تبیان، دستیار زندگی
معرفی کوتاهی از شهیدان بزگوار: (شهید جعفر پاینده ، شهید رضا فرخی ، شهید گنجعلی دارا،شهید اسحاق منصوری)
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شهدای هرمزگان


آشنایی مختصری با چند تن از شهدای بزگوار هرمزگان (شهید جعفر پاینده ، شهید رضا فرخی ، شهید گنجعلی دارا،شهید اسحاق منصوری)

از خاك تا افلاك

شهید رضا فرخی

تولد : 1326 جیرفت

شهادت : 10/2/61 عملیات بیت المقدس

سال 1326 در یكی از روستاهای شهرستان جیرفت استان كرمان دیده به جهان گشود، قبل از تولد پدرش را از دست داده بود و مادرش نیز هنگامی كه چهار ساله بود دار فانی را وداع گفت. پانزده ساله بود كه برای كار و امرار معاش به دبی رفت و سپس به بندرعباس آمد و در شركتی مشغول بكار شد. همین ایام بود كه نسیم انقلاب بر باغ به خزان نشسته ایران وزیدن گرفت و رضا حیاتی دوباره یافت. آن روزها شور انقلابی سراپای وجودش را فرا گرفته بود و پس از پیروزی برای پاسداری از مولود نو رسیده انقلاب به بسیج و سپاه پیوست و در هنگامه هجوم بعثیان به میهن، با همه علاقه ای كه به فرزند و سه فرزندش داشت با آنان وداع كرد و راهی جبهه های نبرد با دشمن شد. سر انجام در حالیكه در عملیات بیت المقدس رو در روی دشمن به پیكار مشغول بود، روح بلندش به اعلی علیین پر كشید و جاودانه تاریخ شد.

شهید گنجعلی دارا

تولد : 14/6/1346 تخت بندر عباس

شهادت  : 10/2/1361   عملیات بیت المقدس،  ام الرصاص

بخش از وصیت نامه: تنها رمز پیروزی، اتحاد، همبستگی و ایمان است.

ای امت عزیز ایران، هوشیار باشید و همیشه در صحنه حضور داشته باشید. این را بدانید كه تنها رمز پیروزی مسلمانان اتحاد، همبستگی و ایمان است.

زندگی نامه شهید جعفر پاینده

تولد : 1342  جزیره هرمز

شهادت : 10/2/61 عملیات بیت المقدس – خونین شهر

در جزیره هرمز و در میان خانواده ای با ایمان و زحمتكش بدنیا آمد، تحصیلاتش را تا دوم دبیرستان در جزیره ادامه داد. همزمان با پیروزی انقلاب چنان ذوب در شخصیت عرفانی حضرت امام خمینی (ره) بود كه لحظه ای از تلاش برای تبلیغ اهداف امام و مبارزه با منافقین فرو گذار نمی كرد. شخصیت فكور و اجتماعی داشت، در منزل كتابخانه ای تشكیل داده بود و عضو یكی از تیم های ورزشی جزیره بود. پس از پیروزی انقلاب عشق وافرش به امام و اسلام، او را به سپاه كشاند. در تاریخ 6/4/1360 به جمع پاسداران بندرعباس پیوست. در غائله گروهك های ضد انقلاب در بندر لنگه نقش فعالی ایفا كرد و بعد از آن در قرعه كشی پاسداران بندر لنگه برای اعزام به جبهه برنده شد و با آن كه برادرش در جبهه بود و سعی داشتند او را نفرستند با اصرار فراوان راهی جبهه شد.

به خاطر فعالیت های انقلابی اش بارها مورد تعرض منافقین قرار گرفت . چندین بار هم توسط ساواك ها ضرب و شتم و آزار و اذیت شد. با شروع جنگ تحمیلی، درخواست اعزام به جبهه داد كه به خاطر سن كم و این كه دانش آموز بود با اعزامش مخالفت كردند. تا این كه بالاخره قبل از عملیات بیت المقدس از من خواست كه مادرم را راضی كنم تا اجازه دهد او به جبهه برود. این رضایت او را به آرزویش، یعنی شهادت در راه خدا رسانید.

سرانجام در مصافی رو در رو با متجاوزان بعثی در عملیات بیت المقدس بر اثر اصابت تركش به سر و گردنش حسین وار به شهادت رسید. و با شهادتش خرمشهر از چنگال دشمن آزاد شد.

شهید اسحاق منصوری

خدمت به مردم را وظیفه می دانست.عاشق حضرت امام خمینی (ره) بود، در تواضع و فروتنی كسی را در حد او نمی شناختم. می گفت : خدمت به مردم این سرزمین، هنر نیست، وظیفه و تكلیفی است كه آخرت انسان را می سازد همیشه با مردم مدارا می كرد ت آنجایی كه در توان داشت از كمك به محرومان دست نكشید.

به خاطر فعالیت های انقلابی اش بارها مورد تعرض منافقین قرار گرفت . چندین بار هم توسط ساواك ها ضرب و شتم و آزار و اذیت شد. با شروع جنگ تحمیلی، درخواست اعزام به جبهه داد كه به خاطر سن كم و این كه دانش آموز بود با اعزامش مخالفت كردند. تا این كه بالاخره قبل از عملیات بیت المقدس از من خواست كه مادرم را راضی كنم تا اجازه دهد او به جبهه برود. این رضایت او را به آرزویش، یعنی شهادت در راه خدا رسانید.

كار برای مردم جزئی از اعمال واجبی بود كه در برنامه روزانه خود داشت. با وجود سن كم بدون هیچ چشم داشتی به همراه دیگر دوستان خود به فعالیتهای فرهنگی می پرداخت. او معتقد بود زیربنای یك جامعه زمانی محكم می شود كه از لحاظ فكری قوی باشدآن وقت دیگر كسی قادر نخواهد بود به آن ضربه یا آسیبی برساند. دقت و سرعت، عناصر اصلی كار او بود و در تمام زوایای شغلی خود منصفانه برخورد می كرد و هرگز در خدمت به مردم احساس خستگی و یكنواختی نكرد.

راوی : محمد منصوری نژاد برادر شهید اسحق منصوری نژاد

فرآوری: عاطفه مژده

بخش فرهنگ پایداری تبیان


منبع:کنگره شهدای هرمزگان