تبیان، دستیار زندگی
مخلصین تنها کسانی هستند که از همه آثار عمل خویش بهره می برند؛ زیرا مقصد و مقصود خویش را در هر کاری خداوند و خدایی شدن قرار می دهند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

محك عمل

شیخ بهایی

مخلصین تنها کسانی هستند که از همه آثار عمل خویش بهره می برند؛ زیرا مقصد و مقصود خویش را در هر کاری خداوند و خدایی شدن قرار می دهند.

اعمال و رفتارهای انسانی را می توان به نیت های گوناگونی انجام داد و همین نیت ها هستند كه معنا و مفهوم عمل را شكل می دهند و لذا دو اصطلاح عمل صالح و نیت خیر در جای جای فرهنگ اسلامی به چشم می خورد.

 در اسلام آنچه مهم است حسن فعلی یعنی عملی است که خود به خود دارای ارزش و مصلحت باشد.

اما حسن فعلی و کار نیک به تنهایی نمی تواند سرنوشت عمل کننده اش را تعیین کند، بلکه زمانی این کار نیک و خوب، ارزش واقعی می یابد و تاثیرات مثبتی در دنیا و آخرت و شخص و شخصیت کننده آن به جا می گذارد ،که از حسن فاعلی نیز برخوردار باشد.

حسن فاعلی بدین معناست که شخص می بایست به قصد خوب، کار خوب و نیکی را انجام دهد. این جاست که مسئله اخلاص به عنوان یکی از محوری ترین مولفه های تحقق حسن فاعلی، خودنمایی می کند.

در حقیقت از نظر اسلام، ارزش کارها براساس نیت هاست. این گونه است که: نیه المومن خیر من عمله، نیت مومن بهتر از عملش دانسته شده است؛(1)

زیرا انسان با نیت خیر و خوب خود هر چند ناقص، می تواند بهتر از آنچه انجام می دهد، به کارش اعتبار و ارزش بخشد. با آن که مومن در پی کار خیر و نیک است، ولی گاه به دلایلی، آن کار خیر وی کامل و تمام نیست، ولی نیت خیرش این کار نیک ناقص را به تمام و کمال می رساند و آثار و پیامدهای اخروی اش را نیز به همراه دارد.

در روایتی دیگر از پیامبر(ص) نقل شده که فرموده است: نیه المومن خیر من عمله و نیه الکافر شر من عمله و کل عامل یعمل علی نیته؛ نیت مۆمن بهتر از عمل او و نیت کافر بدتر از عمل اوست و هر کس مطابق نیت خود عمل می کند.(2)

نیت کامل و تمام كه وصف آن گذشت، نیت خالص است. از این رو مخلصین تنها کسانی هستند که از همه آثار عمل خویش بهره می برند؛

زیرا مقصد و مقصود خویش را در هر کاری خداوند و خدایی شدن قرار می دهند. اینان کسانی هستند که دستور الهی را انجام داده و براساس فلسفه آفرینش و صراط مستقیم او عمل می کنند.

خداوند می فرماید: «در حالی که دستوری را دریافت نکرده بودند جز اینکه با کمال خلوص به آیین توحید، خدا را پرستش کنند، نماز را برپا دارند و زکات بدهند، این است آیین راستین».(بینه/ 5)

بنابراین در اندیشه اسلامی، اخلاص معیار ارزش عبادت، مقامی از مقامات مقرّبان الهی و هدف دین است. هر کس آن را یافت، موهبتی الهی نصیبش گشته که به وسیله آن به مقامات بزرگی خواهد رسید.

«فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ» (غافر / 14) خدا را بخوانید، در حالی که تنها برای او در دین اخلاص می ورزید، اگر چه کافران را ناخوش آید.

اخلاص را می توان در زندگی انسانهای پاکباخته که درون و برون خود را از هر آلودگی، پاک و مبرّا کرده اند، براحتی مشاهده نمود، سری كه موجب ره یافتن این اولیاء الهی به مقام قرب الهی گردیده است، باشد تا این ره یافتگان به عالم بقا را سرمشق و الگو قرار داده، از آنان شیوه اخلاص بیاموزیم، كه خدای تعالی در حدیث قدسی می فرماید:

«الإخلاص سرُّ من أسراری إستودعته قلب من أحببت من عبادی»(3)

اخلاص، سرّی از اسرار من است که در دل بندگان محبوب خویش به امانت نهاده ام.

اگر کسی به باین مرتبه دست یافت، بزرگترین نعمت الهی نصیبش شده است .

گویند: « روزی شاه عباس صفوی به همراه گروهی از درباریان و سپاهیان و روحانیان و از جمله شیخ بهائی و میر داماد در جریان یك سفر، سوار بر اسب در كنار یكدیگر می راندند، در اثنای حركت ، اسب میرداماد پیشی گرفت و میدانی از شاه عباس و شیخ جلو افتاد، شاه عباس پس از مشاهده این صحنه با لحنی كه حكایت از محك زدن شیخ داشت ،

خطاب به او گفت : روزگار عجیبی است ، به كلی آداب همراهی سفر به بوته فراموشی سپرده شده ، همراهان ، جمع دوستان را می گذراند و بر گرده توسن سركش خویش شلاق جسارت می كوبند.

شیخ بهائی با ذكاوت و دانایی و بینش بی نظیرش دریافت ، منظور شاه عباس اشاره تلویحی به پیشی جستن اسب میرداماد می باشد.

برای تعدیل نظر شاه در حالی كه سعی می كرد اسب خود را به كنار اسب شاه برساند خطاب به او گفت : البته روزگار پر از شگفتی و عجایب است ، اما سرمستی اسب سركش دانشمندی بزرگ چون میر داماد را شگفتی نیست كه او از ذوق و شوق بار علم بر دوش نهاده ، سر از پای نمی شناسد كه این چنین سركش افتاده است .

شاه عباس از عكس العمل عالمانه و اظهار نظر استادانه و صمیمی و دوستانه شیخ بهائی در شگفت شد و ادامه دادن بحث را جایز  نشمرد، لذا بر اسب نهیبی زد و توسن شهریار صفوی در یك آن ، بر دو پا بلند شد و لحظه ای دیگر میدانی را به سم كوبنده در نوردید تا در كنار اسب تیزرو و میر داماد قرار گرفت ،

آن گاه برای آزمودن وی چنین گفت : روزگار عجیبی است ، آداب سفر را رخوت رهنوردی سوارانی چون شیخ بهائی بر هم می زنند، رسم همراهی چنین نیست كه راهروی همراه پیوسته در عقبه كاروان به تنهایی راه سپارد.

میرداماد، نیز چون شیخ بهائی ، با فراست شگرف خویش ، اشارت شاه عباس را دریافت و  با  لحنی توأم با احترام كه از كدورت احتمالی شاه بكاهد پاسخ داد: آری ، روزگار را شگفتی بسیار است ، اما عقب ماندن اسب شیخ با آن همه بار علمی كه بر دوش دارد، نه عجیب است كه همین مختصر آمدنش عجیب می نماید.

شاه عباس صفوی پس از مشاهده و شنیدن این دو صحنه زیبا، پی به اخلاص و صمیمیت و صفای باطن این دو دانشمند و روحانی بزرگ برد و در حالی كه لبخند رضایت آمیزی بر لب داشت ، زیر لب گفت : عالمان را عالمی است كه پی بردن به آن ، بس دشوار و كشف اسرارش مشكل است.(4)

مطالعه زندگی این الگوهای بزرگ انسانی اثبات می كند كه اخلاص، آثار ارزنده ای در زندگی انسان داشته و موجب تقرب به خدا ، جلب امدادهای الهی، افزایش بصیرت و حکمت و موفقیت در كارها می گردد.


پی نوشت‏ها:

1.    الفقه یا فقه الرضا، منسوب به امام رضا(ع)، تحقیق مۆسسه آل البیت الاحیاء التراث، انتشارات المۆتمر العالمی للامام الرضا، مشهد مقدس، چاپ اول، 1406 ق، ص378

2.    محمد بن یعقوب كلینی، كافی، تهران، انتشارات استوار، ج 2، ص 84، ح 2

3.    میرزا حسین نوری ، مستدرک الوسائل ، قم؛ مۆسسه آل البیت لاحیاء التراث ، ج 1، صفحه 101.

4.    اسدالله بقایی، شیخ بهایی در آیینه عشق، قم؛ دفتر تبلیغات اسلامی

منابع:

قرآن کریم

كافی

تهیه و فراوری: فربود، گروه حوزه علمیه تبیان