هنری ماتیس و هنر شرقی
یکی از نقاشان برجسته فوویسم که از بنیانگذاران و درخشانترین استعدادهای این سبک به شمار می رود، هنری ماتیس است. او به سبب نوآوریها، پژوهشها و نظرات جدیدش در باب به کار گیری رنگ و نگاه نوین به هنر نقاشی در قرن بیستم شهرت یافت.
ماتیس که از شاگردان مورو بود، شیوه حرکتی نوین خود را مدیون تلاشها و شیوه آزاداندیشانه استادش مورو می دانست: " آموزشهایی که دیدم مرا با سبکهای مختلف نقاشی و طراحی هایی که هر یک بیان خاص خود را داشتند آشنا کرد. آموزشهای کلاسیک مرا به سمت استادان بزرگ نقاشی اروپا کشاند. من سعی کردم تا انجا که ممکن است خود را با انها تطبیق دهم. بدین وسیله توجه من به سوی تنوع رنگ ، آرابسک و به سوی تضادها و هامونیها کشیده شد و تا مدتی به سمت طبیعت گرایی سوق پیدا کردم. تا اینکه روزی به این باور رسیدم که تکنیک نقاشان گذشته را می بایستی فراموش کنم و یا اینکه به سبک کاملا شخصی در کارهایم بپردازم. آیا این همان رمز ترقی هنرمندان کلاسیک نبود؟ بعد از آن آشنایی با شرق برایم پیش آمد و به دنبالش تاثیرپذیری از آن." (1)
ماتیس چه در دورانی که به شیوه "فوو" کار می کرد و چه در ادامه دوران فعالیت هنری اش رنگ را یک اصل پر اهمیت قلمداد می کرد. او با ساده کردن اشکال و استفاده از رنگهای درخشان و خالص و ایجاد هماهنگی در میان آنها به خلق آثاری دست زد که سرشار از نوآوری و ابتکار بود. تصویر (2) که تابلویی از همسر نقاش است، گویای قدرت شناخت رنگ و دست توانای ماتیس است. در اینجا رنگ وسیله بیانی خط می شود و بیانی احساس گرایانه بدان می بخشد.
ماتیس از سال 1906 به تجربیات جدیدی در زمینه بهره گیری از نقوش تزیینی و اسلیمی پرداخت. از این به بعد نقوش تزیین گرا و رنگ دو عنصری بودند که در آثار ماتیس یافت می شدند و ماتیس این ویژگی را مسلما از نگارگری های اسامی الهام گرفته بود:" از روی غریزه شیفته استادان قدیمی لوور شدم، ولی پس از آن شیفته هنر اسلامی شدم ، برای مثال نقاشی مینیاتور (اسلامی) هیجان مرا کاملا بر انگیخت." (2)
ماتیس در ساختار نگارگری ایرانی اسلامی، متوجه عظمت رنگ و توازن قابل تحسین اشکال و نقوش رنگ در یک ترکیب بندی منسجم شد و سعی کرد از روابط تصویری حاکم بر نگارگری بهره گیرد و به ساده کردن اشکال در قالب رنگهای پر قدرت بپردازد.
ماتیس در ساختار نگارگری ایرانی اسلامی، متوجه عظمت رنگ و توازن قابل تحسین اشکال و نقوش رنگ در یک ترکیب بندی منسجم شد و سعی کرد از روابط تصویری حاکم بر نگارگری بهره گیرد و به ساده کردن اشکال در قالب رنگهای پر قدرت بپردازد.
شیفتگی و تاثیری که ماتیس از این هنر می گیرد تا بدان حد است که بیان می دارد: " من قبلا فقط برای خودم کار می کردم. من نجات یافتم. احساس می کردم چگونه می توانم مشکل رنگ را حل کنم. آنوقت (1903م) یک نمایشگاه هنرهای اسلامی برگزار شد، من بر اساس غریزه، هنر شرقی را فوق العاده یافتم. بخصوص بعدا در نمایشگاه مونیخ(1910) ، چون که در آنجا هم این حال خودم را مجددا یافتم و آن را تصودیق کردم. برای مثال نقاشی های ایرانی هیجانات شخصی مرا بروز می دهند، نظم و قاعده مندی این هنر فضای تصویری نوین دیگری را ارائه می دهد... این ظهور و الهام برای من از شرق ایجاد شد." (3)
شاید هیچ یک از نقاشان فوو به حد ماتیس متاثر از هنر بیگانه نشدند. مطالعات و برداشتهای بی غرضانه و جستجوگرایانه اش از این هنر او را به ساختار تصویری نوینی رساند که در تصویر (1) یعنی تابلویی با عنوان "هماهنگی رنگ قرمز " می توان آن را مشاهده کرد. توازن رنگ، فرمهای ساده شده و نقوشی که در فضای داخلی اتاق چرخش دارد با نقش خانه و درختان پر شکوفه ای که از کادری به مانند پنجره در گوشه چپ تابلو واقع شده است هماهنگی دارد. در این اثر تاثیر ترکیب بندی چرخش رنگی و سادگی اشکال نگارگری ایرانی را به صراحت می توان دید.
تحولی که پس از این در نقاشی ماتیس ایجاد شد ، اتحاد نوین تصویری است که تزیین گرایی نقوش مسطح پس زمینه را با پیکره ها و فرمهای ساده شده پیش زمینه با ترکیب بندی زیبا و چشم نواز درهم می آمیزد و رنگ را عامل پیوند آن قرار می دهد.
پی نوشت:
1- Matisse,1991,p.8.
2- همان
3- Baumann,1982,p.32.
سمیه رمضان ماهی
بخش هنری تبیان
منبع:
آرناسن، تاریخ هنر مدرن، 1376
جنسن، هـ. و ، تاریخ هنر جهان، 1368
شاد قزوینی، پریسا، مروری بر تاریخ نقاشی معاصر غرب، 1383
Baumann,Felit, henri matisse, Zuarich,1982
Matisse, Henri, Zeichnung zum verhaltins der modernen, Malerie, Hambuorg,1988.