تبیان، دستیار زندگی
روان شناسان دریافته اند که ما رویداد هایی را که درموقعیت غیر عادی و هیجانی اتفاق می افتند، روشنتر به یاد می آوریم. تمام کسانی که روزهای مهم ملی را دیده اند، به راحتی آن ها را به یاد می آورند....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خاطرات و فراموشی

خاطرات و فراموشی

همان گونه که مستحضرید اهمیت علم روان شناسی درکشورمان به صورت مدرن آن در چند دهه ی اخیر، بیش از پیش آشکار شده است.

به عبارت دیگر می توان گفت برای حل قسمت عمده ای از مسائلی که بشر امروز با آن روبرو است باید از علم روانشناسی کمک گرفت.

در همین راستا کتاب روان شناسی سال سوم رشته ادبیات و علوم انسانی بیش از یک دهه است که در  چرخه ی آموزش کشور قرار دارد. مرکز یادگیری تبیان نیز به منظور یاری رساندن به شما دانش آموزان و دانشجویان عزیز، سلسله مقالاتی را در این ارتباط در نظر گرفته، که امید است مورد بهره مندیتان قرار گیرد.

روان شناسان دریافته اند که ما رویداد هایی را که درموقعیت غیر عادی و هیجانی اتفاق می افتند، روشن تر به یاد می آوریم. تمام کسانی که روزهای مهم ملی را دیده اند، به راحتی آن ها را به یاد می آورند. بسیاری از بزرگ سالانی که روزهای جنگ یا عراق، موشک باران شهرها و ترور شخصیت های سیاسی را دیده اند، آن ها را خوب به یاد دارند.

هم چنین می توانیم تمام جزییات کارهایی را که مثلا  هنگام ورود به مدرسه یا به هنگام مرگ یکی از نزدیکان انجام داده ایم، به دقت به یاد آوریم. همه ی این موارد نمونه هایی از خاطرات روشن هستند، زیرا آن ها تجربه ها را با کوچک ترین جزییات نگه می دارند.

خاطرات و فراموشی

اما چرا این رویداد ها در حافظه نقش می بندند؟

یکی از علت ها، قدرت تمیز حافظه است. تمیز محرک هایی که با اطراف خود آشکارا تفاوت دارند، آسان است.

آن ها در واقع، رویداد هایی برجسته اند و احساساتی هم که وارد عمل می کنند، کاملا اختصاصی است. بنابراین پیدا کردن آن ها در مخزن خاطرات تا اندازه ای آسان است.

از طرف دیگر، رویداد های مهم، مثل دزدیدن و ترور شخصیت های سیاسی یا مرگ انسان های محبوب جامعه نیز آثاری مهم بر زندگی ما دارند، زیرا به طور دایم به آن ها فکر می کنیم و با سایر قطعات اطلاعاتی، شبکه های ارتباطی به وجود می آوریم. به عبارت دیگر، ما از روش مرور ذهنی برای یکپارچگی استفاده می کنیم.

خاطرات و فراموشی

فراموشی

فراموشی، یعنی ناتوانی در بازیابی اطلاعات ذخیره شده.

نخستین کسی که به طور علمی درباره ی فراموشی به تحقیق پرداخت، هرمان ابینگهاوس H.Ebbinghaus روان شناس آلمانی بود.

برای این کار او ابتدا تعدادی هجای بی معنی تهیه کرد. هجای بی معنا عبارت است از ترکیب دو حرف بی صدا که یک حرف صدا دار در وسط دارند، مثل: ساح و چون این هجا ها بدون معنا هستند، یاد آوری آن ها تنها با تکرار به منظور نگهداری انجام می گیرد، نه با تکرار برای یک پارچگی یا سایر شیوه های یادگیری مۆثر.

هجاهای بی معنا وسیله ای فراهم آورده اند که با آن می توان در مورد سه فعالیت عمده ی بازشناسی، یاد آوری و باز آموزی مورد بررسی قرار داد. مطالعه درباره این سه فعالیت یادسپاری اجازه می دهد که درباره ی فراموشی نتیجه گیری کنیم.

باز شناسی

بازشناسی یعنی، به کمک حواس، آن چه را که قبلا تجربه کرده ایم، دوباره شناسایی کنیم.

مثلا، وقتی از ما می خواهند که از بین چهار پاسخ پیشنهادی، پاسخ صحیح را پیدا کنیم، در واقع ما را در موقعیت بازشناسی قرار می دهند.

برای اندازه گیری توان بازشناسی، شیوه های متعددی وجود دارد. در یکی  از این شیوه ها، روان شناسان ابتدا چند هجای بی معنا را به افراد مورد آزمایش یاد می دهند. آن گاه آن ها را تقریبا با جهار برابر تعدادشان، با هجاهای بی معنای دیگر مخلوط می کنند و از آزمودنی ها می خواهند که هجاهای فهرست اول را بازشناسی کنند.

بازشناسی ساده ترین فعالیت یادداری است.

به همین دلیل، سوالات چهار گزینه ای آسان تر از سوالات تشریحی است و دانشجویان تمایل دارند سوالات امتحانی به صورت چهار گزینه ای باشد.

یاد آوری

یادآوری، یعنی، آوردن اطلاعات ذخیره شده به حوزه ی آگاهی بدون استفاده از حواس.

مثلا وقتی در ذهن خود به دنبال یکی از فرمول های شیمی یا جبر می گردیم، در واقع دست به یاد آوری می زنیم.

ابینگهاوس در یکی از مطالعات خود، در مورد یادآوری، فهرستی از هجاهای بی معنا را با صدای بلند و همگام با صدای زنگ می خواند و به دنبال آن تعداد هجاهایی را که می توانست به یاد بیاورد، می شمرد. پس از آن که یک فهرست، را یک بار می خواند، معمولا می توانست هفت هجای بی معنا به یاد بیاورد.

این عدد به طور حدودی عدد حافظه ی کوتا مدت یا فراخنای حافظه ی کوتاه مدت نامیده می شود.

عده ی زیادی از افراد می توانند پنج هجای بی معنا را پس از یک بار شنیدن به خاطر بیاورند و عده ی بسیار کمی می توانند نه هجای بی معنا را به یاد بیاورند. بنابراین فراخنای حافظه کوتاه مدت افراد به صورت هفت به اضافه و منفی دو است.

باز آموزی

بازآموزی یعنی آن چه را که قبلا آموخته بودیم، دوباره بیاموزیم همان طور که قبلا نیز اشاره کردیم، بازآموزی سومین روش برای ارزشیابی یادداری است.

اگر به خاطر داشته باشید، هنگام تحصیل در مقطع راهنمایی مجبور بودیم، اسامی کوه ها، رود ها، استان ها و مراکز آن ها را، کشور های جهان و ... را حفظ کنیم. آیا همه ی آن ها را به یاد دارید؟ آیا می توانید فرضا کوه های غرب کشور را نام ببرید؟ آیا...

خاطرات و فراموشی

ممکن است نتوانید این کار را نجام دهید، اما می دانید که اگر بخواهید دوباره آن ها را یاد بگیرید، خیلی سریع تر از اول یاد خواهید گرفت. به عبارت دیگر اگر در نوبت اول با مثلا ده بار خواندن، کامل یاد گرفته بودید، احتمال دارد که حالا با شش بار خواندن کامل یاد بگیرید. تفاوت عدد ده و شش را صرفه جویی (saving method)در باز آموزی می نامند.

ابینگهاوس، برای مطالعه ی اثر بخشی باز آموزی، ابتدا تعداد تکرار های لازم برای یادگیری یک فهرست هجای بی معنا را یادداشت می کرد. و باز پس از گذشت یک زمان معین، تعداد تکرار های لازم برای باز آموزی آن ها را یاد داشت می کرد.

آن گاه تغاوت آن دو را صرفه جویی در باز آموزی به حساب می آورد. اگر تعداد تکرار های دو نوبت تفاوت نداشت، نتیجه می گرفت که از نوبت اول هیچ چیز به یاد نمانده است، اما اگر تعداد تکرار ها در نوبت دوم نصف نوبت اول می شد، یعنی 50% یادگیری های نوبت اول به یاد مانده است. این روش نشان می دهد که حافظه هرگز به صفر نمی رسد.


مرکز یادگیری سایت تبیان

تنظیم: حمیده بافنده