تبیان، دستیار زندگی
من، هرچه در تاریخ روحانیت نگاه می‌كنم ـ جز در موارد استثنایی ـ ملجأ و پناهی جز اهل علم نمی‌بینم كه برای ضعفا و فقرا وجود داشته باشد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حمایت از مستضعفان، وظیفه روحانیت

حوزه

من، هرچه در تاریخ روحانیت نگاه می‌كنم ـ جز در موارد استثنایی ـ ملجأ و پناهی جز اهل علم نمی‌بینم كه برای ضعفا و فقرا وجود داشته باشد.

روحانیت و جامعه از منظر رهبری (8)

در قسمت پیشین دومین مسئولیت روحانیت در قبال جامعه نیز بیان شد. در ادامه یکی دیگر از مسئولیت های اجتماعی حوزه و روحانیت را ذکر می کنیم؛

3- حمایت از مستضعفان

 روحانیت در هزاره گذشته همیشه و همیشه حامی مستضعفان و محرومان بوده است و علمای گذشته ما با مستمندان همسفره بودند و خود نیز ساده می زیستند.

زندگی ساده و بی آلایش روحانیت قدیم همیشه روحیه دهنده زندگی فقیرانه فقرا بوده است. روحانیت با مقاومت های خود با ثروت اندوزی های سلاطین جور، فریاد رس مظلومان و محرومان بوده اند.

روحانیت همیشه در کنار فقرا بوده و فقرا نیز روحانیت را دوست می داشتند.

حمایت از مستضعفان از ویۆگی های روحانیت سابق بوده است همانطور که مقام معظم رهبری به این مسئله اشاره می فرمایند؛

"من، هرچه در تاریخ روحانیت نگاه می‌كنم ـ جز در موارد استثنایی ـ ملجأ و پناهی جز اهل علم نمی‌بینم كه برای ضعفا و فقرا وجود داشته باشد. حقیقت، این طور است.

شما خودتان اهل علم هستید و در شهرها و مراكز گوناگون بوده‌اید. واقعاً چه كسانی بیشتر به ما مراجعه می‌كردند؟ چه كسانی بیشتر به ما وجوهات می‌دادند؟

چه كسانی بیشتر از ما درخواست كمك می‌كردند؟ چه كسانی به ما شِكوه می‌كردند؟ چه كسانی به نماز ما می‌آمدند؟ چه كسانی به مجلس روضه و سخنرانی‌یی كه می‌رفتیم، می‌آمدند؟

حقیقت این است كه غالباً این فقرا بودند ... كسانی كه از لحاظ اجتماعی، جزو محرومینند و از لحاظ خانه و زندگی و وضع معیشت، برخورداری ندارند. ما همیشه در سخنرانیهای خود، چه قدر به پولداران بزرگ و رباخواران و گرانفروشان بد می‌گفتیم. اصلاً یكی از حرفهایی كه ما اهل علم، همیشه در منبرهایمان تكرار می‌كردیم، همین چیزها بود.

از رباخوار، بد می‌گفتیم؛ از آدمهایی كه از سیری می‌تركند، بد می‌گفتیم؛ از كسانی كه اسراف و تجمل و كم‌فروشی و گرانفروشی می‌كنند، بد می‌گفتیم."[1]

حمایت از مستضعفان باید شعار و عمل همیشگی حوزه و روحانیت باشد و هیچ گاه از این هدف فاصله نگیرد.

این حمایت و دفاع از محرومان که عملکرد تاریخی روحانیت بوده نباید دستخوش تغییرات شود یا جای خود را به حمایت از اغنیا بدهد.

حوزه باید بداند این فقرا هستند که به فرمایش رهبری، پای منبرها مینشینند و در روضه روحانیون شرکت می کنند. مستضعفان کسانی هستند که تنها ملجأ خویش را خدا می دانند و سعی در حفظ دین خود حتی در شرایط بد اقتصادی خویش دارند. در نتیجه به روحانیت که نماد دین و به روحانیون که عالمان دین اند و حرف از دین می زنند، پناه می آورند.

روحانیت باید بداند هنوز هم یکی از بزرگترین مسئولیت های حوزه در قبال جامعه، حمایت از محرومان است.

حوزه نباید این مسئولیت خود را فراموش کند که در اینصورت هم ضربه به خود و هم ضربه به دین زده است.

"ما روحانیون، در طول تاریخ، ملجأ و پناه فقرا بوده‌ایم؛ نبادا ملجأ و پناه اغنیا بشویم و فقرا را از دست بدهیم ... روحانیت، باید ملجأ مظلومان باشد."[2]

4- تربیت معنوی

یکی از مهم ترین مسئولیت های اجتماعی حوزه و روحانیت تربیت معنوی جامعه است.

روحانیت علاوه بر اینکه باید تهذیب نفس را برای خود واجب و در اولویت بداند، تربیت و تهذیب نفوس مردم را نیز باید بر خود واجب بداند.

روح معنوی جامعه در گرو روحانیونی ست که با تهذیب نفس خویش، خود را تربیت کرده و حال می توانند برای دیگران نیز نسخه معنوی تجویز کنند. مردم در این روزگار که روزگاری ست بس دشوار و مملو از ناملایمات دنیوی، ضرورت تربیت را فراموش کرده و در مشکلات مادی خویش غرق شده اند.

کمتر کسی به معنویت فکر می کند و در جستجوی آن می باشد.

اینجا همان جایی ست که انتظار می رود روحانیون وارد میدان شوند و همانطور که منابر مساجد را در اختیار دارند، دل های مردم را در اختیار بگیرند و در تربیت دل های آشفته جامعه تلاش کنند.

به خصوص در این زمان که یکی از نقشه های شوم دشمن برای از بین بردن این انقلاب و اسلام، انحطار معنویت است. دشمن با برنامه های مختلف و با طرح های شیطانی خویش در صدد از بین بردن روح معنوی در جامعه است، چراکه می داند با از میان رفتن معنویات در جامعه می تواند به اهداف خود دست یابد.

رهبر معظم انقلاب می فرمایند:

"امروز دستهایی تلاش می‌كنند، تا فساد را به صورت نامحسوس ـ نه آن طور كه شما در خیابان ببینید و بفهمید و مشاهده كنید ـ به شكلهای گروهكی و با هدایت دشمن، در بین جوانان ترویج كنند و پسران و دختران را به فساد و بی‌تفاوتی بكشانند."[3]

در این شرایط، حوزه باید با برنامه ریزی دقیق و موشکافانه مسئله، درک صحیحی از موضوع داشته و طرح های خنثی کننده مقابل را طراحی و اجرا کند.

روحانیت باید با روشی معقولانه و قابل فهم برای مردم، با منکرات جامعه مبارزه کرده و برای تفهیم ایشان و تربیت معنوی مردم رفتاری قابل پذیرش داشته باشند.

نباید برخورد های تند و زننده ای در روند تربیت نشان داد که ایجاد زدگی می کند و نتیجه عکس می دهد بلکه باید با منش و رفتاری عالمانه و بصیرانه در مسیر تربیت معنوی جامعه قدم برداشت؛

"اگر یادتان باشد، در سال 58، آن روزی كه در همین منطقه‌ی نخست‌وزیری، بی‌حجابها ... جمع شدند و هیاهویی راه انداختند و اعتراضی كردند ... صدا و سیما، در آن سال مصاحبه‌یی گذاشت.... آدم خوش بیانی بود ... بیاناتی را ایراد كرد.

من فراموش نمی‌كنم، گفتار او در محكوم كردن بی‌حجابی، آن‌چنان در ذهن مردم اثر گذاشت كه حد و حصر نداشت. البته در آن وقت، بی‌حجابی مفهوم دیگری داشت و در چارچوب دیگری مطرح می‌شد.

 آن روز، بی‌حجابی به معنای تمام عیارش مطرح بود.... منظورم، كار توضیحی كردن برای مردم است. وقتی كه ما برای مردم، كار توضیحی می‌كنیم، واقعاً روی ذهنشان اثر می‌گذارد.

شاید عده‌ی زیادی هستند كه نمی‌دانند، به چه دلیل ما فرضاً با زنی كه مویش بیرون آمد، یا لباس فلان‌طور می‌پوشد، یا جوانی كه لباس پانك بر تن می‌كند، مخالفت می‌كنیم. می‌گویند، جوان است، بگذارید بكند، چه اشكالی دارد؟! او توجه ندارد كه ما با چه چیزی می‌جنگیم و با چه چیزی مبارزه می‌كنیم. این، بایستی برای مردم بیان بشود."[4]


پی نوشت ها:

[1] سخنرانی در ششمین سمینار ائمه جمعه تهران، 6/3/63.

[2] سخنرانی با روحانیون و علمای قاین، 3/1/66.

[3] سخنرانی در دیدار با روحانیون و ائمه جماعات و وعاظ استان تهران، 7/5/71.

[4] سخنرانی در دیدار با جامعه وعاظ تهران، 14/2/65.

تهیه و فرآوری: احمد اولیایی، گروه حوزه علمیه تبیان