بازگشت به عصر «شونه تخمه مرغی»
بدعت سریال سازی هم که قرار بود بر رونق شبکه نمایش بیفزاید، بی اعتمادی مردم را به همراه داشته . هجوم دوباره آثار متصف به شونه تخمه مرغی هم درد تازه این شبکه است.
اصل ماجرا
اصطلاح شونه تخمه مرغی را اولین بار مسعود فراستی در برنامه هفت بر زبان آورد . مراد از این اصطلاح ، فیلم های بی کیفیتی اند که همه جا و از جمله سوپر مارکت ها به وفور و خیلی راحت یافت می شوند.
اصطلاح شونه تخمه مرغی خیلی زود جای خود را در ادبیات رسانه ای باز کرد و به واسطه انتقادهای جمعی، بساط شان کم کم برچیده شد. این روز ها اما بار دیگر سر و کله این گونه فیلم ها در بازار پیدا شده و با همان عناوین و سر و شکل، شبکه نمایش خانگی را قبضه کرده اند.
آن چه گذشت
سال 89 در سوپر مارکت ها و فروشگاهای عرضه محصولات سینمایی با فیلم هایی روبرو شدیم که هم اسم شان غریب بود و هم نام سازندگان آن ها. این محصولات ابتدا فروش قابل قبولی داشتند. مخاطبان چیز زیادی درباره آن ها نمی دانستند و به واسطه اعتماد قبلی به شبکه نمایش و قیمت مناسب محصولات ، بخشی از سبد فرهنگی خود را به آن ها اختصاص دادند.
به نگاهی به عقب ، حالا به صراحت می توان گفت که بیشترین صدمه به شبکه نمایش خانگی را همین آثار دم دستی زده اند. متاسفانه این امکان، خیلی زود عرصه جولان عده ای فرصت طلب شد و به خاطر نبود نگاه درست در معاونت سینمایی، از حسن نیت مردم سوء استفاده شد. سازندگان ابتدا سود کلانی به جیب زدند اما خیلی زود از سوی مخاطب پس زده شدند.
فیلم ها خود گویای کیفیت شان بودند: ول کن دستمو، ثروت بزرگ،الم شنگه،دامادی به نام صفر،
بابای اجباری،کلاه گیس،داماد خوش قدم ، به روح پدرم ، با من شوخی نكن ، به من نگو دزد ....
حالا سر و کله همان فیلم ها با عنوان های تازه مثل گواهینامه، سه خط موازی، خیابان یکطرفه،نیم کیلو باش مرد باش!! و ... پیدا شده است.
فرصتیهایی که هدر رفتند
شبکه نمایش خانگی پس از اوجگیری قاچاق فیلم و هجوم این پدیده شوم به آثار در حال اکران، از سوی مسولان جدی گرفته شد. یکی از راهکارهای مسۆولان سینمایی برای مبارزه با قاچاق فیلم، کاهش قیمت محصولات نمایش خانگی بود، یعنی قیمت CDهای فیلم از 4500 تومان به 1500 تومان کاهش یافت. فیلمها در فاصله ای اندک پس از اکران وارد شبکه نمایش خانگی میشدند و به واسطه تبلیغات گستردهای که از بازه اکران شاملشان شده بود، به فروش مطلوبی میرسیدند.
از آن سو ، صاحبان ویدئورسانه پیشاپیش حق رایت فیلمهای سینمایی را برای شبکه نمایش می خریدند. حتی گاهی تهیهکنندگان فیلمشان را از بودجه پیشپرداخت موسسات تولید میکردند!
بعد از رفتار عجیب و ناجوانمردانه سازندگان قهوه تلخ و قلب یخی که سریال شان را نمیه کاره رها کردند و به تعهدات شان عمل نکردند، افکار عمومی نسبت به شبکه نمایش خانگی دچار سوء ظن شده. شهروندان حمایت وزارت ارشاد را هم پشت خود ندیدند و احساس کرده اند دراین باره به واسطه نبود قانون مورد سوء استفاده قرار گرفته اند.
همان برهه کارشناسان اقتصادی این چرخه را معیوب میدانستند و نسبت به آن هشدار میدادند. سینماگران و مسۆولان البته خود بهتر میدانستند که این روش مقطعی است ولی تا اطلاع ثانوی بهترین روش بود.مشکل از وقتی بروز یافت که مخاطبان شبکه نمایش کمکم ریزش کردند. عمدهترین دلیل هم رفع نیاز مخاطبان پیگیر سینما بود. از سوی دیگر شبکههای ماهوارهای جدید اقدام به پخش سریال و فیلم با دوبله فارسی کردند. تلویزیون هم برای مبارزه، بخش عمدهای از کنداکتور را به سریالها و فیلمهای تلویزیونی اختصاص داد.
مسۆولان شبکه نمایش برای جبران مخاطب چاره را در عرصه بیشتر محصولات دیدند و یکباره سوپرمارکتها پرشد از فیلمهای سینمایی. این تدبیر جواب داد و خیلی زود بخش عمدهای از مخاطبان غیرپیگیر سینما را با خود همراه کرد.این پایان ماجرا نبود. در نیمه سال 89 سر و کله فیلمهای جدیدی در شبکه نمایش خانگی پیدا شد که عنوان «برای نخستینبار» و «بدون اکران در سینما» با خود داشتند؛ فیلمهایی که به واسطه مضمون و ساختار ضعیفشان خیلی زود داد همه را درآوردند و متصف شدند به فیلمهای شونه تخمه مرغی !
افزایش قیمت ؛ صدای پای قاچاق
از سوی دیگر بالا رفتن رایت فیلمهای سینمایی توسط تهیهکنندگان، موسسات ویدئورسانه را به مرز ورشکستگی رساند. صاحبان ویدئورسانه هم که در این چند سال برای سودآوری بیشتر راهکارهای متعدد را تجربه کرده بودند، حالا برای نجات از سقوط دنبال میانبر میگشتند. افزایش قیمت محصولات گزینه نهایی بود. در اواسط سال 89 قیمت فیلمها به 2500 تومان افزایش یافت بلکه برای مدتی خطر رفع شود.این افزایش غیرکارشناسی قیمت که البته فقط برای چند موسسه معدود جنبه سودآوری بیشتر داشت، بیش از آنکه به کمک شبکه نمایش بیاید، تنزل و رکود آن را موجب شد. نکته جالب اما ارتباط مستقیم افزایش قیمت CD فیلمها و قاچاق بود. شبکه نمایش جان گرفت تا راهکاری باشد برای مبارزه با قاچاق فیلم. حال که عدهای فقط به سودآوری آن توجه کرده و اصل ماجرا را به فراموشی سپردند، طبیعی است که شاهد افزایش قاچاق محصولات سینمایی باشیم.
اعتمادی که سلب شده!
به همه این مشکلات بیفزایید بی اعتمادی مردم را به شبکه نمایش خانگی. بعد از رفتار عجیب و ناجوانمردانه سازندگان قهوه تلخ و قلب یخی که سریال شان را نمیه کاره رها کردند و به تعهدات شان عمل نکردند، افکار عمومی نسبت به شبکه نمایش خانگی دچار سوء ظن شده. شهروندان حمایت وزارت ارشاد را هم پشت خود ندیدند و احساس کرده اند دراین باره به واسطه نبود قانون مورد سوء استفاده قرار گرفته اند. حالا این عدم اعتماد به اضافه پایین بودن کیفیت محصولات باعث شده شبکه نمایش بیش از پیش سوت و کور باشد آن هم در شرایطی که فشارهای اقتصادی باعث شده سبد فرهنگی دغدغه خیلی از خانواده ها نباشد.
احمد رنجبر
بخش سینما و تلویزیون تبیان