عبور از خط قرمزهای اخلاقی در همایشهای روابط عمومی
چند سال است كه بازار همایشها و كنفرانسهای روابط عمومی در ایران داغ شده است و بسیاری از همكاران روابط عمومیها در این همایشها شركت كردهاند، اما نقد و بررسی این همایشها كمتر انجام شده است.
به گزارش روابط عمومی، شاید یكی از دلایل كمتوجهی به نقد و بررسی همایشها، فقدان رسانههای مستقل و شاید هم تعارفات معمول بین همكارانی است كه سالهاست سابقه رفاقت و همكاری را با یكدیگر دارند. هر چند كه در این یادداشت نقدها متوجه همه همایشها و كنفرانسهای روابط عمومی در ایران نیست و شاید كه این مشكلات در بقیه همایشهای تخصصی در كشور نیز وجود داشته باشد، اما هدف نقد یكی از محورهایی است كه مفهوم اخلاق و اخلاق عمومی پایه شكلگیری آن در طول یك قرن اخیر بوده است. چند هفته پیش كه امكان مصاحبه با جناب استاد عباسزاده فراهم شد، ایشان در مصاحبه با كتاب سال روابط عمومی بیتوجهی به موضوعات اخلاقی و غلبه تفكر اسپانسریسم و اقتصاد بر انصاف علمی و اخلاقی را یكی از دلایل دور شدن خود و دیگر استادان این رشته از همایشهای اخیر دانست. اما به راستی چرا موضوع همایشهای روابط عمومی در ایران آش شوری شده كه به مذاق بسیاری از صاحبنظران و علاقهمندان این رشته خوش نمیآید. واقعیت آن است كه فلسفه برگزاری همایشهای روابط عمومی برای طرح موضوعات جدید و نوین در حرفهای كه به لحاظ ادبیات نظری از دنیا عقبتر است و میتواند در صورت مطلوب برگزار شدن، كمك فراوانی به بروز شدن دانش كارشناسان و مدیران این رشته خواهد كرد. توجه بیش از حد به اهداف اقتصادی، باعث به انحراف رفتن و دور شدن و بیاعتمادی جامعه روابط عمومی به این همایشها شده است. شاید یكی از بهترین دلایل به انحراف رفتن همایشهای روابط عمومی در ایران آن است كه در دنیای غرب و برخی از كشورهای شرق متولی حوزه روابط عمومی چه دولتها یا انجمنهای متولی برگزاری اینگونه همایشها هستند كه معیارهای اخلاقی و انصاف و چارچوبهای علمی اینگونه دچار آسیب نشود. اما به دلیل ضعف مدیریت دولت در این حوزه و نداشتن جایگاه مناسب انجمنها در كنترل و نظارت بر این رویدادها و نیز روابط عمومیها نظیر آنچه در دنیای پیشرفته وجود دارد، متأسفانه مشكلات متعددی در این همایشها میتوان دید كه به طور مختصر به شرح زیر میتوان خلاصه كرد:
1. عدم استفاده از استادان و صاحبنظران به نام داخل و خارجی علیرغم یدك كشیدن نام بینالمللی به دلایل متعدد نظیر كاهش دادن هزینهها در ابعاد بینالمللی و نیز مرزبندیهای سیاسی، صنفی و در حوزه داخلی.
2. طرح بسیاری از روابط عمومیها كمتر صلاحیتئتر در همایشها صرفاً به دلیل نگاه اقتصادی و برخوردار شدن از كمكهای مالی.
3. عدم صلاحیت متولیان همایشها در انتخاب روابط عمومیهای برتر یا برترینهای روابط عمومی و یا واژههایی نظیر مدیر برتر، كارشناس برتر و تكیه حداكثری بر برتر شدن حامیان.
4. جابهجایی در آرا و نظر هیأتهای داوری در برخی از همایشها.
5. استفاده از استادان و یا صاحبنظران در حوزههای دیگر ارتباطات بدون سابقه حضور در روابط عمومی و تخصص روابط عمومی.
به هرحال هر چند كه باید گفت كه دامنه عدم رعایت این مباحث در همایشهای مختلف متفاوت است و برخی از همایشهای – نظیر همایش روابط عمومی الكترونیك با حاشیههای كمتری - هر ساله برگزار میشود. امید است با نظارت جدیتر مدیران روابط عمومیها، انجمنهای صنفی روابط عمومی و دولت همایشها از اهداف و كاركردهای اصلی خود دور نشده و به تولید ادبیات نوین روابط عمومی و مكانی برای همفكری و تعاملات فكری تبدیل شوند.
تنظیم: هومن بهلولی