تبیان، دستیار زندگی
آیا مخاطبان رسانه ملی کاهش پیدا کرده اند و مخاطبان شبکه های ماهواره ای رو به افزایش اند؟ مردم در مقابل ماهواره چه وضعیتی دارند؟
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مردم به دیدن ماهواره تشویق می‌شوند!


آیا مخاطبان رسانه ملی کاهش پیدا کرده اند و مخاطبان شبکه های ماهواره ای رو به افزایش اند؟ مردم در مقابل ماهواره چه وضعیتی دارند؟

دنیا، دنیای ارتباطات است. در این دنیا با وجود فناوریهای فوق پیشرفته در حیطه ارتباطات، بعد مکانی و زمانی کمرنگ شده است. ابزارهای ارتباطی مرز بندی ها را تقریبا از میان برده اند. امواج ماهواره ای به اشکال جدیتری ارائه می شوند تا بتوانند از موانع موجود عبور کنند.

 ماهواره

دشوار بودن کنترل امواج ماهواره باعث شده است که حجم وسیعی از برنامه های برون مرزی به فضای فکری جوامع وارد شوند و بر ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی تاثیر گذارد و به نوعی درهدایت افکار عمومی مشارکت داشته باشند.

در جامعه ما تمهیدات گوناگونی برای مقابله با ورود امواج ماهواره ای صورت گرفته است. جمع آوری گاه و بی گاه دیش های ماهواره ای از پشت بام منازل مردم و وجود پارازیت های دائمی برای ایجاد اختلال بر روی امواج که اخیرا شدت بیشتری هم پیدا کرده است، از جمله اقداماتی است که به عنوان جلوگیری از آسیب های فرهنگی و امنیتی نام برده می شود.

آنچه مشخص است اینکه پروژه ای به نام یکسان سازی فکری و فرهنگی در سراسر جهان، موضوعی جدی و قابل تامل است. مسلما وقتی مبانی فکری و ارزش های مورد نظر قدرت های جهانی در کل دنیا منتشر شود، راه های نفوذ متعددی را باز می کند و دستیابی به اهداف مورد نظر را ساده تر می کند. هجوم به ارزش های فرهنگی یک جامعه از به کارگیری پیشرفته ترین سلاح های جنگی موثرتر عمل میکند.

در جامعه ای که با مشکلات گوناگونی روبروست و هزینه های هنگفتی برای مقابله فرهنگی آن اختصاص یافته و از قضا، برنامه ریزی هوشمندانه ای هم برای جلوگیری از این جریانات اندیشیده نشده و یا اگر هم شده باشد خیلی دیر و ضعیف بوده است.

به این ترتیب مواجهه جوانان این سرزمین با عناصر فرهنگ غربی به گونه ای است که آنها را به سمت خود می کشاند و این امر به ایجاد نوعی بحران هویتی در جامعه می انجامد.

در این جامعه، تلویزیون مهم ترین رسانه ای است که برای انتقال پیام های دینی، تربیتی و فرهنگی به کار گرفته می شود. پس تلویزیون در راس نهادهایی قرار دارد که باید در برابر این هجمه عظیم ایستادگی کند.

بررسی وظایف صدا و سیما

در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اصل یکصد و هفتاد و پنجم درباره صدا و سیما آمده است که صدا و سیمای‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏، باید آزادی‏ بیان و نشر افکار با رعایت‏ موازین‏ اسلامی‏ و مصالح‏ کشور را تامین نماید. برخی از اصول برنامه های سازمان صدا و سیما که مرتبط با نحوه مدیریت صدا و سیما می باشد در ادامه آورده شده است:

ماده 5 - صدا و سیما باید به مثابه یک دانشگاه عمومی به گسترش آگاهی و رشد جامعه در زمینه‌های گوناگون مکتبی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ‌اقتصادی و نظامی کمک نماید.

ماده 7 - صدا و سیمای جمهوری اسلامی متعلق به تمامی ملت است و باید منعکس‌کننده زندگی و احوال تمامی اقوام و اقشار مختلف کشور باشد.

می توان گفت تقریبا دریک دهه اخیر، عملکرد سیمای ملی به لحاظ سخت افزاری مثبت بوده است. رشد کمی شبکه های داخلی و خارجی به موازات راه اندازی شبکه های تخصصی، قابل تقدیر است. اما شواهد موجود نشان می دهند که به طور کلی صدا و سیما به لحاظ تولید محتوا، جذب و اقناع مخاطب با مشکلات جدی دست و پنجه نرم می کند

‌ماده 16 - صدا و سیما با حضور دائمی خود در جامعه باید همواره منعکس‌کننده صدیق وقایع و رویدادهای مهم اجتماعی باشد و واقعیتها را به‌اطلاع مردم برساند.

ماده 18 - صدا و سیما موظف است آخرین اخبار و اطلاعات صحیح و مهم کشور و جهان را که مفید و مورد نظر اکثریت مردم باشد، به صورتی‌کوتاه و گویا منتشر نماید.

همانطور که ملاحظه می شود اساسنامه این سازمان، مدیران رسانه ملی را توصیه به بحث و گفتگوی آزاد، داشتن نگاه جامع، دلسوزانه و سازنده امر نموده است. اما به راستی چنین رویکردی بر صدا و سیما حاکم است؟(1)

نگاهی آماری به کاهش مخاطبان صدا و سیما

می توان گفت تقریبا دریک دهه اخیر، عملکرد سیمای ملی به لحاظ سخت افزاری مثبت بوده است. رشد کمی شبکه های داخلی و خارجی به موازات راه اندازی شبکه های تخصصی، قابل تقدیر است. اما شواهد موجود نشان می دهند که به طور کلی صدا و سیما به لحاظ تولید محتوا، جذب و اقناع مخاطب با مشکلات جدی دست و پنجه نرم می کند.

وقتی در اغلب مجموعه های تلویزیونی شاهد تکرار موضوعات کلیشه ای، غم انگیز و ناامید کننده هستیم، روی آوری مخاطبان به برخی رسانه های برون مرزی، دور از انتظار نیست.

صدا و سیما و ماهواره

 پژوهش هایی که در این باره انجام شده است نیز نشان دهنده ضعف تلویزیون به لحاظ جذب مخاطب می باشد و عملکرد رسانه ملی باعث شده است تا جامعه به سمت شبکه های فارسی زبان برون مرزی سوق داده شود. برخی از این آمار و پژوهش ها در ادامه آورده شده است:

- نظرسنجی صدا و سیما در سال 1389 نشان می دهد که مخاطبان ماهواره در تهران، نسبت به یک سال گذشته افزایش معناداری پیدا کرده اند. در سال 89، 4/45 درصد از مردم تهران بیننده ماهواره بودند که نسبت به سال قبل از آن 10 درصد رشد پیدا کرده اند. از این مقدار 9/40 درصد بیننده شبکه های فارسی زبان بوده اند و 14 درصد فقط شبکه های خارجی را تماشا می کنند. با این وجود 6/50 درصد از پرسش شوندگان گفته بودند که ماهواره با فرهنگ ما سازگاری ندارد و 8/34 درصد مخالفت کردند و معتقد بودند که ماهواره منطبق با فرهنگ جامعه می باشد( پایگاه اطلاع رسانی اداره کل روابط عمومی صدا و سیما، 1389).

- در مورد اقبال جوانان به رسانه های داخلی یا ماهواره، نتایج تحقیقی که توسط سازمان ملی جوانان انجام شده است نشان می دهدکه، در مجموع جوانان برنامه ها و عملکردهای صدا و سیما را قابل قبول نمی دانند. نیمی از جوانان معتقدند که افزایش شبکه های تلویزیونی در برآورده کردن انتظارات جوانان موثر بوده است، اما 67 درصد آنان معتقدند که این تغییرات نتوانسته است گرایش جوانان به ماهواره را کاهش دهد. مشکل دیگر این است که 65 درصد جوانان معتقدند تصویری که صدا و سیما از زندگی مردم ارائه می دهد واقعی نیست. 73 درصد آنها گله مند از فقدان تنوع لازم در برنامه های رادیو و تلویزیون در ایران هستند و 64 درصد آنان می گویند که صدا و سیما در انعکاس مسائل و مشکلات جامعه عملکرد مناسبی نداشته است. کمی بیش از نیمی از جوانان بر این باورند که صدا و سیما در پخش اخبار موجب گرایش های مردم به رسانه های بیگانه شده است. 60 درصد جوانان می گویند که اگر امکان استفاده از ماهواره را داشته باشند ترجیح می دهند برنامه های تلویزیونی سایر کشورها را تماشا کنند. 53 درصد آنان معتقدند که صدا و سیما در مقابله با تهاجم فرهنگی غرب عملکرد قابل قبولی نداشته است و نکته دیگر آنکه 57 درصد جوانان برنامه های صدا و سیما را شادی بخش و نشاط آفرین نمیدانند. ( هیئت نظارت و ارزیابی فرهنگی و علمی شورای عالی انقلاب فرهنگی، 1386).

در مورد اقبال جوانان به رسانه های داخلی یا ماهواره، نتایج تحقیقی که توسط سازمان ملی جوانان انجام شده است نشان می دهدکه، در مجموع جوانان برنامه ها و عملکردهای صدا و سیما را قابل قبول نمی دانند

- پژوهش دیگری که با جامعه آماری 400 نفر از شهروندان 15 سال به بالای ساکن در مناطق مختلف تهران كه مخاطب تلویزیون های ماهواره ای فارسی زبان بوده اند به عمل آمده است نشان می دهد که نارضایتی از رسانه ملی و کسب اطلاعات سیاسی( بالاتر از عواملی چون انگیزه های آموزشی، فرار از واقعیات زندگی روزمره و الگو گرفتن برای سبک زندگی) از دلایل اقبال به سمت ماهواره و شبکه های فارسی زبان برون مرزی بوده است.

معیار نارضایتی از تلویزیون شامل عدم جذابیت برنامه های صدا و سیما، عدم انطباق برنامه ها با نیازهای روحی و اقتضائات سنی، تکراری و غمگین بودن برنامه ها و ... می شد در حالی که کسب اطلاعات سیاسی مشتمل بر اطلاع از اخبار بدون سانسور، آگاهی از نظرات کشورهای دیگر راجع به اتفاقات جامعه ایران، مطلع شدن از آخرین اخبار سیاسی و ... بوده است (شهابی، جهانگردی، 1387).

پیامد ضعف صدا و سیما

می توان گفت که ضعف عملکرد صدا و سیما، از دلایل اصلی جذب مردم به سمت کانال ها و شبکه های ماهواره ای می باشد. نتیجه این روند سبب می شود که سبک زندگی و افکار نسل جوان بر اساس ارزش های منتشر شده از ماهواره شکل بگیرد و این امر ضربه بزرگی را به نحوه جامعه پذیری افراد وارد می کند و موجب دوری آنها از هویت واقعی شان می شود.

صدا و سیما

حال سوالی که مطرح می شود این است که ضعف صدا و سیما از کجا نشات می گیرد؟آیا رسانه ملی می تواند با ترفندهایی برای افزایش مخاطبان خود باعث بی رونق نمودن کانال ها و شبکه های ماهواره ای گردد؟

به نظر می رسد مشکل اصلی به مدیریت سیما برمی گردد. مدیریتی که انگار گرفتار نوعی سکون و بی تحرکی شده است که نه تنها عاجز از پاسخگویی مناسب به وقایع و اتفاقات روزمره می باشد( نمونه بارز آن را می توان در زمان زلزله استان آذربایجان شرقی دید که صدا و سیما به‌جای انعکاس زلزله به پخش برنامه های روتین خود ادامه می دهد) بلکه فاقد توانایی اثرگذاری و جهت دهی به ذائقه و سلیقه مخاطب در آینده نیز می باشد. بنا به وجود همین شرایط می باشد که کمتر شاهد نوآوری های مثبت برای جذب و اقناع مخاطب از طرف رسانه ملی می باشیم.(2)

از دلایل دیگر، عدم بهره گیری از صاحبنظران و کارشناسان حوزه رسانه و ارتباطات است. در جامعه ما نخبگان علمی و فرهنگی کم نیستند اما مهم این است که تا چه حدی از این نیروها استفاده می شود.

نکته دیگر این است که برنامه‌های سازمان صداوسیما به ابلاغ و ترویج پیام‌های آموزشی، تربیتی و اعتقادی به صورت ظریف و نامحسوس کمتر توجه نشان داده‌اند. در این بین نگاهی به عملکرد بی بی سی فارسی می تواند برای ما راهگشا باشد که البته این نکته به معنای تقلید و کپی برداری صرف از این شبکه نمی باشد. این رسانه با برخورداری از شناخت کافی نسبت به حساسیت ها و مشخصات اقلیم جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه ایرانی تجدید نظری اساسی در محتوا و سبک برنامه های خود نموده است و همین مسئله موجب شده است تا تاثیرات تبلیغی آن در مقایسه با رسانه های مشابه دیگر پیچیده تر، خزنده تر، عمیق تر و طولانی تر باشد( محمد خانی، فتحی، 1390).

حال سوالی که مطرح می شود این است که ضعف صدا و سیما از کجا نشات می گیرد؟آیا رسانه ملی می تواند با ترفندهایی برای افزایش مخاطبان خود باعث بی رونق نمودن کانال ها و شبکه های ماهواره ای گردد؟

هرچند حضور و وجود برنامه هایی موفق از قبیل نود، پارک ملت، ماه عسل و...که با استقبال گسترده ای از سوی مخاطبان روبه رو شده اند نشان دهنده این است که رسانه ملی قابلیت دارد که باعث جذب قشرهای مختلف مردم به رسانه ملی گردد، به شرط آن که مدیران این رسانه از رویکرد محافظه کارانه و تنگ نظرانه دوری کنند، از سلائق و نظرات مختلف استفاده نمایند، دغدغه جدی نقد وضع موجود برای نیل به وضع مطلوب را داشته باشند و به تقویت تولیدات رسانه ای خود باور داشته باشند.

کلام پایانی

صدا و سیمای جمهوری اسلامی رسالت عظیم و سنگینی را عهده دار است. اما عملکرد آن خصوصا در سالهای اخیر به گونه ای بوده که موجب افزایش انگیزه های مردم به شبکه های ماهواره ای، بوده است. تداوم رشد استفاده از کانال های ماهواره ای توسط مردم، واقعیتی گریز ناپذیر است که به مثابه تهدیدی برای فرهنگ کشور محسوب می شود.

آنچه مهم است اینکه صدا و سیما باید قدرت نرم افزاری خود را تقویت نماید تا بتواند ضمن اقناع مخاطب و انتقال ارزش های دینی، به مرجع مورد اطمینان مردم در زمینه کسب خبر، افزایش آگاهی و ... تبدیل گردد.

پی نوشت:1و2 به نقل از سایت خبری الف

فاطمه ناظم زاده

بخش ارتباطات تبیان