تبیان، دستیار زندگی
منشأ بدبختی مجرمان، اعتقاد فاسد و گمان باطلشان دایر بر نفی معاد بود، و همین اعتقاد باعث غرور و سرور آنان شد، آن ها را از خدا دور ساخت و در شهوات غوطه ور نمود؛ تا جایی که ایشان را گرفتار غذاب الهی ساخت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مقایسه‌ی وضعیت مۆمنان با مجرمان در قیامت


منشأ بدبختی مجرمان، اعتقاد فاسد و گمان باطلشان دایر بر نفی معاد بود، و همین اعتقاد باعث غرور و سرور آنان شد، آنها را از خدا دور ساخت و در شهوات غوطه ور نمود؛ تا جایی که ایشان را گرفتار غذاب الهی ساخت.


قیامت

سوره ی انشقاق، آیات 6- 15

(یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِیهِ ، فَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ كِتَابَهُ بِیَمِینِهِ ، فَسَوْفَ یُحَاسَبُ حِسَابًا یَسِیرًا ، وَیَنقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا ، وَأَمَّا مَنْ أُوتِیَ كِتَابَهُ وَرَاء ظَهْرِهِ ، فَسَوْفَ یَدْعُو ثُبُورًا ، وَیَصْلَى سَعِیرًا ، إِنَّهُ كَانَ فِی أَهْلِهِ مَسْرُورًا ، إِنَّهُ ظَنَّ أَن لَّن یَحُورَ ، بَلَى إِنَّ رَبَّهُ كَانَ بِهِ بَصِیرًا  )

ای انسان، حقّا که تو به سوی پروردگارت به سختی در تلاشی، و به زودی او را ملاقات خواهی کرد. امّا کسی که کارنامه اش به دست راستش داده شود، به زودی اش حسابی بس آسان کنند، و شادمان به سوی کسانش باز گردد و امّا کسی که کارنامه اش از پشت سرش به او داده شود، زودا که هلاک [خویش] خواهد، و در آتش افروخته در آید. او در [میان] خانواده ی خود شادمان بود. او می پنداشت که هرگز بر نخواهد گشت. آری، در حقیقت، پروردگارش به او بینا بود.

شرح واژگان

کدح: کوشش مستمر و موثر و به کار بردن همه قوای ذهنی و بدنی برای رسیدن به مطلوب یا گریز از منظور است. چون منشأ و انگیزه ها و مطلوب های انسانی محدود به احتیاجات بدنی و غرائز حیوانی نیست، هیچ گاه از رنج و کوشش باز نمی ایستد. (پرتوی از قرآن، ج3، ص 284) «کدح» انجام کاری با رنج و تلاش بسیار است تا آنجا که در پوست بدن اثر بگذارد و خراش بردارد. (ترجمه جوامع الجامع، ج6، ص 596)

ثبور: هلاک (اشاره به تعبیری است که عرب به هنگام بروز یک حادثه ی خطرناک دارد) یعنی، آن که نامه اش از پشت سر داده شده وا هلاکتا و واویلا می کشد: وای بر من که هلاک شدم. (قاموس قرآن، ج1، ص 303)

یحور: از موارد استعمال لغت «حور» و مشتقات آن چنین بر می آید که معنای اصلی آن تغییر و برگشت از وضعی به وضع دیگر، و از حالی به حال دیگر است؛ هم چنان که جسم با گشتن در اطراف محور، پیوسته از وضعی به وضع دیگر در می آید. و گفت و گو را از این رو «محاوره» گویند که مطلب مورد بحث میان اشخاص، می  گردد و هر جانب آن نمایانده می شود. (پرتوی از قرآن،ج3، ص 295)

اصحاب یمین با سرافرازی و افتخار و مباهات، نامه ی اعمالشان را به دست راست گرفته و صدا می زنند: «هاوم اقروا کتابیه»؛ ای اهل محشر! بیایید و نامه ی اعمال ما را بگیرید و بخوانید.امّا وقتی مجرمان تبهکار نامه ی اعمالشان را به دست چپشان می دهند آن ها از شرمساری و ذلّت، دست خود را پشت سر می گیرند، تا این سند جرم و فضاحت کمتر دیده شود؛ ولی چه فایده که در آن جا چیزی پنهان شدنی نیست

شرحی اجمالی بر آیات

در این آیات، مقایسه ای آشکار بین دو گروه از انسان ها در روز قیامت و هنگام حساب انجام گرفته است:

1- گروه پرهیزگاران و صالحان، که پرونده ی اعمالشان را به دست راستشان خواهند داد؛ و آن نشانه ای بر سعادتمندی این گروه است.

2- گروه گناهکاران و فاسقان، که پرونده ی اعمالشان را از پشت سرشان دریافت خواهند کرد؛ و آن نشانه ای بر شقاوتمندی و نگونبختی مجرمان است.

در آیه ی نخست، به این اصل اساسی در حیات همه ی انسان ها اشاره شده، که همواره زندگی، آمیخته با زحمت و رنج و تعب است؛ حتی اگر هدف رسیدن به متاع دنیا باشد، تا چه رسد به این که هدف آخرت و سعادت جاویدان و قرب پروردگار باشد. این طبیعت زندگی دنیا است، حتی افرادی که در نهایت رفاه زندگی می کنند آنها نیز از رنج و زحمت و درد بر کنار نیستند.

چنان که در آیات فوق خواندیم در قیامت حساب مردم گوناگون است: خوبان حسابی آسان دارند، و تبه کاران حسابی سخت .

در خصوص آیات مربوط به گروه اوّل به چند نکته باید توجّه شود:

اولا این که مقصود از «یمین»، جهت راست یا دست راست و یا قدرت و برکت می باشد.

محمد بن عباس از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده فرمود: مصداق آیه ی فوق امیرالمومنین (علیه السلام) و شیعیان آن حضرت می باشند، که نامه ی اعمال آن ها را به دست راست ایشان دهند.(تفسیر کنز الدّقائق و بحر الغرائب، ج14، ص 210)

دوم این که در روزی که برخی انسان ها از یکدیگر فرار می کنند؛ آن که حسابش آسان و جایگاهش بهشت باشد، شادمان به سوی خانواده اش باز می گردد؛ و این خود نعمت بزرگی است که انسان مومن افراد مورد علاقه اش را در بهشت برین ببیند و در کنارشان باشد.

نیازمند

در حدیث از پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) می خوانیم:

سه چیز در هر کس باشد خداوند حساب او را آسان می کند، و او را به رحمتش در بهشت وارد می سازد. عرض کردند: آن ها چه چیزهایی هستند، ای رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم)؟

فرمود: عطا کنی به کسی که تو را محروم کرده، و پیوند برقرار سازی با کسی که از تو بریده و عفو کنی کسی را که به تو ستم کرده است. (مجمع البیان، ج5، ص 699)

و اما در باره ی «وراء ظهره» و این که چرا در برخی آیات آمده که پرونده ی اعمال مجرمان را به دست چپشان خواهند داد، مفسّران تفسیرهای گوناگونی ذکر کرده اند:

الف) دست راست آن ها را به گردنشان زنجیر می کنند، و نامه ی اعمالشان را به دست چپ و از پشت سر می دهند، که نشانه ی ذلّت و سرافکندگی و شرمساری است.

ب) هر دو دست آن ها را مانند اسیران از پشت سر می بندند و نامه ی اعمالشان را به دست چپشان می دهند.

ج) با توجه به آیه ی 47 سوره ی نساء که می گوید: (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُواْ الْكِتَابَ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللّهِ مَفْعُولاً )؛ پیش از آن که صورت هایی را محو کنیم و به پشت سر باز گردانیم؛ این گروه مجرمان، صورت هایشان به عقب برگشته، و باید نامه ی اعمالشان را شخصاً بخوانند؛ لذا آن را به دست چپ آن ها در پشت سر می دهند.

د) مناسب تر این است که گفته شود: (در مقام مقایسه)، اصحاب یمین با سرافرازی و افتخار و مباهات، نامه ی اعمالشان را به دست راست گرفته و صدا می زنند: «هاوم اقروا کتابیه»؛ ای اهل محشر! بیایید و نامه ی اعمال ما را بگیرید و بخوانید. (سوره حاقّه، آیه ی 19) امّا وقتی مجرمان تبهکار نامه ی اعمالشان را به دست چپشان می دهند آن ها از شرمساری و ذلّت، دست خود را پشت سر می گیرند، تا این سند جرم و فضاحت کمتر دیده شود؛ ولی چه فایده که در آن جا چیزی پنهان شدنی نیست. (تفسیر نمونه، ج 26، ص 308)

محمد بن عباس از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده فرمود: مصداق آیه ی فوق امیرالمومنین (علیه السلام) و شیعیان آن حضرت می باشند، که نامه ی اعمال آن ها را به دست راست ایشان دهند

و بالاخره، با اندک تأمّلی معلوم می شود که منشأ بدبختی مجرمان، اعتقاد فاسد و گمان باطلشان دایر بر نفی معاد بود، و همین اعتقاد باعث غرور و سرور آنان شد، آن ها را از خدا دور ساخت و در شهوات غوطه ور نمود؛ تا جایی که ایشان را گرفتار غذاب الهی ساخت.

نتایج :

1- در این آیات، مقایسه ای آشکار بین دو گروه در روز قیامت انجام گرفته است: گروهی که پرونده ی اعمالشان را به دست راست شان داده؛ گروهی که پرونده ی اعمال شان را از پشت سرشان دریافت خواهند کرد.

2- انسان همواره در حرکت به سوی خداست، و در این مسیر با مشکلات بی شماری رو به روست.

3- اعمال انسان در دنیا ثبت شده و در قیامت، به صورتی مکتوب و مستند به او ارائه می شود.

4- در قیامت، حساب مردم گوناگون است؛ خوبان حسابی آسان دارند، ولی تبه کاران حسابی سخت خواهند داشت.

5- در روزی که برخی از یکدیگر فرار می کنند، آن که حسابش آسان و جایگاهش بهشت باشد، شادمان به سوی خانواده اش باز می گردد.

6- وقتی مجرمان نامه ی اعمالشان را به دست چپ شان می دهند، از شرمساری و ذلّت، دست خود را پشت سر می گیرد.

فراوری: زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان  


منبع :

مجله راه قرآن ش 33 ؛ مقاله حجت الاسلام والمسلمین علیرضا رجالی تهرانی