چهره اهل جهنم چگونه است؟
جهنم یعنی چه؟
جهنم یعنی تجلی جایگاه فرصتسوزان. آنها که فرصتها را از دست دادند. آنهایی که نگاه درست به نقشه و معماری انسانیت خودشان نکردند و درست خودشان را شناسایی نکردند و نتوانستند از خودشان استفاده کنند، فرصتها را از دست دادند. این میشود جهنم.
در جهنم چی میسوزد؟
قرآن کریم میفرماید: «کَذلِکَ یُریهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَیْهِمْ وَ ما هُمْ بِخارِجینَ مِنَ النَّار ؛ خداوند این چنین اعمال آنها را به صورت حسرتزایى به آنان نشان مىدهد و هرگز از آتش خارج نخواهند شد » (بقره/167)
اعمالشان را ما این چنین نشانشان میدهیم، به شدت حسرت میخورند. حسرت از چیست؟ حسرت نسبت به از دست رفتههاست. آنچه را که انسان از دست میدهد حسرتش را میخورد. حسرت فرصتهای از دست رفته را میخورد.
اما معتقدان به قیامت، هیچگاه این فرصتها را از دست نمیدهند. احیاءِ فرصت میکنند. فرصت را میسازند. از فرصتها بهره مناسب و لازم را میبرند. «وَالَّذِینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوْمِ الدِّین» اینهایی که قیامت را تصدیق میکنند.
قیامت، حقیقتی است که باید خود را در آن تعریف کنیم
قیامت، شوخی نیست، قابل اغماض نیست. حقیقتی است که من در آن حقیقت باید خودم را تعریف کنم، باید خودم را ببینم. جایگاه خودم را باید در آن نگاه ارزیابی کنم و اگر انسان، عمیقتر به قضیه نگاه کند میبیند که الآن در قیامت زندگی میکند.
نگاه واقع بینانه به قیامت داشته باشیم
قیامت یک امری نیست که قرار است بعدها موجود شود. قیامت یک امر موجودی است که قرار است ظهور پیدا کند. نه این که وجود پیدا کند.
آنان، دارای پوششی سراسری از گدازههای آتشین هستند که تمام بدنشان را فرا گرفته و علاوه بر آن، مواد مذابی بر سر و صورت آنان فرو میریزد
الآن قیامت موجود است. ما داریم به سمت این امر میرویم تا برایمان ظهور پیدا کند. نه این که قیامت معدوم است و قرار است بعداً موجود بشود. صد سال، هزار سال، یک میلیون سال دیگر قرار است موجود بشود.
تعبیر قرآن کریم این است که جهنم احاطه به کفار دارد. «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحیطَةٌ بِالْکافِرینَ» (عنکبوت/54) نمیفرماید «لیحیط بالکافرین» یا «سوف یحیط»، نه! بحث آینده نیست، هم اکنون است. هم اکنون این چنین است. منتها بصیرت ما نابیناست.
خب ببینید وقتی کسی این اعتقاد را پیدا کند، این عقیده را به این ترتیب داشته باشد و بداند که به عنوان یک مأمور، آمده در این عالم عمل کند و بناست که برگردد، نحوه نگاهش به زندگی و گونه استفادهاش از موقعیتها و امکانات، خیلی متفاوت خواهد بود با آن کسی که چنین نمیبیند و لو این که یک اعتقاد ضعیفی در حوزه ذهنش هست اما به عنوان یک باور قلبی به دل تزریق نشده است. این شخص نمیتواند شهوتش را کنترل کند، نمیتواند غضبش را مهار کند. نمیتواند احساسات طبیعیاش را جهت دار کند.
چهره اهل جهنم چگونه است؟
با توجه به آیات قرآن، افراد ساکن در جهنم، دارای ویژگی هایی هستند که اگرچه نمی توان ترسیم دقیقی از چهره آنان به عمل آورد، اما با دقت در این خصوصیات، تا حدودی می توان به دورنمایی از وضعیت آنان دست یافت. برخی از این ویژگی ها عبارت اند از:
1. این که تمام بدن جهنمیان، از جمله صورتشان، هیزمی برای شعله ور کردن آتش جهنم بوده و بر اساس آیاتی از قرآن کریم، ماده اولیه و یا هیزم آتش جهنم، ترکیبی از سنگ ها و پیکر ساکنان دوزخ است.[ بقره، 24؛ تحریم، 6؛ "وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ"؛ آل عمران، 1]
2. آنان، دارای پوششی سراسری از گدازه های آتشین هستند که تمام بدنشان را فرا گرفته و علاوه بر آن، مواد مذابی بر سر و صورت آنان فرو می ریزد.[ حج، 19؛ "فَالَّذینَ کَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیابٌ مِنْ نارٍ یُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُۆُسِهِمُ الْحَمیم"]
3. نباید تصور کرد که چهره دوزخیان، با زندگی در آتش سازگار شده و آسیبی از آن نخواهد دید؛ زیرا به تعبیر قرآن، بعد از آن که آتش، چهره هایشان را فرا گرفت، آنان "کالح" خواهند شد[ مۆمنون، 104؛ "تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فیها کالِحُون"] که "بسیارى از مفسران آن را چنین تفسیر کردهاند که بر اثر شعلههاى آتش، پوست صورت آنها در هم کشیده مىشود به طورى که لب ها از هم باز می ماند".[ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 14، ص 330،]
همچنین، بر پیشانی ها و پهلوها و پشت هایشان، با اموالی که از حرام به چنگ آمده و در راه صحیح مصرف نشده، داغ گذاشته خواهد شد و اثر آن بر چهره هاشان باقی خواهد ماند.[ توبه، 35؛ "یَوْمَ یُحْمى عَلَیْها فی نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُم".]
4. با این حال، فیزیولوژی بدن دوزخیان مانند دنیا نیست که با یک بار سوختن کامل، از بین رفته و نابود شوند، بلکه حتی قرن ها اقامت در دوزخ و انواع مجازات هایی که اجزای درونی بدن آنان را تکه تکه می کند،[ محمد، 15، "سُقُوا ماءً حَمیماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُم".] نمی تواند چارچوب اصلی بدن آنها را از بین برده و به مرگ آنان بیانجامد![ فاطر، 36؛ "وَ الَّذینَ کَفَرُوا لَهُمْ نارُ جَهَنَّمَ لا یُقْضى عَلَیْهِمْ فَیَمُوتُوا وَ لا یُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذابِها".] دوزخیان از این وضعیت دشوار به تنگ آمده و گاه التماس می کنند که مرگشان فرا رسد، اما با درخواستشان موافقت نمی شود[زخرف، 77؛ "وَ نادَوْا یا مالِکُ لِیَقْضِ عَلَیْنا رَبُّکَ قالَ إِنَّکُمْ ماکِثُونَ".]
چهره دوزخیان برای دوستان و آشنایانشان قابل شناسایی و تشخیص بوده، به گونهای که با یکدیگر به گفتوگو مینشینند و از این که برخی از سعادت مندانی که در تصور آنان، افرادی شرور بودهاند را کنار خود نمی یابند، ابراز تعجب میکنند، و حتی به تصریح قرآن، بهشتیان نیز می توانند نگاهی به دوزخ داشته و وضعیت دوستان سابق خود را مشاهده کرده و با دوزخیان گفتوگویی نیز داشته باشند
در همین راستا، پوست بدن و چهره آنان به قدرت خداوند، ویژگی ترمیم شونده داشته و همواره به حالت اول خود بازخواهد گشت، تا عذابشان ادامه یابد.[ نساء، 56؛ "إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا بِآیاتِنا سَوْفَ نُصْلیهِمْ ناراً کُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَیْرَها لِیَذُوقُوا الْعَذابَ".] شاید در گذشته، تصور چنین موضوعی دشوار بود، اما اکنون که انسان نیز توانسته است با دانش محدود خود، موادی را تولید کند که در صورت آسیب دیدن، توانایی ترمیم خویش را دارد، آسان تر می توان وضعیت دوزخیان را دریافت و نباید قدرت نامحدود پروردگار را کمتر از توان بشر بدانیم.
5. به همین دلیل، چهره دوزخیان برای دوستان و آشنایانشان قابل شناسایی و تشخیص بوده، به گونه ای که با یکدیگر به گفت و گو می نشینند[ ص، 61- 55.] و از این که برخی از سعادت مندانی که در تصور آنان، افرادی شرور بوده اند را کنار خود نمی یابند، ابراز تعجب می کنند،[ ص، 62؛ "وَ قالُوا ما لَنا لا نَرى رِجالاً کُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرار".] و حتی به تصریح قرآن، بهشتیان نیز می توانند نگاهی به دوزخ داشته و وضعیت دوستان سابق خود را مشاهده کرده[ صافات، 55- 51؛ "قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّی کانَ لی قَرینٌ ....فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فی سَواءِ الْجَحیم".]و با دوزخیان گفت و گویی نیز داشته باشند[مدثر، 47-40.]
البته، روایاتی نشانگر آن است که مجرمان با وضعیتی متناسب با جرمشان به جهان آخرت گام برمی دارند؛ نظیر این که خود بزرگ بینان، به صورت تحقیر آمیز با چهره ای چون انسان و اندامی به اندازه مورچگان محشور می شوند، [حر عاملی، محمدبن الحسن، وسائل الشیعة، ج 15، ص 378، ح 20795] اما در همان روایات تصریح شده است که این وضعیت تنها تا پایان حسابرسی و روشن شدن تکلیف انسان ها در بهشتی یا دوزخی بودنشان ادامه دارد، [شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ج 1، ص 280] و تا اندازه ای که ما جست و جو کردیم، روایتی که صریحاً به چهره جهنمیان اشاره کند، مشاهده نشد و در صورت برخورد با چنین روایتی، آن را به اطلاعتان خواهیم رساند.
منابع :
پرسمان قرآن
خبرگزاری فارس
بیانات حجت الاسلام مهندسی پیرامون نماز