
آموزش عکاسی نجومی؛ از علم تا عمل
قسمت دوم (اجزای دوربین و پارامترهای مۆثر در عکس)
لنز
لنز دوربین از چندین عدسی مقعر و محدب تشکیل شده و وظیفه آن کانونی کردن تصویر واضح روی صفحه حساس است. قواعد مربوط به بزرگنمایی، میدان دید و ... همانند آنچه در مورد تلسکوپهاست بوده و قابل تعمیم است. فاصله کانونی لنز (فاصله لنز از نقطهای که پرتوهای عبوری از لنز در آن کانونی میشوند) تعیینکننده بزرگنمایی و میدان دید دوربین است. هرچه فاصله کانونی لنز بیشتر باشد، بزرگنمایی آن بیشتر و میدان دید آن محدودتر خواهد بود. نکتهای که در عکاسی نجومی حائز اهمیت است میزان گردآوری نور است. هرچه بزرگنمایی بیشتر شود، افت نور نیز به مراتب بیشتر خواهد شد.
برای عکاسی نجومی در وهله نخست، لنزهایی با فاصله کانونی بسیار کم در اولویت قرار دارند، چراکه برای بزرگنماییهای زیاد و عکاسی از اجرام عمقی آسمان، لنزی غولپیکر به نام تلسکوپ در اختیار عکاسِ نجومی است و بنابراین لنزهای تله (با فاصله کانونی بالا) در این مقایسه بیخاصیت جلوه میکنند. همچنین با توجه به آنچه گفته شد لنزهای با فاصله کانونی کم و میدان دید بازتر تصویری با نور بیشتر به ارمغان میآورند، پس برای عکاسی میدان دید باز از آسمان شب و طبیعت آن، بهترین گزینه به حساب میآیند.
دقت داشته باشید که لنزهای ترکیبیِ زوم که قابلیت تغییر فاصله کانونی یا همان بزرگنمایی در آنها موجود است گزینه مناسبی برای عکاسی نجومی نیستند (مثل همان یخچال). در این لنزها به دلیل استفاده از چندین لنز، کیفیت، وضوح و نور تصویر افت میکند. به بیان دیگر در این لنزها پتانسیل لنز به جای یک گزاره تخصصی در چند موضوع تقسیم شده، ولی در هیچ کدام از آنها ایدهآل نیست. به همین دلیل است که عکاسهای حرفهای معمولاً چند لنز و حتی دوربین به همراه دارند.
دیافراگم
همانطور که پیشتر نیز اشاره شد دیافراگم دوربین عکاسی وظیفه کنترل مساحت نور ورودی به صفحه حساس را دارد. این عدد معمولاً در بازه 1.4 تا 32 قرار دارد و هر چه بیشتر باشد نور ورودی کمتر خواهد بود. دیافراگم دوربین از اجزای لنز محسوب شده، بازه آن با تعویض لنز تغییر میکند و هرچه گستره بازه دیافراگم مقادیر بیشتری را دربرگیرد، لنز بهتر است.
شاتر و دکلانشور
همانطور که در شکل میبینید؛ برای هدایت مسیر نور گذرنده به سوی صفحه حساس دوربین (3)؛ شاتر، آینه و صفحه مقابل لنز را (2) -که نور را به سوی منظریاب دوربین (5) هدایت میکند- بالا برده و راه رسیدن نور به سنسور را باز میکند.
وظیفه شاتر نوردهی صفحه حساس با توجه به زمان مورد نظر عکاس است. در دوربینهای حرفهای دیجیتال معمولاً این زمان از یک هشت هزارم ثانیه تا سی ثانیه قابل تنظیم است. اما چه در دوربینهای دیجیتال و چه در دوربینهای آنالوگ برای باز گذاشتن طولانی مدت شاتر باید تمام مدت دستتان را روی دکمه نگه دارید که طبیعتاً به دلیل ناتوانی شما در نگه داشتن طولانی مدت شاتر و امکانِ قطعی تکان خورن دوربین، چنین کاری عملی نیست. دکلانشورهای مکانیکی و برقی امکان نوردهی طولانی مدت را محیا میکنند. وظیفه دکلانشورهای الکتریکی و مکانیکی باز نگه داشتن شاتر برای مدت زمان دلخواه است. همچنین دکلانشورهای دوربینهای دیجیتال امکان عکاسی در تعداد فریم دلخواه و با اطلاعات برنامهریزی شده را به عکاس میدهند. در دوربینهای آنالوگ حرفهای، محلی برای نصب دکلانشور تعبیه شده، دوربینهای دیجیتال نیز دکلانشور الکتریکی یا ریموت کنترل دارند.
تنظیم پارامترهای موثر در عکس
دوربین عکاسی با توجه به فضای عکس دامنهای از تنظیمها را در اختیار کاربر میگذارد تا با توجه به نیاز خود این پارامترها را تنظیم و تعیین کند. در این بخش به بررسی این تنظیمات میپردازیم.
حساسیت
ایزو (International Standards Organisation) میزان حساسیت فیلم یا صفحه حساس دوربین به نور ورودی را بیان میکند. این مقدار در فیلمهای دوربینهای آنالوگ از لحاظ کاربردی بین 100 تا 1000 در دسترس عکاسان است؛ ولی در دوربینهای دیجیتال حرفهای و نیمهحرفهای از 50 تا 24800 تعریف شده است. با افزایش مقدار عددی ایزو، حساسیت نور تصویر بیشتر و با کاهش آن حساسیت کمتر میشود. نکته مهم آن است که با افزایش بیش از حد ایزو در دوربینهای دیجیتال نقاط ریزی به نام نویز روی عکس تشکیل میشود. البته توان دوربین و نرم افزارهای پردازش عکس بسیار مهم است، اما بهطور پیشفرض در دوربینهای نیمه حرفهای، نویزهای ملموس و آزاردهنده از محدوده ایزو 3200 شروع به ظاهر شدن میکنند.
بازه دیافراگم
حتماً در عکسها یا فیلمها به این منظره که فردی یا سوژهای خاص واضح شده و اطرافش مات و کدر است برخوردهاید. اصطلاحاً سوژه اصلی فوکوس شده (در نقطه کانونی شدن پرتوهای عبوری از لنز قرار گرفته است) و اطراف فلو است. برای مثال در عکس زیر قرآن کریم فوکوس شده و اطراف آن خارج از نقطه کانونی لنز است. (عکس: معین پناهنده)
تأثیر دیگر دیافراگم بر عمق میدان دید است. دیافراگم دوربین در زمان ثبت عکس فوق 5/3 بودهاست؛ یعنی، تقریباً در حداکثر میزان گذردهی سطح نوری قرار دارد و با این کار اجازه تفکیک عمق میدان را برای تمام سطح فیلم یا سنسورهای CCD و CMOS میدهد. اما دلیل این اتفاق چیست؟ هرچه اندازه سنسور دوربین بزرگتر باشد، درک سطحی آن نسبت به عمقهای متفاوت بیشتر میشود به همین دلیل است که با یک دوربین کامپکت خانگی یا دوربین موبایل امکان ثبت چنین عکسی ممکن نیست. با بستن دیافراگم سطح دریافتی سنسور عملاً کاهش یافته و درک دوربین نسبت به عمقهای متفاوت کمتر میشود. نهایتاً تصویری پدید میآید که انگار کل المانهای موجود در کادر فکوس هستند. به مثال روبرو توجه کنید؛ در همین عکس هر چه دیافراگم بسته شود (عدد زیر کسر آن بزرگتر شود)، عکس به این سو میرود که تمام سطح آن واضح باشد.
هرچند باید به این نکته توجه کرد که معمولاً در عکاسی نجومی به دلیل کمبود نور همیشه باید دیافراگم در بازترین حالت ممکن باشد و این موضوع کار عکاس را در کانونی کردن صحیح سوژههای سماوی، آن هم در نور کم رصدگاه، بسیار دشوار میکند.
معین پناهنده
بخش دانش و زندگی تبیان