تبیان، دستیار زندگی
معمولا باشنیدن واژه ی «ازدواج موقت»یا «صیغه»یک نوع سرزنش و نفرت در ذهن تداعی می شود که این باعث می گرددهمه خانم ها از آن فراری شوند .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تفاوت ازدواج موقت با روابط خارج از ازدواج دائم


معمولا باشنیدن واژه ی «ازدواج موقت»یا «صیغه»یک نوع سرزنش و نفرت در ذهن تداعی می شود که این باعث می گرددهمه خانم ها  از آن فراری شوند .

تا جایی که در برخی از شهرستانها ترجیح می دهند کسی که قصد ازدواج  دارد برای شناخت بیشتر مدتی بدون صیغه ی محرمیت با هم ارتباط داشته باشنداما تن به بدنامی صیغه ندهند!

دوستی خیابانی

اما وقتی بدانیم که ازدواج موقت شرایطی دارد و ائمه(ع) با قبیح دانستن ازدواج موقت برای مردانی که همسران دائم دارند، آن را از صورت جولانگاه شهوت مردان خارج کرده‌اند؛ شاید بهتر بتوانیم به ضرورت وجودی آن فکر کنیم.

درست است که ازدواج موقت در آغاز برای جلوگیری از رابطه نامشروع زن و مرد به وجود آمد اما این باعث سو استفاده ی برخی مردان متاهل شد و این عمل حقوقی را برخلاف مبانی اخلاقی و اجتماعی آن به کار بردند.اما باید به این نکته هم توجه کرد که حذف کامل یک قانون شرعی به خاطر احتمال سو استفاده برخی فرصت طلبان معقول نیست چرا که همیشه عده ای هستند که از قوانین سو استفاده می کنند.

ازدواج موقت به عنوان قالب تعدیل و محدودكننده‌ای برای تنظیم روابط آزاد زن و مرد به توصیه و تشخیص شرع اسلام و قانون می‌باشد. این‌گونه است كه به استناد آیه 24 سوره نساء، نكاح موقت با توجه به مصالح اجتماعی و ضرورت‌های امروزین، غیرقابل اجتناب و به لحاظ شرعی و اسلامی، روا می‌باشد و در حقوق اسلام نیز، دلیلی بر منع نكاح موقت وجود ندارد، مگر پس از وفات پیغمبر اسلام (ص) كه آن هم نمی‌تواند دلیل مشروع باشد.

موانع تحقق نکاح موقت به دلیل فقدان تعریف عرفی، اخلاقی، فرهنگی و قانونی می باشد همچنین، نبود هرگونه پیشینة آموزشی و تعلیماتیِ در جهت آموزشِ همگانی مردم از طریق رسانه‌های جمعی و گروهی، به ویژه مطبوعات، سایت‌های اطلاع‌رسانی و صدا و سیما و مانند آن‌ها و در نتیجه، فقدان معرفت عمومی مردم نسبت به آن و فلسفه وجودی نکاح موقت ، از دیگر موانع اساسی در این باره می‌باشد. چه تفاوتی میان ازدواج موقت و روابط خارج از ازدواج دائم دراسلام و  غرب وجود دارد؟

اولین و اساسی ترین تفاوت در لحاظ کردن و اعتراف به حق خالق بر مخلوق است. در روابط جنسی خارج از چهارچوبه ازدواج در غرب، طرفین در مورد داشتن رابطه جنسی با یکدیگر توافق دارند. از این جهت تفاوتی میان ازدواج موقت و آن روابط نیست. صرف گفتن یک جمله (صیغه عقد موقت) هم به ظاهر قضیه را زیاد متفاوت نمی کند.تفاوت ماهوی میان این دو رابطه در اعتراف ضمنی است که دو طرف در عقد به وجود، حضور، و خالقیت و ربوبیت الله دارند.

درست است که ازدواج موقت در آغاز برای جلوگیری از رابطه نامشروع زن و مرد به وجود آمد اما این باعث سو استفاده ی برخی مردان متاهل شد و این عمل حقوقی را برخلاف مبانی اخلاقی و اجتماعی آن به کار بردند.اما باید به این نکته هم توجه کرد که حذف کامل یک قانون شرعی به خاطر احتمال سو استفاده برخی فرصت طلبان معقول نیست چرا که همیشه عده ای هستند که از قوانین سو استفاده می کنند

وقتی دو نفر پیش از هرگونه تماس بدنی بر خود لازم می دانند که آن دو جمله سوال و جواب را بخوانند (یا کسی به وکالت از طرف آنها بخواند)، در حقیقت به این معنا اعتراف می کنند که ما حق خداوند بر خودمان و ربوبیت تشریعی او را پذیرفته ایم و تسلیم او هستیم در این امر. یعنی پذیرش این حقیقت که ما در مقابل خداوند حقی حتی بر بدن خود نداریم و اگر می خواهیم رابطه ای جنسی برقرار کنیم آنگونه که او فرمان داده است این کار را انجام می دهیم. در مقابل این تسلیم، در رابطه جنسی که مسائل دینی  در آنها لحاظ نشود، دو طرف با چشم پوشی عمدی از فرامین الهی در حقیقت اولا ربوبیت تشریعی خداوند را زیر سوال می برند و ثانیا خود را مالک مطلق بدن خود دانسته و در مقابل خداوند برای خود حقی قائل می شوند. این تفاوت اول و اصلی میان ازدواج (از هر نوعش چه موقت و چه دائم) با روابط خارج از چهارچوب ازدواج شرعی است.

اما تفاوت دوم مربوط به حقوق و تکالیف دو نفر می شود. آنطور که در شرع مقدس اسلام ذکر شده است ، دختر باکره برای ازدواج باید اذن پدر خود را داشته باشد و این شرط صحت عقد است.

دوستی دختر و پسر

مسئله بعدی در باب حقوق و تکالیف که مهم تر است مسئله نفقه زن می باشد. بر خلاف ازدواج دائم، در ازدواج موقت مرد ملزم به پرداخت نفقه به زن نیست. تنها رابطه الزام آور مالی همان مهریه است که باید مرد به زن بپردازد. اما سوال مربوط به بحث ما این است که آیا در روابط جنسی متداول در غرب آیا مرد تعهدی نسبت به زن دارد یا خیر؟ چون اینگونه روابط اکثرا عرفی است و قانون کمتر وارد آن می شود، تعیین مسائل مالی بر عهده خود طرفین است. معمولا در اینگونه روابط خرج خورد و خوراک زن بر عهده خودش است. بارها دیده شده است که دو دانشجو که با هم در یک آپارتمان زندگی می کنند (و طبیعتا رابطه جنسی دارند) وقتی به خرید می روند هر یک پول خرید خودش را می دهد. کرایه خانه را نصف نصف می پردازند و هر کس مسئول خرج خودش است. هنگامی هم که بخواهند از یکدیگر جدا شوند هر یک وسائل خودش را بر می دارد و از یکدیگر جدا می شوند. پس در بحث نفقه تفاوتی میان ازدواج موقت و اینگونه روابط در غرب نیست. البته مسئله مهریه در ازدواج موقت اجباری است ولی در اینگونه روابط جنسی در غرب چنین اجباری وجود ندارد.

مسئله مهم دیگر فرزند یا فرزندان حاصل از این روابط هستند. در ازدواج موقت هر فرزند حاصل از این ازدواج تمامی حقوق فرزند ازدواج دائم را دارد و هیچ تفاوتی در مسئله ارث یا نفقه با فرزندان ازدواج دائم نخواهند داشت. اما در روابطی که در غرب گفته شد، عمده مسئولیت ها بر عهده مادر است زیرا پدر آن بچه در اغلب مواقع از پذیرش مسئولیت سر باز می زند. به همین دلیل است که در غرب نهادها و سازمان هایی برای حمایت از مادران مجرد تشکیل شده است و دولت های غربی مبالغی را برای حمایت مالی و اجتماعی از این زنان و فرزندانشان قرار داده اند.

مسئله دیگر روابط بعد اتمام مدت عقد موقت و تفاوت آن با روابط جنسی در غرب است.در صورتی که میان زن و مرد بعد عقد رابطه جنسی برقرار شود، زن بایستی پس از اتمام مدت عقد (در ازدواج موقت) و یا طلاق یا مرگ همسر (در ازدواج دائم)مدت زمان مشخصی که در حدود سه ماه است نمی تواندبا مردان دیگر ازدواج کند.(مگر برای زنان یائسه یا نابالغ). این یکی از تفاوت های اصلی میان ازدواج موقت و روابط جنسی در غرب است که به نوعی حد و مرزی میان ازدواج های پیاپی قرار می دهد.(1)

ازدواج موقت به عنوان قالب تعدیل و محدودكننده‌ای برای تنظیم روابط آزاد زن و مرد به توصیه و تشخیص شرع اسلام و قانون می‌باشد. این‌گونه است كه به استناد آیه 24 سوره نساء، نكاح موقت با توجه به مصالح اجتماعی و ضرورت‌های امروزین، غیرقابل اجتناب و به لحاظ شرعی و اسلامی، روا می‌باشد و در حقوق اسلام نیز، دلیلی بر منع نكاح موقت وجود ندارد، مگر پس از وفات پیغمبر اسلام (ص) كه آن هم نمی‌تواند دلیل مشروع باشد

اما با توجه به دفاع تمام قد اسلام از فرزندان حاصل از این ازدواج به عنوان فرزندان آن مرد که باید حقوق آنها را بپردازد و همچنین حق مهریه، چه دلیل عقلی و انسانی برای مخالفت با ازدواج موقت در مقابل روابط آزادی جنسی در غرب وجود دارد؟!

درست است که ازدواج موقت هیچگاه جایگزین ازدواج دائم نشده است و نباید بشود اما درعین حال نباید این راهکارسودمند را که در موارد ضروری می تواند گره از بسیاری مشکلات جامعه بگشایدبه خاطر سو استفاده ی عده ای رد کرد.شما فرض کنید که اگر یك نویسنده براى پر كردن جیب خود از مقام نویسندگى سوء استفاده نموده و دست به اغفال مردم، تحریك شهوات، خلق سوژه هاى دروغ جنجالى، و دلالى براى مقامات مختلف كند، آیا باید جلوى آزادى قلم و مطبوعات و نشریات و سودمندى كه مایه بیدارى افكار مردم است به كلى گرفته شود، یا قلم سوء استفاده چى را باید شكست؟!

كدام منطق و كدام عقل اجازه مى دهد كه جلوى قوانین و مقررات سودمند به خاطر سوء استفاده عده اى گرفته شود؟ آیا به خاطر یك بى نماز یا صد نفر بى نماز درب مسجد را مى بندند؟

خلاصه اینكه این اشتباهات هیچ تاثیری در نتایج و آثار مفید این قانون اسلامى نمى تواند داشته باشد، باید این قانون را اجرا كرد و جلوى سوء استفاده ها را هم گرفت.

فرآوری : طاهره رشیدی

بخش حقوق تبیان


منبع:پارسینه_ حقوقدانان