تبیان، دستیار زندگی
همه ما به کرات ماجرای خبرنگاران و مجریان و منتقدانی را دیده و شنیده ایم که به جرم انتقاد از عملکرد یک مقام مسئول یا از کار، بیکار شدند یا به عاقبتی دچار شده اند که ....
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : سپیده آماده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آخر وعاقبت انتقاد به مسئولین


همه ما به کرات ماجرای خبرنگاران و مجریان و منتقدانی را دیده و شنیده ایم که به جرم انتقاد از عملکرد یک مقام مسئول یا از کار، بیکار شدند یا به عاقبتی دچار شده اند که ....

نقد

همه ما به کرات ماجرای خبرنگاران و مجریان و منتقدانی را دیده و شنیده ایم که به جرم انتقاد از عملکرد یک مقام مسئول یا از کار، بیکار شدند یا به عاقبتی دچار شده اند که ....

ماجرای انتقاد ناپذیری مسئولان کشور، مسئله امروز و دیروز و امسال و سال گذشته نیست. همه ما به کرات ماجرای خبرنگاران و مجریان و منتقدانی را دیده و شنیده ایم که به جرم انتقاد از عملکرد یک مقام مسئول یا از کار، بیکار شدند یا به عاقبتی دچار شده اند که برای همیشه عطای انتقاد از مدیران را به لقایش بخشیده اند. اما واقعا چرا آستانه تحمل مسئولان در برابر نقد تا به این اندازه پایین است؟

مسئولان انتقاد را دشمنی تلقی می کنند

شاید یکی از مهم ترین دلایلی که مسئولان و مدیران کشور ما در مقابل انتقادات رسانه ای و یا انتقادات سایر نهاد ها و مسئولین به عملکرد خودشان این چنین موضع می گیرند و منتقدان را توطئه گر و دشمن می نامند، این است که انتقادات وارد به یکی از زوایای مدیریتی برای عملکرد خود را ، نقد تمام فعالیت ها و حتی شخصیت و هویتشان می دانند و به همین دلیل تمام قد در مقابل منتقدان می ایستند و انها را متهم به تضعیف نهاد مربوطه می کنند. در حالی که انتقاد به یکی از جوانب کاری و عملکردی یک مدیر به هیچ عنوان به معنی زیر سوال بردن کلیه فعالیت های او نیست و چه  بسا مدیر مربوطه اگر قدری به انتقادات گوش فرا دهد، شاید بسیار بهتر بتواند از پس انجام وظایفش بر بیاید.

یکی از مهم ترین دلایلی که مسئولان و مدیران کشور ما در مقابل انتقادات رسانه ای و یا انتقادات سایر نهاد ها و مسئولین به عملکرد خودشان این چنین موضع می گیرند و منتقدان را توطئه گر و دشمن می نامند، این است که انتقادات وارد به یکی از زوایای مدیریتی برای عملکرد خود را ، نقد تمام فعالیت ها و حتی شخصیت و هویتشان می دانند و به همین دلیل تمام قد در مقابل منتقدان می ایستند

منتقدان از نظر مدیران منفورند!

مسئله دیگری که در ماجرای انتقاد از مدیران و مسئولان وجود دارد این است که منتقدان همواره از نظر مدیران افرادی منفور هستند، کسانی که قصد زیر سوال بردن فعالیت ها و ترور شصیتی و عملکردی مدیر مربوطه را دارند و از این طریق می خواهند او را از سمتش برکار کنند. شاید برای هر منتقدی بارها این اتفاق افتاده باشد که پس از اینکه عملکرد مسئولی را نقد می کنند با پاسخ مسئول مبنی بر اینکه: حالا شما برای چه می خواهی ما را از سمتمان عزل کنی یا اینکه مثلا من از این سمت کنار بروم به شما چه می رسد! را شنیده باشد. از نظر مسئولان و مدیران کشور ما متاسفانه رسانه ها و منتقدان کسانی هستند که هدف جز آجر کردن نان مدیر مربوط و عزل او از سمتش ندارند؟ با چنین پیش زمینه ذهنی از انتقاد در ذهن مسئولان وجود داردچگونه می توان انتظار داشت که مسئول مربوطه در مقابل انتقادات موضع نگیرد؟!

انتقاد

فرهنگی که برای انتقاد تره هم خورد نمی کند

البته ماجرای انتقاد ناپذیری تنها به مدیران و مسئولان و کسانی که در کشور دارای مقام و جایگاهی هستند باز نمی گردد. در همین معاشرت های روزمره و روابط خانوادگی و دوستانه هم ما همواره با مصادیق متعدد انتقاد ناپذیری روبرو هستیم. مثلا شما کدام پدری را دیده اید که با صبر و حوصله انتقادات فرزندانش را بشوند، کدام دوستی را دیده اید که بدون موضع گیری و برافروخته شدن انتقادات دوستش را بشوند و یا کدام فردی که مقابل انتقادات همکارانش در زمینه کار ساکت بماند. هیچ یک از ما در مقابل انتقادات با سکوت تنها گوش نمی دهیم و همواره به دنبال این هستیم که خود را بر حق نشان داده و منتقد را سر جایش بنشیم و در این میان عکس العملمان در موارد مختلف، متفاوت است. آیا تا به حال به این مسئله فکر کرده ایم که چرا همه مردم کشور ما در مقابل انتقادات موضع می گیرند در حالی که انتقاد پذیری در سایر جوامع مسئله ای تعریف شده است؟ دلیلش یک جمله بیشتر نیست، فرهنگ انتقاد پذیری در کشور ما وجود ندارد. در حالی که این مسئله نقد در کشورهای دگر به راحت اتفاق می افتد و در این میان نه پدری از فرزند می رنجد و نه همکاری از همکار دیگرش و همه غالبا سعی می کنند سعی در بهبود رفتارشان داشته باشند.

از نظر مسئولان و مدیران کشور ما متاسفانه رسانه ها و منتقدان کسانی هستند که هدف جز آجر کردن نان مدیر مربوط و عزل او از سمتش ندارند؟ با چنین پیش زمینه ذهنی از انتقاد در ذهن مسئولان وجود داردچگونه می توان انتظار داشت که مسئول مربوطه در مقابل انتقادات موضع نگیرد؟!

نقد پذیری شاخصه جامعه مدرن

مسئله دیگری که در این میان مطرح می شود این است که در جوامع مدرن به دلیل متمرکز شدن منابع قدرت و  وجود مراکز مختلف تولید اندیشه، انتثاد پذیری، حمله محسوب نمی شود. در چنین کشورهایی انتسابات مدیریتی در اساس اصل شایسه سالاری است و مانند کشور ما براساس تبصره پارتی و پول سمت های دریتی تقسیم نمی شود. رسانه های مستقل از دیگر مولفه های جامعه مدرن هستند که انتقاد پذیری را در این جوامع تعریف شده کرده اند. اما در کشور ما سرانه ها همواره باید به نها و گروهی متصل باشند و مسئله رسانه مستقل در کشور ما بسیار نادر است همه ان مسائل در کنار باعث می شود انتقاد که در کشورهای جامعه مدرن اصلی پذیرفته شده ساست در کشور ما دشمنی و تخاصم به نظر آید.

کیانا نیکفام

بخش اجتماعی تبیان


مقالات مرتبط :

قربون و صدقه‌های شبانه روزی  

از آتش سوزی تا بازداشت خبرنگاران

دستجردی از گم شدن ارز مرجع خبر می‌دهد!!