بیماران سرطانی قربانی مسکن مهر
اختلاف ها در خصوص تخصیص ارز به دارو هر روز ابعاد تازه تری به خود می گیرد. در حالی که پیگیری های خانم وزیر بهداشت از محلی که ارز دارو در آنجا مصرف شده است، وی را تا پای شایعه برکناری از کابینه پیش برد، رئیس بانک مرکزی اعلام کرد که در نه ماه گذشته دو میلیارد و 300 میلیون دلار ارز به بخش دارو اختصاص یافته است.
ناصر ریاحی، رئیس اتحادیه واردکنندگان دارو با تاکید بر اختصاص تنها یک سوم ارز مورد نیاز دارو گفت: همه ارز پرداختی بانک مرکزی در خصوص دارو و تجهیزات پزشکی از ابتدای سال 91 تا اوایل آذر ماه سال جاری ، بر اساس اعلامیه ارزی صادر شده 977 میلیون یورو بوده است که دراین میان تنها معادل 637 میلیون یورو آن مستقیما به شرکتهای واردکننده دارو (اعضای این اتحادیه) پرداخت شده است.
این بحث در حالی صورت می گیرد که رئیس کمیسیون بهداشت مجلس از محلی که بخشی از ارز دارو در آن سرمایه گذاری شده است پرده برداشت، "مسکن مهر!"
دولت دهم در حالی بخشی از بودجه بیمارستانها را خرج مسکن مهر کرده که بیماران سرطانی برای تامین هزینه درمان خود مجبور به فروش خانههای خود هستند.
بیمهریهای مسکن مهر به حوزه سلامت!
حسینعلی شهریاری رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، در نشست علنی مجلس شورای اسلامی با اشاره به چالشهای جدی حوزه سلامت و نگرانی مردم در اینباره میگوید: متاسفانه وزارت راه و شهرسازی از 1150 میلیارد تومان درآمد هدفمندسازی یارانهها تنها 80 میلیارد تومان به بیمارستانها اختصاص داد و بقیه را صرف مسکن مهر کرد.
با این تصمیمگیری یکبار دیگر عملکرد دولت درحوزه نظام سلامت،سوالهای بیشماری در اذهان عموم به وجود میاورد. آنها میپرسند چرا دولت باید بودجه بیمارستانها را در سالی که از سوی وزیر بهداشت، سال بحران نظام سلامت خوانده شده، به مسکن مهر بدهد؟ آن هم درست در زمانی که آژیر ورشکستگی بیمارستانهای دولتی به علت هدفمندییارانهها در سال 90 به صدا درآمده بوده و برخی از بیمارستانها از پس تهیه غذای بیمار خود برنمیآمدند.
سلامت، اولویت آخر
تلاشهای وزیر بهداشت بینتیجه مانده است. «مرضیه وحید دستجردی» تا مرز استعفای اجباری هم پیش رفت اما گرهی از کلاف سردرگم بیپولی نظام سلامت باز نشد. او مدتهاست که میگوید جان هزاران بیمار نباید در اولویتهای 8 و9 برای تخصیص ارز دارویی باشد، در نهایت باید جایگاه دوم و سوم را بیابد اما بینتیجه است.
حالا هم معلوم شده است آن اعتباری که «مرضیه وحید دستجردی» از هدفمندی یارانهها در انتظارش بود تا بتواند نظام پزشکی را سرپا نگهدارد، صرف مسکن مهر شده است. شهریاری، با بیان اینکه نباید نگاه اقتصاد در سلامت همچون بنگاه اقتصادی باشد، میگوید: «حوزه سلامت امسال دچار چالش جدی شده و مردم نگرانیهای زیادی دارند.»
داروهای گران قیمت وارداتی وجود دارد مانند داروی 50 میلیون تومانی سرطان سینه كه برخی بیماران مجبورند برای خرید آن زندگی خود را بفروشند.با توجه به افزایش هزینههای درمان در برخی بیماریها این اتفاق در حال افزایش است. پس باید به جد از دولت مردان پرسید با چه هدف و چه نیتی بودجههای مصوب بیمارستانها را خرج چهاردیواریهای بیکیفیت کردند که امروز عدهای دیگر خانههای خودشان را از دست بدهند؟
اعتبارات گمشده
بخشی از هم و غم وزیر بهداشت و اعضای کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی در سالجاری، صرف پیدا کردن محل خرج بودجههای تخصیص یافته برای نظام سلامت شده است. خانم وزیر تا یک هفته پیش خبر نداشت که ارزهای دارویی کجا صرف شدهاند. بسیاری بر این عقیده بودند که ارزهای دولتی صرف خرید 16 هزار خودرو لوکس شده که در ماههای اخیر در خیابانها و بزرگراههای پایتخت جولان میدهند. اما ظاهرا محتاج ضروری دیگری هم بوده که ارز مرجع به جای دارو وتجهیزات پزشکی باید صرف خرید آنها میشده است. خانم وزیر بالاخره جواب سوالی که مدتها بود از او پرسیده میشد و او در پاسخ اظهار بیاطلاعی میکرد را یافته است. پاسخی که آه از نهاد او برآورد. ارزهای مرجع صرف خرید زین اسب شده است. اما همه ماجرا به زین اسب محدود نمیشود. دسته بیل و غذای سگ هم از جمله مایحتاج ضروری بودند که برای خرید آنان باید دلارهای کمیاب از کشور خارج میشدند. البته دسته بیل مدتهاست به یکی از دغدغههای کشور تبدیل شده و معلوم نیست که کشور کی در این زمینه خودکفا خواهد شد.
برای مثال در سال 90، 54 هزار دسته بیل از اندونزی وارد ایران شده و با توجه به خبرهای جدید «احمد شیبانی» رئیس سازمان غذا و دارو، مبنی بر خرید دسته بیل با ارز دولتی، معلوم میشود هنوز هم نیاز کشور در این یک قلم رفع نشده است. اما ماجرای اعتبارات گم شده به همین جا ختم نمیشود. برای مثال رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، میپرسد: «2هزار میلیارد تومان که در بودجه سال 1390 با پیگیریهای این کمیسیون مطالبه شد کجا هزینه شده است؟ آیا در محلهای پیشبینی شده هزینه شد؟ با چه مستمسک قانونی، دولت 1150 میلیارد تومان از بودجه بخش سلامت را به وزارت راه و شهرسازی واگذار کرد و چرا در قبال اعتراض به این عمل غیرقانونی عکسالعملی نشان نداد.»
به نظر میرسد وزارت راه به دست بردن در جیب نظام سلامت عادت کرده است.نخستین بار نیست که این وزارتخانه جیب نظام سلامت را جیب خود میداند و از اعتبارات آن برای طرحهای خود استفاده میکند. اعتباری که خرج مسکن مهر شده، همان اعتباری است که دولت در روزهای آخر سال 90 از حساب وزارت بهداشت برداشت.
هر چند ظاهرا این کار بدون مشورت و حتی اطلاع وزیر بهداشت و درمان و اعضای کمیسیون بهداشت و درمان در مجلس شورای اسلامی صورت گرفت، اما انتشار این خبر باعث واکنشهای شدیدی از سوی اعضای کمیسیون بهداشت و درمان در مجلس شورای اسلامی و برخی دیگر از نمایندگان شد. براساس اخباری که آن روز روی تلکسهای خبری رفت، بخشی از این اعتبار به عنوان «عیدی» به کارکنان وزارت راه پرداخت شده بود. این پرداخت باعث شده تا مسئولان وزارتخانه از دولت بپرسند درحالی که حقوق و مزایای کارکنان این وزارتخانه از کارکنان وزارت بهداشت بیشتر است چرا باید این اعتبار به عنوان عیدی به آنها برسد. البته این سوال هم بیپاسخ ماند. اما اکنون مشخص شده که بخشی از آن اعتبار صرف مسکن مهر شده است؛ اما همچنان یک سوال اذهان عمومی را آزار میدهد؛ چرا دولت به نظام سلامت کم توجهی میکند؟!
دولت دهم در حالی بخشی از بودجه بیمارستانها را خرج مسکن مهر کرده که بیماران سرطانی برای تامین هزینه درمان خود مجبور به فروش خانههای خود هستند
مهرورزی به چه قیمتی؟
مسکن مهر داستانی طول و دراز دارد، داستان خانههایی که به دلیل نبود امکانات زیربنایی یک شهر و دوری از مناطق شهری مانند درمانگاه، مدرسه، فضای سبز و ... تنها نقش چهار دیواری را دارد که بر آن نام مسکن گذاشتهاند تا مردمی خوشحال شوند که به هزار زحمت و نوبت و آخر هم با پرداخت پول صاحب خانهای شدهاند. هرچند برخی از آنها با دیدن شرایط پیرامون این مسکنها و دوری آنها از محل کار مجبور به ادامه اجاره نشینی هستند و عدهای دیگر به اجبار در محیط این مسکنها که گاه حتی آب شهری مناسب هم ندارند ساکن شدهاند.
امابا وجود این وضع آیا مسکن مهر مهمتر است یا زنده ماندن؟! اینروزها بیماران سرطانی زندگی خود را میفروشند. وقتی از بهداشت و درمان صحبت میشود سخن از جان و سالم زیستن مردم است.نیازی به گفتن ندارد که مردمی که درگیر بیماری هستند حاضرند خانه خود را بفروشند وخرج درمانشان کنند.
داروهای گران قیمت وارداتی وجود دارد مانند داروی 50 میلیون تومانی سرطان سینه كه برخی بیماران مجبورند برای خرید آن زندگی خود را بفروشند.با توجه به افزایش هزینههای درمان در برخی بیماریها این اتفاق در حال افزایش است. پس باید به جد از دولت مردان پرسید با چه هدف و چه نیتی بودجههای مصوب بیمارستانها را خرج چهاردیواریهای بیکیفیت کردند که امروز عدهای دیگر خانههای خودشان را از دست بدهند؟
فرآوری : طاهره رشیدی بخش اجتماعی تبیان
منابع : 1- فردا نیوز / 2- بازار خبر
مقالات مرتبط :