تبیان، دستیار زندگی
فیلم سینمایی بینوایان محصول 2012به‌کارگردانی تام هوپر- که در سال 2011 با فیلم «سخنرانی پادشاه» برنده جایزه اسکار بهترین فیلم شد –ر وز‌های آخر سال (در 25دسامبر) در آمریکا به اکران در آمد و قرار است در ژانویه 2013 اکران آن در انگلستان آغاز شود. برای این فی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ژان والژان ، قرص نان دوباره

درباره ی فیلم سینمایی بینوایان ،ساخته ی تام هوپر


فیلم سینمایی بینوایان محصول 2012به‌کارگردانی تام هوپر- که در سال 2011 با فیلم «سخنرانی پادشاه» برنده جایزه اسکار بهترین فیلم شد –روز‌های آخر سال ( 25دسامبر) در آمریکا به اکران در آمد و قرار است در ژانویه 2013 اکران آن در انگلستان آغاز شود. برای این فیلم که با بودجه 61میلیون دلاری ساخته شده کسب جوایز سینمایی زیادی را پیش‌بینی می‌کنند. حتی برخی معتقدند که هوپر می‌تواند امسال جایزه اسکار را بار دیگر به دست آورد.

ژان والژان ، قرص نان دوباره

ساخت این اقتباس سینمایی موزیکال از داستان بینوایان در سال 1988گرفته شده و قرار بود آلن پارکر این فیلم را کارگردانی کند. کامرون مکینتاش تهیه‌کننده معروف تئاتر، پروژه ساخت فیلم را دنبال می‌کرد. ساخت فیلم مدتی مسکوت ماند تا اینکه در سال 2010رسما اعلام شد که تولید فیلم به‌زودی آغاز می‌شود. قرارداد با تام هوپر بسته و پس از مدتی نیز اعلام شد که هیوجکمن، راسل کرو و آن‌هاتاوی نقش‌های اصلی یعنی ژان والژان، ژاور و فانتین را بازی خواهند کرد. برای بازی در نقش فانتین کاندید‌اهای دیگری نیز از جمله کیت وینسلت، ماریون کوتیلارد و جسیکا بل مطرح شد اما سرانجام هاتاوی برای ایفای ‌این نقش انتخاب شد که برای بازی، موهای خود را تا ته کوتاه کرد. او در مورد این تغییر چهره گفت: اصلا فکر نمی‌کنم که قربانی شدم. این تغییرات خود یکی از جذابیت‌های بازیگری است.

فیلمبرداری در مارس 2012در انگلستان آغاز شد و هوپر هم از همان ابتدا اعلام کرد که این فیلم سه‌بعدی ساخته نمی‌شود. همچنین تمام قطعات موزیکال فیلم به‌طور زنده سر صحنه فیلمبرداری ضبط شدند. این شیوه هم برای کارگردان رضایت‌بخش بود هم برای بازیگران. هیوجکمن در این مورد گفت که این اجرای زنده خلاقیت بیشتری را به‌وجود آورده و حس بیشتر و واقعی‌تری را برای بازی به آنها می‌داد. علاوه بر این هیوجکمن و آن‌هاتاوی برای بازی در این فیلم حسابی لاغر شدند.

نقش کوزت جوان را آماندا زیفرید بازی می‌کند که تا مدت‌ها هم نقش کوزت و هم فانتین را تمرین می‌کرد تا اینکه سرانجام نقش کوزت به او رسید. آن‌هاتاوی برای به‌دست آوردن این نقش فانتین تلاش بسیاری کرد تا بتواند هوپر را راضی کند. جالب آنکه زمانی‌که بازی خود را در اکران ابتدایی این فیلم دید به‌شدت گریه کرد.

بازی هیوجکمن و راسل کرو دو بازیگر استرالیایی‌تبار نیز در مقابل هم جذابیت فیلم را دوچندان کرده است. در 15دقیقه اول فیلم چهره هیوجکمن به سختی قابل تشخیص است. این به‌خاطر گریم سنگینی است که او در دوران محکومیت خود در زندان دارد. فیلمنامه بینوایان اقتباس شده از رمان معروف نویسنده فرانسوی ویکتور هوگوست که به بی‌عدالتی‌های اجتماعی و فقر مردم فرانسه می‌پردازد. آلان بوبیل و ویلیام نیکلسون نویسنده فیلمنامه‌‌ گلادیاتور به همراه شش نویسنده دیگر این فیلمنامه را به رشته تحریر در آورده‌اند.

ژان والژان که از زندان آزاد شده، آماده آغاز زندگی شرافتمندانه ای میشود. چند سال بعد او به یک مالک پولدار تبدیل می شود. قول او به زنی در حال مرگ مبنی بر نگهداری از فرزند او باعث به وجود آمدن جریانی می شود که بازرسی که سالها در پی یافتن والژان است او را پیدا کند. وارژان اینبار به همراه یک کودک شروع به فرار از دست بازرس می کند. سالها بعد ...

بینوایان ، که به عقیده ی عده ای بهترین رمان نوشته شده به زبان فرانسه است، تا به حال تقریباً به هر شکل قابل تصور مورد اقتباس قرار گرفته است. این اقتباس ها شامل چندین فیلم سینمایی، سریال های تلویزیونی کوتاه به زبان فرانسه و انگلیسی، اقتباس های آزاد با همین تم و موضوع، و چند کمیک بوک می شود. اما رمان تاریخی ویکتور هوگو احتمالاً شهرت خود را بیش از هر چیز مدیون تئاتر موزیکالی است که در سال 1985 در منطقه ی وست اِند روی صحنه رفت و دو سال بعد در براودوی به کار خود پایان داد. از اوایل دهه ی 1990، تلاش های فراوانی صورت گرفته است تا از روی این تئاتر پرتجمل یک فیلم سینمایی تولید شود. سرانجام در سال 2011، پس از آنکه تام هوپر کارگردان فیلم «سخنرانی پادشاه » مسئولیت ساخت آن را برعهده گرفت، وارد مرحله ی تولید شد. اکنون، بیست سال پس از تلاش های اولیه برای ساخت آن، این فیلم سرانجام روی پرده رفته است.

بازی هیوجکمن و راسل کرو دو بازیگر استرالیایی‌تبار نیز در مقابل هم جذابیت فیلم را دوچندان کرده است. در 15دقیقه اول فیلم چهره هیوجکمن به سختی قابل تشخیص است. این به‌خاطر گریم سنگینی است که او در دوران محکومیت خود در زندان دارد.

«بینوایان» از نظر جلوه های بصری اثر بی نظیری ست و طراحی صحنه و لباس آن، حتی با وجود رقیب جدی ای مانند فیلم «لینکلن » در میان فیلم های سال 2012 همتایی ندارد. هوپر در خلق مجدد فضای فشنبه و رانسه ی قرن 19 میلادی عالی عمل می کند و از همین لحاظ است که فیلم تفاوت خود را نسبت به نسخه ی زنده نشان می دهد. ارتباط نزدیک میان خواننده هایی که مستقیماً رو به تماشاگر در حال اجرا هستند در فیلم وجود ندارد اما به جنبه های سینمایی آن این کمبود را جبران می کنند.

زمانی که تئاتر «بینوایان» در سال 1985 برای اولین بار در وست اِند بر روی صحنه رفت، بسیاری از طرفداران وسواسی ویکتور هوگو وحشت زده شده بودند. از روی اجبار، داستان خلاصه و کوتاه شده بود. این اتفاق در فیلم هم افتاده و تا مرزی پیش می رود که میتوان آن را نقیصه ی فیلم دانست. ریتم فیلم نیز یکدست نیست. دو سوم اول فیلم (تا آن نقطه ای از داستان که اگر اجرا به صورت تئاتر بود، آنتراکتی اعلام می شد) از لحاظ احساسی در مقایسه با یک سوم پایانی، درگیر کننده تر است. سکانس نبرد در پشت سنگر ها جالب توجه ترین بخش فیلم «بینوایان» نیست.

داستان فیلم در سال 1815 در فرانسه آغاز می شود. ژان والژان بعد از طی محکومیت 19 ساله ی خود به دلیل دزدیدن یک قرص نان، از زندان آزاد می شود. او پس از آنکه شرایط اجباری آزادی مشروط خود را زیر پا می گذارد و تصمیم می گیرد زندگی شرافتمندانه ای را آغاز کند، نام خود را تغییر می دهد تا از تعقیب سرسختانه ی بازپرس ژاور (راسل کرو) که به شدت علاقه دارد والژان را به چنگال عدالت برگرداند ، در امان بماند. هشت سال بعد، او کارخانه داری ثروتمند و شهردار شهر «مونت فرمی» شده است. در آنجا، والژان زنی به نام فانتین را از دستگیری نجات می دهد و به این شکل خود را در معرض خطر شناخته شدن توسط ژاور قرار می دهد. فانتین به بیماری مهلکی دچار است ، با این حال پیش از آنکه بمیرد ، والژان موافقت می کند تا از دختر کوچک او کوزت نگهداری کند.

وقتی چیزی نمانده تا بازرس ژاور، والژان را شناسایی کند ، او مجبور است مجدداً خود را گم کند ، و این بار کوزت هم به عنوان دخترخوانده اش همراه اوست. نزدیک به یک دهه بعد ، کوزت که حالا بزرگ شده  عاشق یک جوان انقلابی به نام ماریوس می شود. اما سه عنصر اساسی هستند که احتمال خوشبخت شدن آنها را به چالش می کشند: دخالت های اپونین زن جوانی که عشق یک طرفه ی بیمارگونه ای نسبت به ماریوس دارد، خیزش مردمی در سراسر شهر که به شکلی بی رحمانه توسط نظامیان سرکوب می شود ، و ترس خود والژان از اینکه با ازدواج کوزت ، او را از دست بدهد.

دو مورد از نقش آفرینی های فیلم قابلیت این را دارند که مورد توجه اعضای آکادمی اُسکار قرار بگیرند. اجرای هیو جکمن در نقش ژان والژان، انسان خوبی که کارهای بدی انجام داده و در جستجوی رستگاریست ، متنوع و جالب توجه است. و نقش  راسل کرو در نقش ژاور به صورت عجیبی دست کم گرفته شده است. آواز خواندن او استادانه است اما احتمال اینکه مورد تشویق زیادی قرار بگیرد کم است. آماندا سیفراید و ادی ردماین (نقش اول مرد در فیلم «هفته ی من با مریلین » هم خوب ظاهر شده اند، هر چند هر دوی آنها حداقل تا جایی که در این فیلم دیده می شود در آواز خواندن موفق تر از بازیگری عمل می کنند.

دو نقطه ضعف فیلم، کوئن و کارتر هستند که در نقش خانم و آقای تناردیه بازی می کنند. صدای آنها به خوبی صدای باقی بازیگران نیست. و با وجود اینکه هر دوی آنها در به نمایش گذاشتن حس نفرت انگیز بودن عالی عمل می کنند، تصویر بیش از حد متفاوتی که از شخصیت ها ارائه می دهند کمی بیجا و نامتناسب به نظر می رسد. چنین کاری بر روی صحنه ی تئاتر بهتر از پرده ی سینما جواب می دهد.

سازندگان فیلم نهایت سعی خود را کرده اند تا نسبت به تئاتر «بینوایان» ادای دین کنند.

فرآوری : مسعود عجمی

بخش سینما وتلویزیون تبیان


منابع :  مقاله ی اینترتیمنت ویکلی ترجمه لادن بهبودی ، همشهری ، نقد سینما