تبیان، دستیار زندگی
دکتر «عبدالحسین زرین کوب» در 27 اسفند 1301 خورشیدی در بروجرد متولد شد. دوران کودکی را در مکتب خانه و سپس در دبستان کمال به تحصیل پرداخت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فریاد لب بر دوخته


دکتر «عبدالحسین زرین کوب» در 27 اسفند 1301 خورشیدی در بروجرد متولد شد. دوران کودکی را در مکتب خانه و سپس در دبستان کمال به تحصیل پرداخت.

عبدالحسین زرین کوب

در دبیرستان استعدادهای شایانی در زمینه شعر و تاریخ و ادبیات از خود نشان داد. در سال 1318 به دارالفنون رفت و از همین مرکز علمی فارغ التحصیل شده، به استخدام آموزش و پرورش در آمد. و به خرم آباد رفته به تدریس تاریخ و ادبیات پرداخت.

همزمان با تدریس به دانشکده ادبیات دانشگاه تهران راه یافت و در آنجا دوره ی دکتری را با موفقیت به پایان رساند.

زرین کوب در همین زمان در مجامع ادبی با استادان علم و ادب از نزدیک آشنا شد و استعداد فراوانش را به کسانی چون: دکتر ناتل خانلری، ملک الشعرای بهار، جلال الدین همایی، ابراهیم پور داود، اقبال آشتیانی و سایر اندیشمندان زمان خود، نشان داد.

شیوه نگارش دکتر بیانگر آن است که او تمامی آنچه را که نوشته، از اندوخته های بایگانی ذهنش برداشت کرده و همین هنر است که پیوستگی جریان کلام را همانند جویباری زلال و بی غش در بستری از پیش پرداخته ها روان می کند و زنده، تازه گویا و همه کس پسند می نماید.

او با حضور در مجامع تاریخی و ادبی جهان ( که از سال 1330 شمسی آغاز شد ) با بیانات نافذ و استوار خود، جایگاه غیر قابل انکاری را که ایران در پیشرفت تاریخ و فرهنگ جهان به ویژه آسیا دارد، به حاضران در این مجامع که از گوشه و کنار جهان گرد آمده بودند، شناساند.

از جمله : « شرکت در پنجمین کنگره اسلامی بغداد»، « بیست و ششمین کنگره شرق شاسان دهلی»، « کنگره جهانی علوم تاریخی وین»، « کنگره بین المللی تاریخ ادیان ژنو»، « کنگره جهانی بزرگداشت حافظ در دوشنبه»، « بزرگداشت حکیم نظامی در ایتالیا و امریکا»، « کنگره همکاری های آسیای میانه تهران»، « دو سال تدریس ( 70- 1968 ) در دانشگاه های کالیفرنیا و پرینستون» و بالاخره عضویت در انجمن فلسفه و علوم انسانی وابسته به یونسکو.

نگاهی به چند بیت از شعر «مناجات» دکتر زرین کوب زینت بخش این مقال خواهد بود:

«چیست یا رب سِرّ این حیرانی ام؟

سِرّ این بیهوده سَرگردانی ام

سِرّ این فریاد لب بر دوخته

سِرّ این آرامش طوفانی ام

چون نی ام باقی، چه می جویم بقا

هم، چه ترسم از فنا چون فانی ام

مرغ بسته بال بشکسته پَرَم

جز به بسمل نیست، بال افشانی ام... »

او با حضور در مجامع تاریخی و ادبی جهان ( که از سال 1330 شمسی آغاز شد ) با بیانات نافذ و استوار خود، جایگاه غیر قابل انکاری را که ایران در پیشرفت تاریخ و فرهنگ جهان به ویژه آسیا دارد، به حاضران در این مجامع که از گوشه و کنار جهان گرد آمده بودند، شناساند.

گفتنی است اثر جاودانه ی دکتر زرین کوب با نام «سِرّنی» که تحلیلی اندیشمندانه در زندگی مولانا جلال الدین بلخی است، به عنوان کتاب سال 65 شناخته شد.

دیگر آثار دکتر زرین کوب، بیشتر در زمینه های عرفانی و تاریخی به ثبت رسیده اند، اما گاهی و در حال و هوایی دگرگون، به کلام منظوم و راز و نیاز با یگانه ای که بر دل و جانش حاکمیت داشت می پردازد و به این وسیله نوشدارویی بر زخمهای کهنه ی جان و دل خسته اش می نهد.

قصیده ی بسیار زیبای «مناجات» دکتر زرین کوب که چند بیتش را خواندیم از سروده های بسیار زیبای اوست که در کارنامه ی ادبی اش نقش بسزایی دارد.

این شعر دلنشین این گونه به پایان می رسد:

. . . گر بپرم زین قفس بر بام تو

نغمه ها خوانم که جاویدانی ام

شمع طورم آتشین دارد پیام

ها، تویی تو سوی خود می خوانی ام

کارنامه ی علمی، تاریخی، ادبی دکتر عبدالحسین زرین کوب در 24 شهریور ماه 1378 در سن 77 سالگی اش بسته شد.

از این اندیشمند معاصر بیش از پنجاه کتاب بر جای مانده است که برخی از آنها عبارتند از :

«ارزش میراث صوفیه»، « جستجو در تصوف»، « بحر در کوزه»، « نی نامه »، «شعله ی طور»، «پله پله تا ملاقات خدا»، «سِرّنی»، « نردبان شکسته» و...

بخش ادبیات تبیان


منبع: سایت راسخون