تبیان، دستیار زندگی
هیجان ها از عناصر فیزیولوژیک، موقعیتی و شناختی تشکیل می شوند، اما همه ی روان شناسان در مورد شیوه ی عملکدد متقابل این عناصر، برای تولیداعمال و حالت های هیجانی، اتفاق نظر ندارند ....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نظریاتی پیرامون هیجان

نظریاتی پیرامون هیجان

همان گونه که مستحضرید اهمیت علم روان شناسی درکشورمان به صورت مدرن آن در چند دهه ی اخیر، بیش از پیش آشکار شده است.

به عبارت دیگر می توان گفت برای حل قسمت عمده ای از مسائلی که بشر امروز با آن روبرو است باید از علم روانشناسی کمک گرفت.

در همین راستا کتاب روان شناسی سال سوم رشته ادبیات و علوم انسانی بیش از یک دهه است که در  چرخه ی آموزش کشور قرار دارد. مرکز یادگیری تبیان نیز به منظور یاری رساندن به شما دانش آموزان و دانشجویان عزیز، سلسله مقالاتی را در این ارتباط در نظر گرفته، که امید است مورد بهره مندیتان قرار گیرد.

در مقاله پیشین دانستیم که هیجان ها از عناصر فیزیولوژیک، موقعیتی و شناختی تشکیل می شوند، اما همه ی روان شناسان در مورد شیوه ی عملکرد متقابل این عناصر، برای تولید و اعمال حالت های هیجانی، اتفاق نظر ندارند.

برخی معتقدند که برانگیختگی فیزیولوژیک مانند تند شدن ضربان قلب و آهنگ تنفس، بالا رفتن فشار خون، سرخ شدن، رنگ پریدگی و... نسبت به عناصر موقعیتی و شناختی، بنیادی تر است. به این معنی که نوع برانگیختگی می تواند ارزشیابی هیجان و طبقه بندی آن را تحت تأثیر قرار دهد.

نظریاتی پیرامون هیجان

برخی دیگر متقدند که ارزشیابی هیجان یا شناخت آن و برانگیختگی فیزیولوژیک طوری به هم پیچیده اند که جدا کردن آن ها دشوار است.

منطق، این طور حکم می کند که باید موقعیتی فراهم شود، این موقعیت ارزشیابی شود و به دنبال آن حالت هیجانی  یعنی ترکیبی از برانگیختگی و تفکر ظاهر شود، مثلا:

شما در جلسه امتحان حاضر می شوید : موقعیت

سوالات را خیلی دشوار می یابید: ارزشیابی شناختی از موقعیت

و احساس می کنید که  در آب داغ افتاده اید و خود را افسرده احساس می کنید: برانگیختگی هیجان

اما برخی روان شناسان با این روند موافق نیستند:

ویلیام جیمز روان شناس آمریکایی پیش از شروع قرن بیستم اعلام کرد هیجان ها بر اثر واکنش های رفتاری آشکار در مقابل رویداد ها به وجود می آیند، نه این که واکنش های رفتاری را به وجود آورند.  این نظریه به وسیله لانگه که فیزیولوژیست و هم عصر جیمز بود نیز عنوان شده بود.

از دیدگاه جیمز و لانگه ی دانمارکی، هیجان معلول دگرگونی های فیزیولوژیک است، نه علت آن. چون فرار می کنیم، در نتیجه می ترسیم، نه این که چون می ترسیم فرار می کنیم.

والتر کنون در انتقاد از این نظریه معتقد است که یک رویداد معین، واکنش های فیزیولوژیک و تجربه ی هیجانی را به طور همزمان راه می اندازد.

وی همراه بارد ادعا می کند که یک رویداد معین، می تواند واکنش های جسمی (برانگیختگی) و تجربه ی هیجان را به طور همزمان ایجاد کند، یعنی وقتی رویدادی ادراک می شود (یعنی مغز آن را تفسیر می کند) مغز به طور همزمان برانگیختگی دستگاه خودکار و ماهیچه ای و تجربه ی هیجان را تحریک می کند.

طبق این نظر، هیجان ها به همراه واکنش های جسمی تولید می شوند، نه این که به وسیله آن ها تولید شوند.

هیجان و سلامتی

فشار روانی یا استرس حاصل از هیجان، اغلب به عنوان عامل مزاحم برای سلامتی انسان به حساب می آید.

اشخاصی که در معرض عوامل تولید کننده ی فشار روانی قرار می گیرند، به طور متوسط بیشتر از کسانی که در معرض دگرکونی های شدید نیستند، بیمار می شوند.

با وجود این، به نظر می رسد که فشار روانی برای برخی افراد مفید باشد، یعنی، برخی افراد تمایل به هیجان خواهی داند.

بنابراین می توان گفت که

عامل ناراحتی های روانی، خود فشار روانی، نیست، بلکه شیوه ی برخورد و شیوه ی واکنش در مقابل آن است.

بیشتر، طرز برخورد انسان ها با حوادث زندگی است که برای آن ها فشار روانی به وجود می آورد.

بررسی ها نشان می دهد که مغز انسان می تواند هورمون ها و موادی آزاد کند که روی گلبول های سفید و سایر قسمت های دستگاه دفاعی بدن اثر می گذارند. این هورمون ها و مواد، علاوه بر این که روی سایر عملکرد ها اثر دارد، بین تفکر و توانایی مقاومت در مقابل بیماری ها نیز ارتباط ایجاد می کنند.

نظریاتی پیرامون هیجان

تحقیقات نشان داده است که در یک خانواده وقتی یکی از همسران می میرد، دستگاه ایمنی بازمانده ضعیف می شود. آمار مرگ و میر همسران عزادار موید این مطلب است. و جالب این که، میزان این مرگ و میر در مردان بازمانده، بیشتر از زنان است.

مطالعه دیگری نیز نشان می دهد، آن هایی که غمگین و در خود فرورفته اند، بیشتر از کسانی که شادند از بیماری قلبی رنج می برند.

بنابراین، وجود افسردگی بهتر از هر نوع علامت جسمی اجازه می دهد تا مسائل و آینده ی افراد پیش بینی شود.

اشخاصی که از نظر هیجانی افت قابل ملاحظه ای دارند، از بروز خشم خود جلوگیری می کنند یا خود را بی پناه و بدون تکیه گاه احساس می کنند، بیشتر از دیگران به بیماری سرطان مبتلا می شوند. در میان مبتلایان به سرطان نیز، آن هایی که هیجانات  خود را بروز می دهند، نسبت به آن هایی که هیجان خود را پنهان می کنند بیشتر بهبود می یابند.


مرکز یادگیری سایت تبیان

تنظیم: یگانه داودی