رباتها ناجی بیماران اختلال اعصاب
جن شورمن 52 ساله از سال 1996 با پیشرفت یك بیماری عصبی، عملا كنترل خود را بر اندامهای بدنش از دست داد و سیستم عصبی او كه باید پیامهای مغزش را برای كنترل اعضای بدنش منتقل میكرد، در انجام وظایف خود و انتقال این پیامهای عصبی به ناحیه پایینتر از گردن وی ناتوان شد. نتیجه تجربه دردناك، فلج كامل بدن وی بود.
اینك پس از سالها، این آرزوی غیرممكن نوشیدن یک فنجان چای، برای جن به واقعیت پیوسته است. اینك او به مدد فناوری مدرن رباتیك میتواند از كمك یك بازوی رباتیك استفاده كند.
ایدهای كه برای كمك به وی استفاده شد، ایده جدیدی نیست اما امید زیادی برای كمك به این بیماران به همراه آورده است. محققان برای اینكه او بتواند از اندامی مصنوعی كمك بگیرد، قطعهای كوچك را در مغز او نصب كردند كه میتواند سیگنالهای الكتریكی مغز او را تشخیص دهد. این الكترود از سوی دیگر با بازوی رباتیك طراحی شده در ارتباط است و میتواند پیامهای مغز را برای این بازوی رباتیك ترجمه و ارسال كند.
نتیجه برای جن و بسیاری از بیمارانی كه از ناراحتیهای مرتبط با فلج بدن رنج میبرند به معجزه شبیه است. او اینك میتواند با استفاده از مغز خود و فكر كردن به كاری كه میخواهد با بازوی خود انجام دهد این بازو را در اختیار بگیرد و در نتیجه میتواند خودش فنجانی چای بنوشد.
محققان مركز تحقیقاتی دانشگاه پیتسبورگ پیش از آن كه تراشهها را در مغز وی نصب كنند از او خواسته بودند به آنها بگوید مهمترین خواستهاش اگر همه چیز خوب پیش رفت چیست و چه كاری را بیش از هر چیز دوست دارد با این اندام جدید مصنوعی انجام دهد.
خواسته او این بود كه یك فنجان شكلات داغ بنوشد. برخی تنظیمها بر این اساس صورت گرفت و پس از پایان موفق عمل، او توانست با كمك این بازوی جدید كه اسمش هكتور است این كار را انجام دهد.
بازوی مورد استفاده او هنوز چندان پیشرفته نیست و از سه درجه آزادی برخوردار است، اما گامی در راستای عملی كردن ایدههای پیشروتر به شمار میرود.
شناخت مغز یكی از شگفتانگیزترین كارهایی است كه بشر در راه آن گام برمیدارد. نحوه ذخیره اطلاعات، بازیابی آنها فرآیند تصمیمگیری، ارسال و دریافت پیامها به اندامهای مختلف و هماهنگ كردن آنها با یكدیگر هنوز به طور كامل شناخته نشدهاند.
متخصصان رباتیك ایدههای مختلفی را از عالم خیال وارد عالم واقعیت كردند. آنها از یك سو با توسعه سخت افزارها و پردازشگرهای مدرن و از سوی دیگر با توسعه روشهای برنامهریزی و بهكارگیری بسیاری از الگوریتمهای پیچیده، گامهای سریعی در توسعه رباتیك برداشتند. اینك ما در دورانی به سر میبریم كه بسیار شبیه داستانهای علمی ـ تخیلی سالهای گذشته است.
ما رباتهایی را به سیارات دیگر فرستادهایم تا به كاوش آنها بپردازند. دانش رباتیك فقط خود را در حوزهای مانند روبوكاپ نشان نمیدهد.
این پیشرفت و توسعه رباتیك مفهومیجدید به نام رباتهای اجتماعی را مطرح كرده است و رباتهایی كه با محیط اطراف خود واكنش نشان میدهند و حتی برخی احساسات پایهای را درك و شبیهسازی میكنند و متناسب با آن واكنش نشان میدهند. چندی پیش رباتی پیشرفته به نمایش گذاشته شد كه میتوانست توپهایی را كه به سمت او پرتاب میكنید در هوا بگیرد و این پیشرفتی شگفتیساز به شمار میرود.
ایده اصلی پیچیده نیست. شما باید ببینید وقتی مغز دستور حركتی خاص را مثلا به بازوی شما میدهد چه بخشی از مغز فعال و چه سیگنالی به آن اندام ارسال میشود اگر این مساله حل شود میتوانید تراشهای را طراحی كنید كه در آن قسمت مغز قرار گیرد و هر وقت چنان فعالیتی در مغز اتفاق افتاد كه معادل ارسال پیام حركتی بود آن را شناسایی و به عضو مصنوعی منتقل كند.
به این ترتیب شما میتوانید با اندكی تمرین همانطور كه بازوی خود را حركت میدهید یكی از اندامهای رباتیك مصنوعی را كه میتواند به بدن شما متصل یا از آن جدا باشد، حركت دهید.
هنوز این فناوری نو پاست و هزینههای آن و چالشهای پیش روی آن آنقدر بالاست كه نتواند راه خود را به جامعه متقاضیان فراوانش باز كند، اما پیشرفت فناوری و توسعه سرمایهگذاری باعث خواهد شد این روشها توسعه بهتری پیدا كند و روزی از نظر اقتصادی آنچنان به صرفه باشد كه افراد عادی بتوانند از آن بهره ببرند.
منبع: سیب