تبیان، دستیار زندگی
یوسفعلی میرشکاک گفت: از وقتی که به فکر مردن افتاده‌ام شعر سپید می‌گویم، در این چند چند بیت شعر در مورد خود گفته‌ام و به این فکر افتاده‌ام که چطور بیش از فوتم برایم مراسم بزرگداشت گرفته‌اند و نمی‌ترسند تغییر موضع بدهم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پیش از مرگ برایم بزرگداشت می‌گیرند


یوسفعلی میرشکاک گفت: از وقتی که به فکر مردن افتاده‌ام شعر سپید می‌گویم، در این چند چند بیت شعر در مورد خود گفته‌ام و به این فکر افتاده‌ام که چطور بیش از فوتم برایم مراسم بزرگداشت گرفته‌اند و نمی‌ترسند تغییر موضع بدهم.

یوسفعلی میرشکاک

یوسفعلی میرشکاک در سومین شب شاعر که به منظور از تجلیل از وی در موسسه هنری رسانه ای اوج برگزار شده بود اظهار داشت: از وقتی که به فکر مردن افتاده‌ام حوصله قافیه بازی نداریم و شعر سپید می‌گویم دراین چند روز هم چند بیت شعر در مورد خود گفته‌ام و به این فکر افتاده‌ام که چطور بیش از فوتم برایم مراسم بزرگداشت گرفته‌اند و نمی‌ترسند که تغییر موضع بدهم.

وی ادامه داد: بسیاری از افراد دیگر که زمانی در منصب‌های دولتی بوده‌اند ولی تغییر موضع داده‌اند و در جاهای دیگر سردرآورده‌اند باید بگویم ای بیل به کمر خورده تو که وزیر ارشاد بوده‌‌ای همین جا می‌ماندی رئیس جمهور هم می‌شدی!

میرشکاک با بیان اینکه سی و چهار سال است که انواع پیشوندها و پسوندهای را به نام من می‌دهند گفت: عنوان مزدوری یکی از القابیست که به من می دهند اما اهمیتی ندارد، از سوی دیگر وقتی که روشنفکر به دین و آیین خود پشت می کند چگونه می‌تواند روشنفکر باشم؟

این شاعر با اشاره به اینکه قاضی از رگ گردن به هر فردی نزدیکتر است عنوان کرد: روشنفکر زدگی به یک بلوا و درد عظیم تبدیل شده است و باعث سرطان روحی و فکری می‌شود و افراد مجبور می‌شود از یک سوراخ به سوراخ دیگری بروند و فکر نکنند در چه جایگاهی قرار می‌گیرند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با یادآوری اینکه در زیارت وارث نکاتی زیادی نهفته است تصریح کرد: بسیاری از افراد این دعا را می‌خوانند اما تاملی در آن نمی‌کنند اگر کسی بتواند همین زیارت را در حدودی از جمال الهی بخواند به نتایج بسیار خوبی می‌رسد.میرشکاک در پایان از همه کسانی که این مراسم به منظور بزرگداشت از وی برگزار کردند و از تمام سخنرانان و حاضرین تشکر کرد.

*شناخته شدن و شناخته نشدن هر دو دردسرساز است

محمدعلی محمدی یکی دیگر از شاعرانی که دراین مراسم بزرگداشت گفت: شناخته شدن و شناخته نشدن هر دو دردسرساز است زمانی که یوسفعلی شور جنگیدن داشت افرادی مامور بودند تا او را بازگردانند و در دوران سربازی هم به منطقه ماسوله رفت ولی در همه احوال شور جنگ داشت.

در ادامه محمدی یکی از اشعاری را که یوسفعلی میرشکاک در دوران سربازی درباره حال و هوای خود از جنگ و قرار گرفتن در منطقه فومن سروده بود برای جمع خواند.

در بخش دیگری از این مراسم امید مهدی‌نژاد شعری را که تقدیم به یوسفعلی میرشکاک کرده بود برای حضار خواند.

غلامعلی کویتی پور یکی از مداحان اهل بیت فرد دیگری بود که پشت تریبون حاضر شد و ادای احترامی به مقام یوسفعلی میرشکاک کرد.

میرشکاک،‌ آوینی ثانی است

مسعود ده‌نمکی در مراسم بزرگداشت یوسفعلی میرشکاک با بیان این‌که در سال‌های اولیه انقلاب و جنگ، میرشکاک شور و شعور انقلابی را به هم پیوند زد، او را آوینی ثانی خواند.

او در ادامه با اشاره به این‌که خیلی مدیون میرشکاک است، ادامه داد: میرشکاک در همان سال‌های اول انقلاب و اولین سال‌های جنگ ساحت شور و شعور انقلابی را به هم پیوند زد. در سال‌های اول جنگ خیلی حرف‌ها برای زدن بود و این حرف‌ها چون بغضی در گلوی ما مانده بود. برخی آن‌ها را به چماق تعبیر می‌کردند و حال آن‌که اعتراضات خود را مطالبات مدنی می‌نامیدند. ما وقتی اعتراض می‌کردیم، به فاشیست بودن متهم می‌شدیم و اگر آن‌ها اعتراض می کردند، اعتراضات‌شان می‌شد مطالبات مدنی.

ده‌نمکی با بیان این‌که ما اشتباه می‌کردیم، گفت: ما می‌دانستیم منظور از مطالبات‌مان در حوزه فرهنگ، سیاست و جامعه چیست، اما بلد نبودیم آن‌ها را چگونه بیان کنیم. اما در همین سال‌ها کسانی مثل آوینی و میرشکاک علم را بلند کرده بودند و وقتی فریادهای ما با اندیشه افرادی چون آوینی و میرشکاک‌ها پیوند خورد، فهمیدیم دشمنان از اندیشه ما بیش‌تر از شمشیرهایمان می‌ترسند.

میرشکاک با بیان اینکه سی و چهار سال است که انواع پیشوندها و پسوندهای را به نام من می‌دهند گفت: عنوان مزدوری یکی از القابیست که به من می دهند اما اهمیتی ندارد، از سوی دیگر وقتی که روشنفکر به دین و آیین خود پشت می کند چگونه می‌تواند روشنفکر باشم؟

او در ادامه با اشاره به خاطراتی از بسته شدن نشریه «شلمچه» گفت: زمانی که آقای میرشکاک به مجله‌هایی که ما در آن سال‌ها منتشر می‌کردیم، آمد، به ما یاد داد که چگونه تحمل روشنفکری را داشته باشیم. هرگاه که نشریه ما تعطیل می‌شد، ایشان کسی بود که از آبروی خود خرج می‌کرد و نشریه دوباره راه می‌افتاد. البته در آن زمان به ایشان هم می‌گفتند که شما شاعرید و متفکر، کنار این جوان‌ها آبروی خود را نبرید. کسانی هم بودند که سوپر انقلابی بودند و به ما اتهام می‌زدند. «شملچه» که توقیف شد، به برخی از روزنامه‌های اصولگرا گفتم چرا از ما دفاع نمی‌کنید و آن‌ها گفتند که تابلو شما میرشکاک شده است. حتا آن زمان از قول مهاجرانی شنیده شد که گفته است خیلی از انقلابی‌ها از این‌که نشریه ما بسته شده، خوشحال شده‌اند.

ده‌نمکی سپس به دیداری با مقام معظم رهبری پس از بسته شدن نشریه «شلمچه» و اظهار لطف ایشان اشاره کرد.

او همچنین درباره میرشکاک و نقش او در سال‌های پس از انقلاب در بین جوانان فعال فرهنگی که مطالبات انقلابی و دفاع مقدسی داشتند، گفت: ورود ایشان و قدم گذاشتن‌شان در کنار بچه‌هایی که مطالبات جنگ را طلب می‌کردند، از این جهت بود که اجحافی را که آن زمان در حق افرادی چون شهید آوینی شد، جبران کردند، چون ما از اندیشه شهید آوینی پس از جنگ استفاده نکردیم، اما حضور میرشکاک این نقیصه را جبران کرد، بنابراین می‌توانیم بگوییم میرشکاک آوینی ثانی است.

بخش ادبیات تبیان


منبع: خبرگزاری فارس ، ایسنا