تبیان، دستیار زندگی
اگر از قدرت و اختیارمان خوب و درست و در راه رضای خدا استفاده نکردیم و بلکه از آن در راه نادرست و گناه و نافرمانی استفاده کردیم، نتیجه وضعی اش این است که مجازات می شویم و بی توفیقی و خذلان نصیبمان می گردد و اسباب و زمینه های موفّقیّت را از دست می دهیم و...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا از ما سلب توفیق می شود؟


اگر از قدرت و اختیارمان خوب و درست و در راه رضای خدا استفاده نکردیم و بلکه از آن در راه نادرست و گناه و نافرمانی استفاده کردیم، نتیجه وضعی اش این است که مجازات می شویم و بی توفیقی و خذلان نصیبمان می گردد و اسباب و زمینه های موفّقیّت را از دست می دهیم و بلکه زمینهء سقوط و تنزّل بیشترمان می شود.


عبادت

بعضی مسائل برای ما مخفی است؛ برای مثال شب قدر در چند شب پنهان است و انسان باید در همه این شبها بیدار بماند تا شب قدر واقعی را دریابد یا طاعت مقبول در میان طاعتها مخفی است و مشخص نیست كه خدای سبحان كدام اطاعت را قبول می‏كند، پس انسان نباید هیچ اطاعتی را ترك كند.

عِقاب هم در میان گناهان مخفی است و معلوم نیست كه انسان برای كدام گناه عقاب می‏شود. در بسیاری موارد هم خداوند گناهان را می‏بخشاید. در سوره مائده می‏خوانیم: (وَ یَعْفُوا عَنْ كَثیر).[ مائده (5) ، آیه 15] دعای «یا مَنْ یَقبلُ الیَسیرَ وَ یَعفُو عَنِ الكَثیرِ اقْبَلْ مِنّی الْیَسیرَ وَ اعْفُ عَنّی الكَثیرَ إنّكَ أنتَ العَفُوُّ الغَفُورُ»[ وسایل الشیعه ، ج2 ، ص 462 ، ح 39]، نیز از همین آیه گرفته شده است.

از این رو، گناهان نابخشودنی پنهان است و مشخص نیست كه خدا كدام گناه را نمی‏بخشد، پس انسان باید از همه گناهان دوری كند.

ولی خدا نیز در میان اولیا مستور است و معلوم نیست كه چه كسی در شمار اولیای خدا جای دارد، پس حقّ نداریم كسی را تحقیر كنیم.

چه عواملی منجر به سلب توفیقات می شود؟

1. فراموشی خداوند

خداوند می فرماید: «نَسوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنفُسهُمْ »؛ (حشر / 19. ) «خدا را فراموش کردند، و خدا نیز آنها را به خود فراموشی گرفتار کرد.» از یاد بردن خدا، زمینه و عاملِ از دست دادنِ بسیاری از توفیقات الهی است که در پرتو یادِ خدا قابل دست یابی است.

2. تردید داشتن

تردید، نشانهء بی بصیرتی، بی ایمانی و عاملِ بی توفیقی است. خداوند می فرماید: «إِنَّمَا یَستَئْذِنُك الَّذِینَ لا یُۆْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الاَخِرِ وَ ارْتَابَت قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فى رَیْبِهِمْ یَترَدَّدُونَ»؛ (توبه / 45. ) «تنها کسانی از تو اجازه (ماندن در مدینه) می گیرند که ایمان به خدا و روز آخرت ندارند و قلبشان در شک و تردید است. لذا آنان در تردید خود سرگردانند

بصیرت افزایی، عاملی تردیدزا و ایمان افزا و توفیق آفرین است.

پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: «اِنَّ المَعَاصِیَ یَستَولی بِهَا الخِذلَانُ عَلَی صَاحِبِهَا حَتَّی تُوقِعَهُ بِمَا هُوَ اَعظَمُ مِنهَا؛ به وسیله گناهان، خذلان (و سلب توفیق) بر گنهکار مستولی می شود تا جایی که او را در گناهان بزرگ تر می اندازد»

3. معصیت و نافرمانی (فسق: خروج از زی بندگی الهی)

خداوند در قرآن می فرماید: «مَن یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسولَهُ فَقَدْ ضلَّ ضلَلاً مُّبِیناً»؛ (احزاب / 36. ) «هر کس خدا و رسولش را نافرمانی کند، به ضلالتی آشکار گمراه شده است.» گناه و نافرمانی، موجب سلبِ توفیقِ هدایت و باعث گمراهی می گردد.

خداوند ضرب المثلی مطرح می نماید و سپس می فرماید: «یُضِلُّ بِهِ كثِیراً وَ یَهْدِى بِهِ كَثِیراً وَ مَا یُضِلُّ بِهِ إِلا الْفَسِقِینَ»؛ (بقره / 26. ) «خداوند به وسیله آن [ضرب المثل] گروهی را گمراه و گروهی را هدایت می کند، امّا جز فاسقان (نافرمانان) را گمراه نمی سازد.» در این آیه، سرچشمهء اضلال الهی، فسق و خروج از اطاعت و فرمان الهی شمرده شده است. اگر گناه نکنیم، توفیقاتمان سلب نمی شود.

4. کفر (انکار حقایق دینی و تغییر نعمتهای خداوند)

قرآن کریم می فرماید: «وَ اللَّهُ لا یَهْدِى الْقَوْمَ الْكَفِرِینَ»؛ (بقره / 264. ) «خداوند، کافران را هدایت نمی کند.» در این آیه، کفر، زمینه سازِ سلب توفیق و عاملِ گمراهی معرفی شده است.

5. ظلم (خروج از عدالت و حدّ وسط)

قرآن کریم می فرماید: «وَ اللَّهُ لا یهْدِى الْقَوْمَ الظلِمِینَ»؛ (بقره / 258. ) «خداوند قوم ستمگر را هدایت نمی کند.» یعنی، ظلم زمینه سازِ سلب توفیق و موجب محرومیّت از هدایتِ الهی می شود.

6. اعمال ناشایست

امام صادق (علیه السلام) دربارهء کلام خدای عزّ وجلّ: «قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَت عَلَیْنَا شِقْوَتُنَا وَ كنَّا قَوْماً ضالِّینَ»؛ (مۆمنون / 106. ) «گفتند: پروردگارا شقاوتِ ما بر ما چیره گشت.» فرمود: «بِاَعمَالَهُم شَقَوا» به وسیلهء عملهایشان بدبخت شدند

بنابراین با اعمال شایسته، توفیق سعادت نصیب ما می شود و از ما سلب نمی گردد.

گناه

پیامدها و آثار سلب توفیق

سلب توفیق، پیامدها و آثاری دارد که برخی از آنها را در اینجا می آوریم:

1. خودفراموشی

محرومیّت از توفیق یاد خدا، موجبِ خودفراموشی زیان بار می گردد. قرآن کریم می فرماید: «نَسوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسهُمْ »؛ (حشر / 19. ) «خدا را فراموش کردند، و خدا نیز آنها را به خودفراموشی گرفتار کرد

2. رویگردانی از خداوند

اگر توفیقِ روآوری به خدا از دست رود، دل، از یاد خدا رویگردان می شود. آن چنان که خداوند می فرماید: «فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ »؛ (صف / 5. ) «چون از حق روی گردانیدند، خدا هم دلهای آنان را [از توجّه به حق] گردانید

3. محرومیّت معنوی

گناه، موجب محرومیّت از موفّقیّتهای معنوی می شود. در روایت آمده است که مردی نزد امیرالمۆمنین علی (علیه السلام) آمد و عرض کرد: مدتی است که از نماز شب محرومم. حضرت فرمود: «گناهان، دست و پایت را بسته اند: «جَاءَ رَجُلٌ اِلَی اَمِیر المُۆمِنِین (علیه السلام)، فَقَالَ یَا اَمِیرَ المُۆمِنِینَ! اِنِّی قَد حُرِمتُ الصَّلَاةَ بِاللَّیلِ ... فَقَالَ لَهُ اَمِیرَالمُۆمِنِین: اَنتَ رَجُلٌ قَیَّدَتکَ ذُنُوبُکَ.» (تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1365، چهارم، ج 2، ص121. )

4. تنگدلی

سلبِ توفیقِ شرح صدر باعثِ تنگدلی و آلودگی به پلیدیهای معنویِ ایمان گریزانه می گردد.

«وَ مَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یجْعَلْ صدْرَهُ ضیِّقاً حَرَجاً كَأَنَّمَا یَصعَّدُ فى السمَاءِ كذَلِك یجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْس عَلى الَّذِینَ لا یُۆْمِنُونَ»؛ (انعام / 125.) «و آن کس را که (به خاطر اعمال خلافش) بخواهد گمراه سازد، سینه اش را آن چنان تنگ می گرداند که گویا می خواهد به آسمان بالا برود، این چنین خداوند پلیدی را بر افرادی که ایمان نمی آورند، قرار می دهد

5. کوردلی (وبی بصیرتی)

غرق بودنِ کافران، منافقان و گنهکاران در گناهان باعث می شود که قلبشان به تدریج همچون صخره های سیاه، در دلِ شبهای ظلمانی، سیاه و سیاه تر شود و نیروی درک و تشخیصشان از حقیقت، مختل گردد و بر چشم و گوش و فکر و دلشان پرده بیفتد و به کوردلی مبتلا گردند و نتوانند حقّ و حقیقت را دریابند. «خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سمْعِهِمْ وَ عَلى أَبْصرِهِمْ غِشوَةٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ»؛ (بقره / 7.) «خدا بر دلهایشان مهر زده و بر گوش و چشم هایشان پرده ای است و ایشان عذابی عظیم دارند

6. گناه گرایی روزافزون

پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: «اِنَّ المَعَاصِیَ یَستَولی بِهَا الخِذلَانُ عَلَی صَاحِبِهَا حَتَّی تُوقِعَهُ بِمَا هُوَ اَعظَمُ مِنهَا؛ (مجموعه ورام، ج 2، ص 102. ) به وسیله گناهان، خذلان (و سلب توفیق) بر گنهکار مستولی می شود تا جایی که او را در گناهان بزرگ تر می اندازد

7. شقاوت و بدبختی

همان طور که گفتیم امام صادق(علیه السلام) دربارهء کلام خدای عزّ وجلّ: «قَالُوا رَبُّنَا غَلَبَت عَلَینَا شِقوَتُنَا»؛ «پروردگارا شقاوتِ ما بر ما چیره گشت، فرمود: «بِاَعمَالِهِم شَقَوا؛ (التوحید، محمد بن علی بن بابویه، شیخ صدوق، ترجمه: محمدعلی سلطانی، ص 553، ح 2.)به وسیلهء عملهایشان بدبخت شدند.» سلب توفیقِ اعمال صالح، موجب ناشایستگی و شقاوت می گردد.

اگر توفیقِ روآوری به خدا از دست رود، دل، از یاد خدا رویگردان می شود. آن چنان که خداوند می فرماید: «فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ »؛ «چون از حق روی گردانیدند، خدا هم دلهای آنان را [از توجّه به حق] گردانید»

پیامدهای بود و نبود توفیق

اگر خداوند به پاسِ نیکی های مۆمنان، بر توفیقاتِ تشویق آمیز خود نسبت به آنان نیفزاید، قادر به ادامهء زندگی مۆمنانه نخواهند شد و چه بسا دلگرمیهای روزافزون تری پیدا نخواهند کرد تا با نشاط و انرژی و امیدِ بیشتری به پیش بروند. از سوی دیگر اگر خدا به کیفرِ گناهِ کافران، منافقان و گنهکاران، از آنان سلبِ توفیق ننماید و آثار وضعی گناهانشان را تا حدودی در این دنیا به آنان نچشاند و در زندگی شان نمایان نسازد، از استمرارِ گناه ابایی نخواهند داشت و بازدارندگیِ لازم را فراروی خود نخواهند دید و به زندگی عاصیانهء خود ادامه خواهند داد؛ امّا وجود پاداش های توفیق افزا برای مۆمنان به خاطر نیکی هایشان، دلگرمی و امید و انرژی لازم را در وجودشان می دمد و به ادامه نیکوکاری سوق می دهد و نیز سلبِ توفیق از گنهکاران در دنیا به خاطر گناهانشان، چه بسا موجبِ تنبّه و بیداری و بازدارندگیشان می شود تا از گمراهی به راه حق برگردند یا زودتر نابود شوند تا دیگران از دستِ آنان در آسایش باشند.

نتیجه

وجود ما انسانها و آثار وجودی مان آفریدهء خدا است و قدرت و اختیار ما نیز از ناحیهء خدا است. امّا این را که از قدرت و اختیارمان چگونه استفاده کنیم، خداوند به خودِ ما واگذار کرده است. حال اگر از قدرت و اختیارمان خوب و درست و در راه رضای خدا استفاده کنیم، خداوند پاداشی به ما می دهد و اسباب هدایت و توفیق در این زمینه را فراهم می کند و برکت استمرارِ اسبابِ هدایت و سعادت را عنایت می فرماید. امّا اگر از قدرت و اختیارمان خوب و درست و در راه رضای خدا استفاده نکردیم و بلکه از آن در راه نادرست و گناه و نافرمانی استفاده کردیم، نتیجه وضعی اش این است که مجازات می شویم و بی توفیقی و خذلان نصیبمان می گردد و اسباب و زمینه های موفّقیّت را از دست می دهیم و بلکه زمینهء سقوط و تنزّل بیشترمان می شود.

فرآوری : زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان   


منابع :

توصیه ها،پرسش ها وپاسخ ها ؛در محضر آیت الله جوادی آملی؛نهادنمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها

ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 143