تبیان، دستیار زندگی
در این سرزمین براى قبر پدرت سیدالشهداء نشانه‏اى نصب كرده كه اثرش هیچ گاه كهنه و مندرس نشده و گذشت شب و روز آن را محو نمى‏كند، و بسیارى از رهبران كفر و الحاد و ابناء ضلالت و گمراهى سعى در نابود كردن آن مى‏نمایند ولى به جاى اینكه رسم و نشانه آن از بین رود ظ
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خبر از اسارت عزیزان خدا

امام حسین


پس از آنكه لشگر كفر آتش در خیمه‏ هاى اهل بیت علیهم السلام زدند شعله آتش بالا گرفت فرزندان پیغمبر دهشت زده با سر و پاى برهنه از خیمه‏ ها بیرون دویدند و لشگر را قسم دادند که ما را از قتلگاه حسین علیه السلام گذر دهید، پس بجانب قتلگاه روان گشتند. چون دیدگان بانوان محترمه بر اجسام بى سر شهیدان افتاد بسیار گریستند و بر سر و روى خود زدند و نوحه و زارى نمودند.
طبق آنچه از روایات و اخبار استفاده مى‏شود در بین تمام افراد اهل بیت سیدالشهداء علیه السلام حال امام سجاد علیه السلام از همه وخیم‏تر و بدتر بود و اگر نبود حدیث ام ایمن كه علیا مخدره حضرت زینب سلام الله علیها بر آنجناب نقل فرمود بیم آن مى‏رفت كه حضرت به عالم باقى ارتحال كنند
. ما در اینجا شرح مختصری از این حدیث گرانقدر را طبق آنچه مرحوم ابن قولویه در كامل الزیارات آورده، نقل می کنیم.

حضرت على بن الحسین علیهماالسلام فرمودند:

زمانى كه در طف (كربلا) آن مصیبت به ما وارد گشت و پدرم و تمام فرزندان و برادران و جمیع اهلش كه با او بودند كشته شدند و حرم و زنان آن حضرت را بر روى شتران بى جهاز نشانده و ما را به كوفه برگرداندند پس به قتلگاه ایشان چشم دوختم و ابدان طاهره ایشان را برهنه و عریان دیدم كه روى خاك افتاده و دفن نشده‏اند این معنا بر من گران آمد و در سینه‏ام اثرش را یافته و هنگامیكه از ایشان چنین منظره‏اى‏ را مشاهده كرده اضطراب و بى آرامى در من شدت یافت به حدى كه نزدیك بود روح از كالبدم خارج شود، این حالت را وقتى عمه‏ام زینب كبرى دختر على بن ابیطالب علیه السلام از من مشاهده نموده فرمود:

این چه حالى است از تو مى‏بینم، اى یادگار جد و پدر و برادرم ...؟!

من گفتم:

چگونه جزع و بى تابى نكنم در حالى كه مى ‏بینم سرور و برادران و عموها و پسر عموها و اهل خود را در خون خویش طپیده، عریان و برهنه بوده، جامه هایشان را از بدن بیرون آورده‏اند، بدون اینكه كفن شده یا دفن گردیده باشند، احدى بالاى سرشان نبوده و بشرى نزدیكشان نمى‏شود گویا ایشان از خاندان دیلم و خزر مى‏باشند؟!!

گویا مى ‏بینم كه تو و دختران اهل تو در این شهر به صورت اسیران در آمده، خوار و منكوب مى ‏گردید، هر لحظه هراس دارید كه شما را مردم بربایند، بر شما باد به صبر و شكیبائى، سوگند به كسى كه حبه را شكافته و انسان را آفریده، روى زمین كسى غیر از شما و غیر از دوستان و پیروانتان نیست كه ولى خدا باشد

عمه ‏ام فرمود:

آنچه مى‏بینى تو را به جزع نیاورد، به خدا سوگند این عهد و پیمانى بوده كه رسول خدا صلى الله علیه و آله با جد (امیرالمومنین علیه السلام) و پدر (سیدالشهداء علیه السلام) و عمویت(حضرت مجتبى علیه السلام) نموده و خداوند متعال نیز از گروهى از این امت كه در شمار ستمكاران و سركشان نمى‏باشند پیمان گرفته است.

ایشان در بین اهل آسمان‏ها معروف و مشهورند كه این اعضاء قلم شده را جمع كرده و دفن نموده و این ابدان و اجسام خون آلود را به خاك سپرده و در این سرزمین براى قبر پدرت سیدالشهداء نشانه‏اى نصب كرده كه اثرش هیچ گاه كهنه و مندرس نشده و گذشت شب و روز آن را محو نمى‏كند، و بسیارى از رهبران كفر و الحاد و ابناء ضلالت و گمراهى سعى در نابود كردن آن مى‏نمایند ولى به جاى اینكه رسم و نشانه آن از بین رود ظاهرتر و آشكارتر مى‏گردد.

من پرسیدم: این چه عهد و میثاقى بوده و این چه حدیث و خبرى مى‏باشد؟

پس عمه‏ام [در حدیثی طولانی] فرمود:

ام ایمن برایم نقل نمود: ...رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: جبرئیل بر من فرود آمد و گفت:

... اى محمد! ... این سبط شما (جبرئیل با دست اشاره به حضرت حسین علیه السلام نمود) با جماعتى از فرزندان و اهل بیت شما و نیكانى از امتت در كنار فرات واقع در سرزمینى كه به آن كربلاء مى‏گویند كشته مى‏شوند.

كربلاء را از این جهت كربلاء گویند كه حزن و بلاهائى كه از دشمنان شما و دشمنان فرزندان شما در روزى كه حزن و اندوهش تمام شدنى نبوده و حسرت آن زوال‏پذیر نیست به عمل مى‏آید بسیار و زیاد مى‏باشد.

این زمین پاكیزه‏ترین اماكن واقع روى زمین بوده و احترامش از تمام بقاع بیشتر است، در آن سبط تو و اهل بیتش كشته مى‏شوند. كربلاء از زمین‏هاى بهشت است.

امام حسین

هرگاه روزى كه در آن سبط تو و اهل بیتش كشته مى‏شوند فرا برسد و لشگر اهل كفر و لعنت او را احاطه نمایند به جهت غضب به خاطر تو و فرزندانت اى محمد و به منظور بزرگ شمردن هتك حرمتت و تقبیح نمودن كردارى كه نسبت به ذریه و عترتت انجام شده، زمین بلرزد و كوهها كشیده و اضطراب و جنبششان زیاد شود و امواج دریاها متلاطم گردد و آسمانها اهلشان را به هم بریزند، و از زمین و كوهها و دریاها و آسمانها چیزى باقى نمى‏ماند مگر آنكه از حق تعالى اذن مى‏خواهند كه اهل تو را كه مستضعفین و مظلومین بوده و حجت‏هاى خدا بعد از تو بر خلایق هستند را نصرت و یارى كنند پس خداوند به آنها و موجودات در آنها وحى كرده و مى‏گوید:

منم خداوند متعال، سلطانى كه قادر است و كسى نتواند از او بگریزد در توان هیچ خصم و دشمنى نیست كه او را عاجز و ناتوان كند، من بر یارى كردن دوستانم قادر و بر انتقام گرفتم از دشمنان متمكن هستم، به عزت و جلال خود قسم آنان كه رسولم را تنها گذارده و برگزیده‏ام را رها كرده و حرمتش را هتك نموده و فرزندانش را كشته و عهدش را نقض و زیر پاى نهاده و به اهل بیتش ستم كرده‏اند عذابى كنم كه احدى از عالمیان را چنین عذابى نكرده باشم.

در این هنگام تمام موجودات سماوى و ارضى به ضجه در آمده و آنانكه به عترتت ستم كرده و هتك حرمتت را روا داشته‏اند را لعن و نفرین مى‏كنند. ..

حضرت زینب سلام الله علیها فرمود:

زمانى كه ابن ملجم لعنه الله علیه پدرم را ضربت زد و من اثر مرگ را در آن حضرت مشاهده كردم محضرش عرضه داشتم:

اى پدر ام ایمن برایم حدیثى چنین و چنان نقل نمود، دوست دارم حدیث را از شما بشنوم.

پدرم فرمودند:

دخترم، حدیث همان طورى است كه ام ایمن نقل كرده، گویا مى‏بینم كه تو و دختران اهل تو در این شهر به صورت اسیران در آمده، خوار و منكوب مى‏گردید، هر لحظه هراس دارید كه شما را مردم بربایند، بر شما باد به صبر و شكیبائى، سوگند به كسى كه حبه را شكافته و انسان را آفریده روى زمین كسى غیر از شما و غیر از دوستان و پیروانتان نیست كه ولى خدا باشد ... . (1)

در این سرزمین براى قبر پدرت سیدالشهداء نشانه ‏اى نصب كرده كه اثرش هیچ گاه كهنه و مندرس نشده و گذشت شب و روز آن را محو نمى ‏كند، و بسیارى از رهبران كفر و الحاد و ابناء ضلالت و گمراهى سعى در نابود كردن آن مى ‏نمایند ولى به جاى اینكه رسم و نشانه آن از بین رود ظاهرتر و آشكارتر مى ‏گردد

گریه ولیّ خدا بر مصیبتی بزرگ

حاج ملا سلطانعلى، كه از جمله عابدان و زاهدان بود، مى گوید:

در خواب به محضر مبارك امام زمان (عج) مشرف شدم ، عرض ‍ كردم : مولاى من ! آنچه در زیارت ناحیه مقدسه ذكر شده است كه:

«فلانذبنك صباحا و مساء و لابكین عینك بدل الدموع دماء» صحیح است ؟

فرمود: آرى !

گفتم : آن مصیبتى كه در سوگ آن ، به جاى اشك خون گریه مى كنید، كدام است ؟ آن مصیبت على اكبر است ؟

فرمود: نه ! اگر على اكبر زنده بود، او هم در این مصیبت ، خون گریه مى كرد!

گفتم : آیا مقصود مصیبت حضرت عباس علیه السلام است ؟

فرمود: نه ! بلكه آن حضرت هم در حیات بود، او نیز در این مصیبت خون گریه مى كرد!

عرض كردم : آیا مصیبت حضرت سیدالشهداء علیه السلام است ؟

فرمود: نه ! اگر حضرت سید الشهداء علیه السلام هم بود، در این مصیبت خون گریه مى كرد!

پرسیدم : پس این كدام مصیبت است ؟ فرمود: مصیبت اسیر عمه ام زینب علیهاالسلام است .(2)

پی نوشت:

1) كامل الزیارات، صص 807 و 808.

2) شیفتگان حضرت مهدى (عج)، ج 1 ، ص 145.

 ابوالفضل صالح صدر     

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منابع:

کتاب «مقتل الحسین علیه السلام، از مدینه تا مدینه»، آیت الله سیدمحمدجواد ذهنى تهرانى.

کتاب «200  داستان از فضایل ، مصایب و كرامات حضرت زینب علیهاالسلام»، عباس عزیزى.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.