تبیان، دستیار زندگی
اساساً هدف اسلام این است که مادیات بشر را پیرو معنویات او قرار دهد و رنگ و بویی معنوی به حیات دنیایی انسان ببخشد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

معنویت قدرت آفرین

امام خمینی

اساساً هدف اسلام این است که مادیات بشر را پیرو معنویات او قرار دهد و رنگ و بویی معنوی به حیات دنیایی انسان ببخشد.

معنویت از مفاهیمی است که در دوران مدرن، توجه ویژه بشر را به خود جلب نموده است، لکن همواره بحث درباره منبع معنویت و به عبارت دیگر معنویت حقیقی و مجازی در محافل مختلف مطرح بوده است.

 معنوی در لغت نامه دهخدا چنین معنا شده است: حقیقی، راست، اصلی، ذاتی، مطلق، باطنی و روحانی. معنایی که فقط به وسیله قلب شناخته می گردد و زبان را در آن بهره ای نیست.(1)

گاهی گفته می شود: اصطلاح معنویت از ریشه معنا دریافت شده که یک مفهومی متافیزیکی در برابر حسی بیرونی است، که اشاره به حقیقتی از وجودی ذهنی دربرابر حقیقت بیرونی آن دارد.

بر این اساس می توان «معنویت» را از منظر اسلامی چنین تعریف کرد: «توجه و اهتمام به باطن تعالیم و آموزه های نظری و عملی دین و به طور کلی، توجه به باطن و غیب هستی و پیراستن نفس از تعلق مادیات و آراستن آن به روحانیت احکام و دستورات مبین اسلام، در پرتو توجه و تدبر خالصانه و زینت دادن آن به نورانیت جاری و ساری در نظام آفرینش و از رهگذر طهارت و خلوص عارفانه»(2)

آنچه انقلاب اسلامی ایران را از سایر مکاتب سیاسی و انقلابی دیگر متمایز می کند، وجود همین عنصر معنویت است. چه بسا کسانی که در دنیا قدرت نظامی و اقتصادی و سیاسی و یا حتی اجتماعی داشته و دارند، اما هر کدام با نقیصه و کمبودهایی اساسی مواجه هستند.

 « ملت ایران از بن دندان معتقد است "تا روح اسلام، تا معنویّت اسلام، تا تعبّد به اسلام و عقیده به اسلام در جامعه هست، هیچ عاملی نمی تواند این ملت و این جامعه را از صراط مستقیم انقلاب اسلامی منحرف کند»(3)

اساساً هدف اسلام این است که مادیات بشر را پیرو معنویات او قرار دهد و رنگ و بویی معنوی به حیات دنیایی انسان ببخشد.

وقتی اسلام خود را کامل ترین ادیان معرفی می کند، مطمئناً باید از راهکارها و شیوه های متکامل تری نیز در ترویج و تحکیم معنویت در مملکت وجودی و بیرونی انسان برخوردار باشد.

از دیدگاه منادی اسلام ناب محمدی(ص)، حضرت امام خمینی(ره) «اسلام، مادیت را تبع معنویت می کند.می خواهد مادیت را مهار کند،صورت معنوی به آن بدهد»(4)

قدرتی که از معنویت حاصل می گردد بحدی تاثیرگذار و عمیق است که « نمی خواهند بگذارند زیر پرچم دین و معنویت و اسلام، جامعه ای با این خصوصیات به وجود بیاید. این جامعه، اهداف استکباری را هدف قرار می دهد و می کوبد؛ لذا مخالفت وجود دارد»(5)

در اینجا بی مناسبت نیست داستان زیبایی را درباره قدرت معنویت نقل نماییم؛

« یكی از فرزندان مرحوم آخوند ملا محمّد كاظم خراسانی بنام حاج میرزا محمّد معروف به آقازاده مقیم مشهد بود و عالمی بسیار متعین و متنفّذ بود. مرحوم آقازاده كه در رتق و فتق امور وارد بود، نوكران متعدّدی داشت و هر كدام برای انجام كاری تعیین شده بودند. یكی از نوكرانش ‍ مردی بود به نام حاج علی اكبر كه از همه مشتی تر بود و غالبا سلاح كمری در زیر لباس داشت و محاظ آقا بود.

این حاج علی اكبر، برای من كه حسینعلی راشد فرزند مرحوم ملا عبّاس تربتی هستم ، چنین نقل كرد: در ایام زمستان برای سركشی به املاك آقا به نیشابور رفته بودم . در مراجعه به مشهد، در راه بین شریف آباد و مشهد برف گیر شدیم و در قهوه خانه حوض حاج مهدی ماندیم .

غیر از ما جمعی دیگر نیز به قهوه خانه پناه آورده بودند. شب فرا رسیده بود كه اتومبیلی از طرف مشهد رسید و چهار نفر از جوانان پولدار و خوشگذران مشهدی كه چهار خانم را با خود داشتند و نمی دانم به كجا می خواستند بروند(؟!)، به سبب برف و تاریكی شب ناچار به همین قهوه خانه پناه آوردند.

 آمدن آنها در آن شب تاریك برفی در كوهستان ، بزم عشرتی مجانی برای مسافران به وجود آورد. جوانان بطریهای مشروب و خوراكیها را چیدند و زن ها بعضی به خوانندگی و بعضی به رقص پرداختند. در گرماگرم این بساط، در قهوه خانه باز شد و مرحوم حاج آخوند با سه چهار نفر كه از تربت قصد رفتن به مشهد را داشتند و مركبشان الاغ بود و از سنگینی برف و تاریكی شب امكان حركت برایشان نبود و ناگزیر شده بودند كه به قهوه خانه پناه بیاورند، وارد شدند.

از صاحب قهوه خانه اجازه خواستند به آنها جایی بدهد و او گفت كه سكوی آن طرف خالی است .

من (حاج علی اكبر) با مشاهده این وضع هراسان شدم و گفتم نكند كه از جانب آنها به حاج آخوند اهانتی بشود. به همین خاطر خود را آماده كردم كه اگر خواستند به حاج آخوند اهانت كنند در مقام دفاع برآیم ؛

هر چه باداباد. لكن حاج آخوند، به حالتی كه نه كسی را می بیند و نه چیزی را می شنود به سوی آن سكو رفت و چون نماز مغرب و عشاء را نخوانده بودند از قهوه چی جهت قبله را پرسیدند. حاج آخوند به نماز ایستاد و همراهانش به وی اقتدا كردند. یكی اذان گفت و حاج آخوند اقامه گفت و وارد نماز شدند.

من هم غنیمت دانستم ، وضو گرفتم و اقتدا كردم . چند نفر دیگر از مسافران نیز از بزم عشرت رو برگرداندند و به صف جماعت پیوستند. قهوه چی نیز گفت غنیمت است ، یك شب اقلا نمازی پشت سر حاج آخوند بخوانیم . خلاصه ، وقتی از نماز فارغ شدیم ، از جوان ها و خانم ها خبری و اثری نبود. بساط خود را جمع كرده و رفته بودند و نفهمیدم در آن شب برفی به كجا رفتند.»(6)

با این وصف، خورشید معنویت اسلامی بر تمامی حالات و ابعاد زندگی انسان پرتو افکنده و حقیقتی انسان ساز است که توان حضور و تأثیرگذاری را در همه امور و حالات آدمی دارد.

 آیین مبین اسلام و به ویژه مکتب جامع اهل بیت(ع)، چنین معنویتی را برای بشریت عرضه کرده و یکی از منابع عمده قدرت بشمار می رود.


پی نوشت‏ها:

1.    علی اکبر دهخدا،  لغت نامه، تهران ، موسسه لغت نامه دهخدا، وازه معنوی

2.    علی نعیم الدین خانی ، بشارت ،مرداد و شهریور 1387، شماره 66 ص 46

3.    سخنان مقام معظم رهبری، 13/09/1376

4.    امام خمینی، صحیفه امام،تهران؛ موسسه تنظیم و نشر آثار امام، ج 7، ص 360

5.    بیانات مقام معظم رهبری، 19/ 02/ 1384

6.    یدالله بهتاش ، چهل داستان درباره نماز و نمازگزار، قم؛ انتشارات سبحان

منابع:

قرآن کریم

صحیفه امام

تهیه و فراوری: فربود، گروه حوزه علمیه تبیان