تبیان، دستیار زندگی
بنابر عقیده این گروه ، تبرک جستن به آثار انبیا و عبادتگاه گرفتن محل قبر ایشان شرک است. بازسازی و بنای بر قبور آنان در حد شرک است. مجلس بزرگداشت تولد ایشان و تولد اولیا معصیت و بدعتِ حرام است. و در یک کلام، توسل به خدا به وسیله غیر خدا، در حد شرک است. و وس
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : حامد حسینی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

توسل و تبرک جستن به آثار پیامبر و صالحین(2)

وهابیت


از جمله دلایلی که از دیرباز امت اسلامی را آماج تهمت ها و جنایتهای وهابیان قرا داده است ،ریشه در برداشتهای تنگ نظرانه گروه وهابی از دین و رفتارهای دینی دارد ،در نتیجه این تنگ نظریها و کوته بینی ها ،بسیاری از مسلمانان توسط وهابیان به شرک متهم شده و در پی آن مورد قتل و غارت و تجاوز قرار گرفته اند.


مروری کوتاه بر جنایات و فجائع وهابیت در تاریخ ،این حقیقت را به اثبات می رساند که تاویلها و برداشتهای این گروه نسبت به آئینها و سنتهای اسلامی و در پی آن مواضع افراطی آنان دراین راستا چه ضررها و مصائبی را بر جامعه اسلامی تحمیل کرده است. از جمله سنتهایی که وهابیان با آن به مخالفت پرداخته و از دیرباز، هر از گاهی آنرا بهانه و دستاویز جنایتی جدید قرار می دهند، مساله سنت تبرک جویی مسلمانان از قبور و آثار اولیاء و صلحا است. و این در حالیست که، این رفتار ریشه در آیات متقن و صریح قرآن کریم و سنت انبیاء گذشته داشته واز زمان حیات پیامبر خدا و صحابه تا کنون، قرنهاست که به عنوان یک رفتار دینی مورد توجه امت اسلامی قرار گرفته است. چنانکه آداب روضه منوره و حرم رسول خدا(صلی الله علیه و آله) از هنگام ورود به حرم، کیفیت ایستادن، تبرک جستن به قبر و یا ستون‏ها، منبر و ...از این قبیل می‏باشد. با این همه وهابیت اشکال تراشی های بی اساسی را در مساله تبرک جویی، ضمن استدلالهایی ضعیف و کم ارزش مطرح نموده و آنرا مجوز جنایات و کشتارهای خویش می داند. در این قسمت بر آنیم تا برخی از اشکالات و ایرادهایی که این گروه به مساله تبرک جویی دارند را مطالعه و مورد بررسی قرار دهیم.

وهابیت و اشکال تراشی در تبرک جویی به آثار انبیاء و صلحا

بنابر عقیده این گروه ، تبرک جستن به آثار انبیا و عبادتگاه گرفتن محل قبر ایشان شرک است. بازسازی و بنای بر قبور آنان در حد شرک است. مجلس بزرگداشت تولد ایشان و تولد اولیا معصیت و بدعتِ حرام است. و در یک کلام، توسل به خدا به وسیله غیر خدا، در حد شرک است. و وسیله قرار دادن رسول خدا(صلی الله علیه و آله) پس از وفات آن حضرت، مخالف شرع اسلام است.

صالح بن فوزان نیز از مفتیان وهابیان در المنتقی من فتاوی، می‌گوید: « سجده كردن بر تربت اگر چه به قصد تبرك و تقرب به ولی باشد، شرك اكبر است.»

بنابر عقیده این گروه ، تبرک جستن به آثار انبیا و عبادتگاه گرفتن محل قبر ایشان شرک است. بازسازی و بنای بر قبور آنان در حد شرک است. مجلس بزرگداشت تولد ایشان و تولد اولیا معصیت و بدعتِ حرام است. و در یک کلام، توسل به خدا به وسیله غیر خدا، در حد شرک است. و وسیله قرار دادن رسول خدا(صلی الله علیه و آله) پس از وفات آن حضرت، مخالف شرع اسلام است

ابن عیثمین در كتاب مجموع الفتاوی می‌گوید: « تبرك جستن به پارچه كعبه و مسح آن از بدعتهاست، زیرا در این باره از پیامبر صلی‌الله ‌علیه‌ و علی‌ آله‌ و سلم چیزی به ما نرسیده است.»

شورای دائمی مفتیان وهابیان نیز توجه پیدا كردن مردم به مساجد و مسح نمودن دیوارها و محرابها و تبرك به آن را بدعت و نوعی شرك و شبیه به عمل كفار در جاهلیت قلمداد كرده اند.

بن باز مفتی پیشین عربستان سعودی  نیزدر كتاب فتاوی الاسلامیه می‌گوید: « قرار دادن قرآن در ماشین به جهت تبرك، اصل و دلیلی نداشته و غیر مشروع می‌باشد.»

و باز صنعانی که از علمای وهابیون می‏باشد می‏گوید: طواف قبور و تبرک و دست کشیدن یا لمس اعضای دیگر به قبور پیامبر و اهل‏بیت شرک است و این اعمال، مانند افعال جاهلیت برای بت‏ها می‏باشد.(1)

تمامی فتاوایی که از نظرتان گذشت، ریشه در تناقض گویی  مبدعان و موسسان این فرقه و ِاعمال سلایق آنان در مسائل دینی

دارد.با این همه متون به جای مانده از سرشاخه های اندیشه سلفی گری وهابیت، بیانگر اینست که شدت و حدت این موضع گیریها ، به میزانی که علمای معاصر وهابی بیان می دارند،نبوده است .

ابن تیمیه در كتاب « اقتضاء الصراط المستقیم» نقل می‌كند: « احمد بن حنبل و غیر او اجازه داده‌اند تا انسان منبر و جا دستی پیامبر صلی‌ الله‌ علیه ‌وعلی‌آله‌ و سلم بر روی منبر را برای تبرك مسح نماید! ولی مسح قبر آن حضرت را رخصت نداده‌اند! ولی برخی دیگر از اصحاب ما روایتی از احمد نقل كرده كه مسح قبر پیامبر صلی‌ الله‌ علیه ‌وعلی‌آله‌ و سلم را نیز جایز شمرده است.»(2) وی در رساله ای که پیرامون مساله زیارت نگاشته نیز می نویسد: «التمسح بالقبر ای قبر كان ـ و تقبلِه، و لو كان ذلك من القبور الانبیاء شرك». دست مالیدن و بوسیدن قبور ولو قبور انبیاء از اعمال شرك است.(3)

حضرت محمد

ابن تیمیه از سویی دیگر سخن سابق خویش را که بوسیدن و تبرک جویی به قبر پیامبر اسلام سیره برخی از ائمه چهارگانه اهل سنت بوده را نقض نموده وبدون ارائه دلیل و مدرک متقن و معتبر،بر ادعای اجماع علمای اهل سنت و ائمه مذاهب چهارگانه، بر حرام بودن  تبرک جویی از قبر پیامبر خدا،پای فشرده و می نویسد : «و التّفق الائمه علی انه لا یمس قبر النبی ـ صلی الله علیه وآله ـ و لا یقبله...» علماء اجماع دارند به اینكه لمس كردن قبر پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ و بوسیدن آن جایز نیست.(4).

در پی آن شاگرد نهضت فکری ابن تیمیه ، محمد ابن عبد الوهاب  نیز درراستای بسط و ترویج تصورات وی چنین می نویسد: دست كشیدن در قبر و بوسیدن آن از عمل بت پرستان و مشركان است.(5) وی در کتاب التّوحید، بابی به عنوان «من تبرّک بشجر أو حجر أو نحوهما» (یعنی کسی که به درخت یا سنگ و مانند آن تبرّک جوید) گشوده و تبرّک به آنها، و نیز تبرّک به بقعه‏ها و مشاهد مشرفه را جزء شرک دانسته و غیر مشروع قلمداد کرده است. او می‏گوید:چنین تبرّکی غلو است و به تدریج به عبادت و پرستش آنها می‏انجامد که در این صورت «شرک اکبر» نامیده می‏شود،که بر این اساس،از تبرّک به مقام ابراهیم علیه السّلام، حرم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، بیت المقدس و غیر آنها از سایر بقعه‏ها باید دوری جست.(6)

حسن بن آل شیخ در شرح کتاب مزبور، قبرها را هم افزوده است.(7) و به گفته عبد العزیز بن باز در تأیید سخنان مذکور، ضریحهای زرد از جنس طلا و مس که امروزه بر تربت حسین و زینب علیهما السّلام و صالحان گذاشته شده و مردم به آنها تبرّک می‏جویند نیز از همین قبیل (شرک) است.(8) بنابر این، تبرک به آثار صالحان و گذشتگان در آیین وهابیّت حرام وجزء شرک به حساب می‏رود.

روز 18 ذی حجّه آن سال، برابر با اول بهمن یکهزار وصد وهشتاد(1/11/1180) شمسی در حالی که اکثر مردم به زیارت حضرت امیر موءمنان علیه السّلام به نجف اشرف مشرف شده بودند، به شهر کربلا هجوم آوردند وچهار یا پنج هزار از زن و کودک و پیرمرد را قتل عام کردند، سپس به حرم حضرت امام حسین علیه السّلام یورش بردند و آنچه از فرش، لوازم و ذخایر وجود داشت همه را غارت کرده، ضریح مقدّس را کندند و قبر مطهر را ویران ساختند

در نتیجه این اعتقاد موهوم و مخرب، وهابیون هرگاه اقتدار یافتند اماکن مقدسه، مشاهد مشرفه و بقعه‏های متبرکه ، قبور ائمه  و بزرگان و صالحان دین را به عنوان مظاهر شرک ، تخریب و از میان برداشتند. از جمله در تاریخ 1216 ه.ق سعود بن عبد العزیز پسر محمد بن سعود وهّابی نجدی لشگری متشکل از عرب نجد مجهّز کرد که بنا به گفته برخی از مورخان اروپا ششصد پیاده و چهارصد سوار در آن شرکت داشتند و در فرصتی مناسب، یعنی روز 18 ذی حجّه آن سال، برابر با اول بهمن یکهزار وصد وهشتاد(1/11/1180) شمسی در حالی که اکثر مردم به زیارت حضرت امیر موءمنان علیه السّلام به نجف اشرف مشرف شده بودند، به شهر کربلا هجوم آوردند وچهار یا پنج هزار از زن و کودک و پیرمرد را قتل عام کردند، سپس به حرم حضرت امام حسین علیه السّلام یورش بردند و آنچه از فرش، لوازم و ذخایر وجود داشت همه را غارت کرده، ضریح مقدّس را کندند و قبر مطهر را ویران ساختند، آنان با هتّاکی و گستاخی تمام، اسبان خود را در صحن مطهّر بستند ومرتکب اعمال ننگین وشرم آور شدند.(9)

خلاصه سخن

علیرغم وجود شواهد بسیار در آیات قرآن و سنت انبیاء و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و اصحاب ایشان در موضوع  تبرک جستن مسلمانان به قبور و آثار اولیاء و صلحاء ، مفتیان وهابی خصوصا ابن تیمیه موسس اندیشه وهابیت دچار تناقض گوئی و اعمال سلیقه در این مسئله شده به طوری که در کتاب خویش به نقل از احمدبن حنبل تبرک جستن به قبر و منبر پیامبر را جایز دانسته و در جای دیگر آن را جایز نمی داند .

پی نوشتها:

1-      کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب ، ص 341 .

2-      اقتضاء الصراط المستقیم، ص 367.

3-       كتاب الزیاره، ابن تیمیه، ص 438، المسأله السابعه.

4-      همان

5-      الجامع الفرید، رساله الكلمات النافعه فی المكفرات الواقعه، محمد بن عبد الوهاب، ص 306.

6-      التوحید،محمد ابن عبدالوهاب  ص 40

7-      فتح المجید فی شرح کتاب التوحید،  حسن بن آل شیخ ،با حواشی عبد العزیز بن باز، ص 133، نشر مکتبه سلفیه، مدینه منوره 1319 ه.

8-        حاشیه فتح المجید ،عبد العزیز بن باز ، ص 141.

9-      مراجعه شود به کشف الارتیاب، سید محسن امین،باب جنایات وهابیت

سیدحامدحسینی       

بخش اعتقادات شیعه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.