رحمت آسمانی
برای شناخت نقش و اهداف گروه ها و نهادها در تحولات جامعه، اطلاع از زندگی و منش رهبران فکری آن لازم می نماید، چرا که این رهبران فکری و فرهنگی جوامع هستند که با الگودهی مناسب، سعی در تحکیم فرهنگ و ارزشها، تغییر و تحول در اخلاق و عادات مردم در شرایط زمانی خاص می کنند .
با نگاهی به تاریخ حیات علما شیعه در سده های گذشته، با افراد برجسته ای از درون روحانیت مواجه می شویم که زحمات زیادی در راه تقویت باورهای دینی مردم و ساختن یک فرهنگ اصیل و ناب مذهبی بر دوش کشیدند.
در حقیقت، در جوامع مختلف نهادهای گوناگونی در تقویت ارزشهای آن جامعه نقش ایفا می کنند . در ایران نیز نهاد مذهب و به تبع آن علما، از گذشته های دور نقش ویژه ای را ایفا کرده، تا جایی که به اعتقاد یکی از ایران شناسان «آنچه که انسجام جامعه را حفظ می کرد، اسلام بود» .(1)
از آغاز قرن دهم شمسی این نقش به اسلام شیعی واگذار شد و در این راستا، روحانیت محور ارتباطی بین مذهب و مردم قرار گرفتند و کارویژه هایی مانند «تصدی موقوفات، مدارس دینی، محاکم شرعی و برخی امور دیوانی و دفتری »(2) به این نهاد واگذار گردید .
آیت الله محمد تقی خوانساری از آن علمایی است که رابطه وثیقی میان ایشان و عموم مردم برقرار بوده و از این رو، محل رجوع عام و خاص بودند.
این عالم در برهه سیاسی و اجتماعی خاصی که زندگی میکرد، برخلاف بسیاری روحانیان همدوره خود ، در برابر وقایع سیاسی چهره منفعلی نداشت و شخصیتی چند وجهی از روحانیت را نشان میداد.
داستان نماز باران ایشان در شرایطی که کشور در اشغال متفقین بود و مردم به علت قحطی در مضیقه شدید بسر می بردند، بسیاری از اذهان را متوجه تاثیر نهاد مذهب در میان جامعه ایران کرد که در ادامه به آن اشاره می گردد.
« در سال 1363 هجری قمری رحمت حق تعالی از شهر قم و حومه آن قطع شده و از آغاز بهار تا اوایل خرداد حتی قطره ای باران از آسمان نازل نشده بود و بیم قحطی و غلا این سامان را تهدید می كرد، در همین بین حضرت آیت الله خوانساری (ره) با احساس تعهد و تکلیف مثال زدنی، به عموم طبقات مردم اعلام كرد در روز جمعه یك ساعت بعد از طلوع آفتاب عازم برگزاری نماز باران گردند تا با رعایت دستور مقدس اسلام، نماز استسقاء را برپا دارند.
مردمی كه بر اثر سستی ایمان به خداوند، خوش گمان نبودند، به رغم فساد درونی خود، از راه خیرخواهی ، به حضرتش معروض داشتند:
ممكن است این نماز، بی اثر بماند و به مقام شامخ شما لطمه بخورد. ولی آن رادمرد، با حسن ظنّی كه به خدای خود داشت و جز خدای خود هیچ كس را نمی دید و جز سخن حق سخنی نمی شنید، بدین سخنان وقعی نگذارد و فرمود: من به دستوری كه از شارع اسلام رسیده است عمل می كنم و وظیفه خود را انجام می دهم و بیمی از گفته این و آن ندارم . آنچه صلاح باشد، واقع خواهد شد.
آنگاه طبق مقررّات دینی خود با جمعی از مردان با ایمان و با داشتن روزه ، چنانكه دستور رسیده است ، ردای مبارك را از راست به چپ و برعكس انداخت و با پای برهنه ، مانند عموی بزرگوارش حضرت ثامن الائمّه علی بن موسی الرّضا (ع) كه در مرو خراسان برای استسقاء به بیابان رفت ، استغفار كنان، رهسپار سمت خارج خاك فرج گردید.
این حادثه مصادف با زمانی بود كه متّفقین ایران را اشغال كرده و واحدهایی از سربازان انگلیسی و امریكایی در حدود خاك فرج استقرار یافته بودند.
در این میان چند نفر از دشمنان قرآن از فرقه ضالّه بهائیت ، به آنها خبر داده بودند كه عده زیادی از اهالی در نظر دارند به این محدوده بیایند و چاه آبی را كه مورد استفاده شماست پر كنند و بعد برای نابود كردنتان، به شما حمله بیاورند.
نیروهای متّفقین كه این خبر را شنیدند، چون از جریانات و قضایا هیچ اطّلاعی نداشتند و از طرفی هم هیاهوی مردم این گفته ها را تایید می كرد، كاملا برای دفاع آماده شدند و حتی تیربارها را به سوی جمعیت قرار دادند، تا هنگام حمله مردم از خود دفاع كنند.
مرحوم آیه اللّه فقید كه تنها متوجه خدا بود و هدفی خاص داشت ، با نهایت رشادت و متانت به راه خود ادامه داد و با حضور متجاوز از بیست هزار تن از همراهان ، در حال تضرع و خشوع به ذات مقدس ربوبی ، نماز استسقاء را به جای آورد و آن را با خطبه و دعا پایان می داد.
متخصّصان اروپایی كه در لشكر متّفقین بودند، اوضاع جوّی را به دقّت مورد بررسی قرار داده و اظهار داشتند كه علائمی از نزول باران به چشم نمی خورد.
روز دیگر، باز مرحوم آیه اللّه فقید (ره) با جمعی از خوّاص اهل علم با خضوع و خشوع بیشتری به خارج محدوده رفتند و به حكم من لجّ بابا ولجّ بر اصرار و استغاثه افزودند و با چشم گریان و دل بریان چنین با خدای تو راز و نیاز كردند: خدایا، اگر بندگان تو مخالفت و معصیت تو را می كنند، تو آنان را به غضب خود و قطع رحمتت ، مۆاخذه مفرما و بر آنان رحم كن ، كه تو ارحم الرّاحمینی .
آنگاه از قبیل ادعیه ماثوره و غیر ماثوره خواندند و به سجده افتادند و با تضرع و زاری تقاضای نزول رحمت كردند. ناگهان آثار رحمت حق تعالی در آسمان ظاهر گردید و ابرهای متراكم ، آسمان قم را پوشانید. مردم به سوی خانه ها روانه شدند، ولی هنوز به مقصد نرسیده بودند كه باران سیل آسیایی شروع به باریدن كرده و شهر و حومه را سیراب ساخت ، بطوریكه سیل در رودخانه قم به راه افتاد.
ظهور این كرامت بزرگ و دعای سریع الاجابه ، در جهان اثر عجیبی بخشید، بطوریكه ژنرالها و فرماندهان لشكر متّفقین نیز تسلیم مقامات دینی شدند و از آن بزرگوار خواستند برای رفع غائله جنك جهانی دعا فرمایند و مقامات رسمی لندن و واشنگتن وقوع این حادثه شگفت انگیز را از طریق رادیو، در تمام دنیا پخش كردند.
در نتیجه ، حقّانیت دین مبین اسلام و ارزش حوزه علمیه قم عملا بر جهانیان آشكار گشت.(3)
مواردی از این دست در زندگی علماء تشیع به کرات مشاهده گردیده که در نهایت موجب شده است، تعلقات مذهبی در جامعه ایران نهادینه گردیده و در طول نسل ها، ارتباط میان مردم و علما محکم تر گردد.
پی نوشتها:
1. آن . کی . اس . لمبتون، نظریه دولت در ایران، ترجمه چنگیز پهلوان ،تهران؛ نشر گیو، چاپ دوم، 1379،ص 140 .
2. حسین بشیریه، جامعه شناسی سیاسی ،تهران: نشر نی، چاپ دوم، 1374، ص 242 .
3. یدالله بهتاش ، چهل داستان درباره نماز و نمازگزار، قم؛ انتشارات سبحان
منابع:
قرآن کریم
تهیه و فراوری: فربود، گروه حوزه علمیه تبیان