اسلامی، دایره مسائل و موضوعات مورد مطالعه علوم مختلف حوزوی از جمله فقه و ..... را گسترش داده و پاسخگویی را ضرورتی دوچندان بخشیده است « برای مثال، از مسائلی که در کشور ما بعد از پیروزی انقلاب، از همان آغاز مطرح بوده و هنوز در این زمینه، بسیاری از مسائل حل نشده یا تحقیق نشده یا کم تحقیق شده داریم، مسائل اقتصادی است.
به عنوان مثال: بانکداری اسلامی چگونه باید باشد؟ مسأله جزء حواله است یا جزء معدودات؟. چون هر کدام از اینها احکام خاصی دارد و چیزهایی از این قبیل.
اگر مثلا اسکناس به جای طلا و حوافه باشد، ممکن است کسی که اسکناس را دارد بگوید: من این قدر طلا دارم؟ و ایجا آیا زکات به آن تعلق میگیرد یا نه؟.........بسیاری از مسائل امروز مطرح است و در گذشته هم با علما مطرح میکردند،
مثل مسأله بیمه، مسأله سرقفلی و چیزهایی بیمه، مسأله سرقفلی و چیزهایی از این قبیل که مسائل مستحدثه در امور مالی و اقتصادی هستند.
اگر کسانی به ماهیت اقتصادی این موضوعات، آشنا نباشند طبعا نمیتوانند قضاوت صحیحی درباره احکام داشته باشند. » (7)
بنابراین می توان نتیجه گرفت که با توجه به شرایط علمی جدیدی که درگسترش دامنه علوم ریشه داشته و با عنایت به ضرورتهای ناشی از حاکمیت نظام اسلامی ، امروزه تخصصصی شدن علوم حوزوی در رشته ها و شاخه های مختلف، اهمیت دو چندانی یافته و لذا علیرغم اقدامات نسبتا مناسبی که در طی سالهای اخیر صورت گرفته است، نیازمند مطالعه، برنامه ریزی و سرمایه گذاری بیشتر در این حوزه می باشد.
پی نوشت ها:
1. آیه الله مصباح یزدی، به نقل از کتاب «نسیم هدایت، رهنمودهای بزرگان به طلاب جوان»
2. محمد حكیمی ، شیخ آقا بزرگ، تهران؛. دفتر نشر فرهنگ اسلامی ,1378، ص 19.
3. آیه الله مصباح یزدی، به نقل از کتاب «نسیم هدایت، رهنمودهای بزرگان به طلاب جوان»
4. نشریه حوزه، «مصاحبه با استاد بزرگوار آیت اللّه اراکی» ، شماره 12، ص 40.
5. آیه الله علوی گرگانی، سایت روات حدیث
6. آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی، سایت جماران
7. آیه الله مصباح یزدی، به نقل از کتاب «نسیم هدایت، رهنمودهای بزرگان به طلاب جوان»
تهیه و تولید: حق دوست، گروه حوزه علمیه تبیان