تبیان، دستیار زندگی
احساسات بی اساس که ما به اشتباه از آن به احکام دل تعبیر می کنیم و با جدا کردن راه اهل دل از اهل خرد سعی می کنیم به نداهای عقل پشت کنیم ، باید دشمن سعادت و پیشرفت ما تلقی شوند. مسلما فرد و جامعه ای که دنباله روی دشمن خود است هرگز به کمال و خوشبختی نمی رسد
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دوستی با عقل!

امام رضا


در کتاب شریف کافی محدث بزرگ شیعه مرحوم کلینی بسند معتبر از حضرت امام رضا علیه السلام روایت می کند که فرمودند : « صدیق کل امرء عقله و عدوة جهلة » (1) ؛ دوست هر انسان عقل او و دشمن او نادانی وی می باشد.

واژه جهل در روایات متعددی در برابر علم و در روایات متعددی در برابر عقل قرار گرفته است و در هر دو مورد به معنای بی علمی و بی عقلی است. بنابراین اگر معنای عقل روشن نشود مسلما فقدان عقل هم روشن نمی گردد.

عقل چیست؟

راغب اصفهانی (متوفی حدود 425 ه) در کتاب مفردات برای عقل دو معنی ذکر می کند :

قوه پذیرنده علم و دانش و خود آن علمی که بوسیله آن قوه درونی کشف می شود .

او معتقد است اصل واژه عقل به معنای نگه داشتن و جلوگیری کردن است:«الامساک والاستمساک»(2)

شبیه همین ریشه یابی لغوی در کلام ابن فارس (متوفی 395) آمده است او تعبیر جالبی از عقل دارد: «الحابس عن ذمیم القول و الفعل » (3) ؛ یعنی عقل چیزی است که انسان را از گفتار و کردار ناپسند باز می دارد.

البته باید توجه داشت که تعاریف لغوی واژه عقل هرگز بیان کننده حقیقت آن نیست و تنها برای روشن شدن زمینه بحق مفید است و ما برای پی بردن به واقعیت عقل باید به آثار و احکام آن توجه نماییم .

حکمای ما معمولا عقل را به دو قسمت نظری و عملی تقسیم می کنند و در تعریف عقل نظری می گویند:

«قوه ای که انسان بوسیله آن معلوماتی به دست می آورد که این اطلاعات مربوط به حوزه عمل آدمی نیست.»

و درباره عقل عملی می گویند :

«قوه ای که انسان بواسطه آن اموری را که در قلمرو عمل قرار می گیرد شناسایی می کند.» (4)

مثال مربوط به عقل نظری، مسائل ریاضی و بسیاری از مسائل فلسفی است و مثال مربوط به عقل عملی، اکثر مسائل تربیتی و اجتماعی و سیاسی و اخلاقی است .

عقل عبارتست از قوه درک کننده درون انسان که دو نوع مسائل را می فهمد: مسائل نظری محض که ربطی به عمل کردن ندارد – در اصطلاح فلسفه به عقلی که این مسائل را درک می کند عقل نظری می گویند – و مسائل مربوط به حوزه عمل انسان که در اصطلاح فلسفه به عقلی که این مسائل را درک می کند عقل عملی می گویند

بنابراین عقل عبارتست از قوه درک کننده درون انسان که دو نوع مسائل را می فهمد: مسائل نظری محض که ربطی به عمل کردن ندارد – در اصطلاح فلسفه به عقلی که این مسائل را درک می کند عقل نظری می گویند – و مسائل مربوط به حوزه عمل انسان که در اصطلاح فلسفه به عقلی که این مسائل را درک می کند عقل عملی می گویند.

همانطور که بعضی از محققان فرموده اند در بیشتر متون دینی عقل به معنای عقل عملی به کار رفته است.(5) یعنی بیشتر آیات و روایاتی که ما درباره ستایش و مدح عقل عقلانیت داریم ناظر به عقل عملی است و مربوط به آثار و برکاتی است که در حوزه عمل خردمندانه نصیب فرد و جامعه می شود. البته باید توجه داشت که برخی از متون دینی ما مطلق و قابل انطباق بر هر دو قسم عقل هست و به علاوه همانطور که اندیشمند مذکور هم توجه داشته اند پیشوانه عقل عملی سالم، عقل نظری استوار است لذا به نظر ما مدح و تصدیق عقل عملی تایید تلویحی عقل نظری هم هست.

به هر حال متون ما در ستایش عقل و خرد و مذمت جهل و سبکسری بسیار است. از جمله روایتی است که در صدر بحث ذکر کردیم و به نظرم روایت آموزنده ای برای همه ماست.

عقل

دوست واقعی

ما در زندگی تحت تاثیر دوستان خود هستیم و در بسیاری موارد از آنها حرف شنوی داریم و در برابر، از دشمنان خود دوری می کنیم و تلاشمان اینست که با آنها مقابله داشته باشیم. ما نسبت به دوستانمان حالت انس و محبت و ارادت داریم و در برابر نسبت به دشمنان خود حالت دشمنی و کینه و حتی نفرت داریم.

امام هشتم بر اساس این روایت می فرماید: دوست واقعی هر فرد عقل اوست؛ یعنی با عقل و خرد خودت مانوس باش و به نداهای درونی او توجه نما و در برابر دشمن واقعی تو جهل توست یعنی از بی خردی و جهالت گریزان باش و هر ندایی که از درونت بلند می شود و می بینی منشا آن جهالت است، به آن توجه مکن.

در زندگی همه انسانها، دو دست رفتار وجود دارد: رفتارهای معقول و رفتارهای نامعقول، یعنی رفتارهایی که منشا آن عقل است و رفتارهایی که منشا آن جهل (بی خردی) است. در هنگام پیدا شدن مشکلات و دو راهی ها است که هر فرد خودش را نشان می دهد یعنی براساس تمام داده های علمی، تربیتی، اجتماعی، اخلاقی و سیاسی که تاکنون در درون خود جمع کرده است تصمیم می گیرد که کدام مسیر را انتخاب نماید اما با توجه به همه اینها یک ندای عقلی وجود دارد که حکمی صادر می کند و یک ندای دیگر هم غالبا هست که بر خلاف مقتضای ندای عقل حرف می زند، هواهای نفسانی، باورهای خیالی و بی منشا که از آن به خرافات تعبیر می کنیم و احساسات کور که خیلی از جوانان گرفتار آن هستند، همه مصادیق ندای مقابل عقل – بخوانید ندای جهل – است.

احساسات بی اساس که ما به اشتباه از آن به احکام دل تعبیر می کنیم و با جدا کردن راه اهل دل از اهل خرد سعی می کنیم به نداهای عقل پشت کنیم ، باید دشمن سعادت و پیشرفت ما تلقی شوند. مسلما فرد و جامعه ای که دنباله روی دشمن خود است هرگز به کمال و خوشبختی نمی رسد

امام رضا علیه السلام می فرماید: دوست تو عقلت است به او توجه کن و حرفش را بپذیر و دشمن تو جهلت است به او پشت کن و حرفش را قبول مکن .

باورهای بی معنا – که چقدر در جامعه ما زیاد شده است! – احساسات بی اساس که ما به اشتباه از آن به احکام دل تعبیر می کنیم و با جدا کردن راه اهل دل از اهل خرد سعی می کنیم به نداهای عقل پشت کنیم ، باید دشمن سعادت و پیشرفت ما تلقی شوند. مسلما فرد و جامعه ای که دنباله روی دشمن خود است هرگز به کمال و خوشبختی نمی رسد.

چقدر هستند کسانی که اگر در موضوع مهم ازدواج به ندای درونی عقلشان عمل می کردند و با سهل انگاری در بررسی طرف مقابل به علت غلبه احساسات ، وارد زندگی نمی شدند الان با تاسف در پله های دادگاه های خانواده سرگردان نبودند !

خیلی ها که در روابطشان با دوستان لطمه های جدی روحی- روانی خوردند، اگر به هشدارهای این دوست واقعی توجه می کردند الان وضع بهتری داشتند !

نباید فراموش کنیم که به فرموده پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله: « انما یدرک الخیر کله بالعقل » (5) : تمام خوبی ها با عقل فهمیده می شود. پس بیاییم و به این دوست چیز فهم توجه بیشتری کنیم که: صدیق کل امرء عقله و عدوه جهله !

پی نوشت:

1 – کافی 1/12 چاپ اسلامیه . این روایت در عیون الاخبار 1/258 و 2/24 هم آمده است . مرحوم برقی در محاسن 1/84 آن را از امام رضا علیه السلام از پیامبر خدا صلی الله علیه وآله روایت کرده است و در کفر الفوائد 2/ 32 آن را از امیرالمومنین علیه السلام نقل می کند.

2 – مفردات راغب /577 ذوی القربی .

3 – مقایس اللغة /647 دار احیاء التراث العربی .

4 – حسن و قبح عقلی /52 آیت الله سبحانی انتشارات موسسه امام صادق علیه السلام. گفتنی است که عقل عملی اصطلاح دیگری هم دارد که شیخ الرئیس در شفا و نجات فرموده و عده ای هم از جمله قطب الدین روای و ملا مهدی نراقی پذیرفته اند ولی ما همان اصطلاح معروفتر را ذکر کردیم.

5 – تفسیر تسنیم 2/551 علامه جوادی آملی.

6 – تحف العقول /54 .

سید محمد مهدی رفیع پور        

مدرس حوزه علمیه قم            

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.