تبیان، دستیار زندگی
اى مردم! از دو چیز بیشتر از همه بر شما مى ترسم و آن دو پیروى خواهشهاى نفس و آرزوى دراز است، اما پیروى خواهش نفس انسان را از را حق باز مى دارد و آرزوى دراز آخرت را از یاد مى برد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

3گوهر از دریای قرآن و نهج البلاغه


اى مردم! از دو چیز بیشتر از همه بر شما مى ترسم و آن دو پیروى خواهشهاى نفس و آرزوى دراز است، اما پیروى خواهش نفس انسان را از را حق باز مى دارد و آرزوى دراز آخرت را از یاد مى برد.


سخن

1- سخن گفتن نماینده شخصیت انسان است

چون حضرت یوسف را از زندان نزد عزیز مصر آوردند تا با او صحبت كند، قرآن مجید چنین مى فرماید:

یوسف:54: «هنگامى كه با یوسف گفتگو كرد، گفت: اكنون تو نزد ما صاحب اختیار و امنیتى

حكمت 384: تكلموا تعرفوا فان المرء مخبوء تحت لسانه.

سخن گویید تا شناخته شوید، زیرا مرد زیر زبانش پنهان است.

عیبجویى نكنید

حجرات:11:« ازیكدیگر عیب مگویید و به لقب خطاب مكنید كه گناه نمودن از پس ایمان نشانه ى بدى است

همزه:1: ویل لكل همزه لمزه.

2- واى بر هر عیبجوى طعنه زن

خطبه 140: و انما ینبغى لاهل العصمه و المصنوع الیهم فى السلامه ان یرحموا اهل الذنوب و المعصیه و یكون الشكر هو الغالب علیهم و الحاجز لهم عنهم فكیف بالغائب الذى غاب اخاه و عیره ببلواه؟! اما ذكر موضع ستر الله علیه من ذنوبه مما هو اعظم من الذنب الذى غابه به؟! و كیف یذمه بذنب قد ركب مثله؟! فان لم یكن ركب ذلك الذنب بعینه فقد عصى الله فیما سواه مما هو اعظم منه و ایم الله لئن لم یكن عصاه فى الكبیر و عصاه فى الصغیر لجراته على عیب الناس اكبر، یا عبدالله لا تعجل فى عیب احد بذنبه فلعله مغفور له و لا تامن على نفسك صغیر معصیه فلعلك معذب علیه فلیكفف من علم منكم عیب غیره لما یعلم من عیب نفسه ولیكن الشكر شاغلا له على معافاته مما ابتلى به غیره.

اگر باطل از آمیزش با حق خالص مى شد، بر جویندگان مخفى نمى گشت و اگر حق از آمیزش با باطل خالص مى شد، زبان ستیزه كنندگان از آن بریده مى گشت، لیكن دسته یى از حق گرفته مى شود و دسته یى از باطل، آنگاه شیطان بر دوستان خود تسلط پیدا مى كند، و كسانى كه لطف خدا شامل حالشان است، نجات مى یابند

براى كسانى كه از گناه دورى مى جویند و از نعمت سلامت از گناه بهره مندند، سزاوار است كه به گهنكاران و اهل معصیت مهربانى كنند و باید شكرگزارى بر آنها غلبه یابد و ایشان را از یاد گنهكاران باز دارد. چگونه است حال كسى كه از برادرش بدگویى مى كند و به گرفتاریش، سرزنش مى نماید، آیا به یاد نمى آورد كه خداوند گناهان او را مى بخشد و آن گناهان بزرگتر از گناهى بوده است كه برادرش را به آن عیب جویى مى كند؟! چگونه او رابه گناهى سرزنش مى نماید كه خود مانند آن را مرتكب شده است و اگر عین آن گناه را مرتكب نگشته، گناه بزرگترى را انجام داده است؟!

سوگند به خدا كه اگر گناه بزرگ انجام نداده و گناه كوچكى مرتكب شده باشد، هر آیه جرات او بر عیبجویى مردم، گناهى بزرگتر است. اى بنده ى خدا، در عیبجویى هیچكس نسبت به گناهش شتاب مكن كه شاید او آمرزیده شده باشد و بر خود از گناه كوچك هم ایمن مباش كه شاید نسبت به آن معذب شوى. هر كس از شما عیبى از دیگرى مى داند، باید خوددارى نماید به جهت آنچه از عیب خود مى داند و باید سپاسگزارى بر اجتناب از گناه او را از گرفتارى دیگران باز دارد.

حق

3- چگونه باطل با حق اشتباه مى شود

قرآن مجید درباره ى قوم یهود كه بعضى از تورات را كه متضمن صفات پیغمبر خاتم " صلی الله علیه و آله" بود، قبول نكردند و قسمتهاى دیگر آن را پذیرفتند، مى فرماید:

بقره:42: «شما در حالى كه مى دانید، حق را به باطل میامیزید و حق را نهان مدارید. »

آل عمران:71: «اى اهل كتاب چرا حق را به باطل مى آمیزید و حق را در حالى كه مى دانید، نهان مى دارید؟ »

خطبه 50: فلو ان الباطل خلص من مزاج الحق لم یخف على المرتادین و لو ان الحق خلص من لبس الباطل انقطعت عنه السن المعاندین و لكن یوخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان فهنالك یستولى الشیطان على اولیائه و ینجو الذین سبقت لهم من الله الحسنى.

اگر باطل از آمیزش با حق خالص مى شد، بر جویندگان مخفى نمى گشت و اگر حق از آمیزش با باطل خالص مى شد، زبان ستیزه كنندگان از آن بریده مى گشت، لیكن دسته یى از حق گرفته مى شود و دسته یى از باطل، آنگاه شیطان بر دوستان خود تسلط پیدا مى كند، و كسانى كه لطف خدا شامل حالشان است، نجات مى یابند.

پیرو خواهشهاى نفسانى نشوید

نساء:135: «شما كه ایمان دارید، با انصاف رفتار كنید و براى خدا گواهى دهید اگر چه به زیان خودتان یا پدر و مادر و خویشان توانگر یا فقیرتان باشد، خدا به رعایت آنها شایسته تر است. پیرو هوس مشوید كه از عدالت باز مى مانید. »

براى كسانى كه از گناه دورى مى جویند و از نعمت سلامت از گناه بهره مندند، سزاوار است كه به گهنكاران و اهل معصیت مهربانى كنند و باید شكرگزارى بر آنها غلبه یابد و ایشان را از یاد گنهكاران باز دارد. چگونه است حال كسى كه از برادرش بدگویى مى كند و به گرفتاریش، سرزنش مى نماید، آیا به یاد نمى آورد كه خداوند گناهان او را مى بخشد و آن گناهان بزرگتر از گناهى بوده است كه برادرش را به آن عیب جویى مى كند؟! چگونه او رابه گناهى سرزنش مى نماید كه خود مانند آن را مرتكب شده است و اگر عین آن گناه را مرتكب نگشته، گناه بزرگترى را انجام داده است؟!

نازعات:40: «و اما كسى كه از موقعیت پروردگار خویش باك داشته باشد و نفس را از هوس بازدارد، بهشت جایگاه اوست. » قرآن كریم، خطاب به رسول اكرم "ص" مى فرماید:

قصص:50: «اگر اجابت تو را نكردند، بدان كه هوسهاى خویش را پیروى مى كنند. ستمگرتر از آنكه هوس خویش را بدون رهبرى خدا، پیروى كند، كیست؟! خدا گروه ستمكاران را هدایت نمى كند. »

خطبه 42: ایها الناس ان اخوف ما اخاف علیكم اثنان اتباع الهوى و طول الامل فاما اتباع الهوى فیصد عن الحق و اما طول الامل فینسى الاخره.

اى مردم! از دو چیز بیشتر از همه بر شما مى ترسم و آن دو پیروى خواهشهاى نفس و آرزوى دراز است، اما پیروى خواهش نفس انسان را از را حق باز مى دارد و آرزوى دراز آخرت را از یاد مى برد.

حكمت 202: كم من عقل اسیر عند هوى امیر.

چه بسیار خردى كه اسیر خواهش فرمانروا شده است.

خطبه 86: ان من احب عبادالله الیه عبدا اعانه الله على نفسه... قد خلع سرابیل الشهوات و تخلى من الهموم الا هما واحدا انفرد به فخرج من صفه العمى و مشاركه اهل الهوى...

دوست ترین بندگان خدا، بنده یى است كه خدا او را در تسلط بر نفس خویش، كمك كرده است... جامه هاى شهوات و خواهشهاى نفس را از تن بیرون كرده و به جز یك هدف "رضاى خدا" از هر مقصودى خالى شده و از كورى و شركت با هوى پرستان دور گشته است.

بخش نهج البلاغه تبیان


منبع : رابطه نهج البلاغه با قرآن ، سید جواد مصطفوى

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.