تبیان، دستیار زندگی
بر خلاف پندار موهوم وهابیان که قائل به نفی تاثیر وساطت انبیاء و اولیاء الهی، جهت استغفار وتقرب برای دیگران در درگاه الهی هستند، موضوع استغفارحضرت ابراهیم در مورد عمویش تاثیر دعای پیامبران را درباره دیگران تایید نموده واز این مساله ، به عنوان امری معقول و
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : حامد حسینی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

توسل از منظر قرآن (4)

عبادت


در بخش های گذشته به طرح این مدعا و اثبات آن پرداختیم، که ازمساله توسل به عنوان یک امر پذیرفته شده و مورد تایید از سوی خداوند متعال در قرآن کریم سخن گفته سد. این در حالیست که نه تنها کلام وحی از این موضوع به عنوان سنت حسنه انبیاء و صلحاء  روایت می کند، بلکه در برخی از آیات، مسلمانان را به صراحت به مساله توسل و ابتغاء وسیله، برای تقرب به پروردگار دعوت نموده و فرا می خواند، شواهدی از این دست در گفتارهای پیشین تقدیم حضور عزیزان گردید. در این قسمت نیز به بررسی سه نمونه و شاهد مثال دیگر از آیات وحی پرداخته، و نحوه ارتباط و تعامل این آیات شریفه را با مساله توسل مورد بررسی قرار می دهیم.


توسل براساس سوره یوسف آیه97

از جمله آیاتی که به روشنی دلالت مفهومی و مصداقی بر مساله توسل را بیان می کند آیه 97 سوره مبارکه یوسف است. شان نزول این آیه به صراحت بیان می کند که آنگاه  که صحت گفتار و سخنان یعقوب آشكار شد و برادران حضرت یوسف بهره‏اى از حقایق را درك نموده و به رفتار ناپسند و سخنان ناروای خود (نسبت به برادرشان یوسف و پدرشان یعقوب) در این مدت مدید پی بردند، در مقام اظهار پشیمانى برآمده گفتند : اى پدر عزیز درخواست داریم از پروردگار مغفرت و آمرزش براى ما بخواه و ما پیوسته در خطاكارى بسر می بریم و اینك اظهار ندامت از كردار و سخنان نارواى خود مى‏نمائیم. طبری از دانشمندان اهل سنت در تفسیر این آیه می گوید:

قالُوا یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئِینَ... فرزندان یعقوب که میان یوسف و پدرشان سالها فاصله انداخته بودند به پدر عرض کردند: پدرجان، از پروردگارت بخواه تا ما را مورد عفو قرار دهد، وگناهانی را که ما نسبت به تو و یوسف مرتکب شدیم را پوشانده، و روز قیامت به واسطه آنچه مرتکب شدیم ، ما را به عقوبت خویش دچار نسازد، که حضرت یعقوب پاسخ داد: قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ (1)

بنابر برخی روایات وارده از شیعه و سنی ،مدت بیست سال حضرت یعقوب پیش ایستاده و دست به دعا بر می داشت وپشت سر او فرزندانش برای توبه و طلب مغفرت به درگاه الهی ،دعای پدر را آمین می گفتند.(2)

بر خلاف پندار موهوم وهابیان که قائل به نفی تاثیر وساطت انبیاء و اولیاء الهی، جهت استغفار وتقرب برای دیگران در درگاه الهی هستند، موضوع استغفارحضرت ابراهیم در مورد عمویش تاثیر دعای پیامبران را درباره دیگران تایید نموده واز این مساله ، به عنوان امری معقول و مشروع ، و در عین حال قابل تاثیر .یاد می کند

با اندکی دقت در مضمون و مفهوم آیه شریفه و بررسی ضمنی تفاسیر معتبر شیعه و اهل سنت به روشنی آشکار می شود که فرزندان حضرت یعقوب ، با اینکه مرتکب این خطای بزرگ در پیشگاه الهی شده بودند، موحد بوده و بر اساس تعالیم توحیدی پدر، پروردگار متعال را مورد پرستش قرار می دادند. از سویی لحن حکایت  قرآن کریم درمساله توسل برادران حضرت یوسف به حضرت یعقوب برای طلب مغفرت الهی، ، نه تنها به مذمت و نکوهش این رفتار دلالت ندارد، بلکه گویای طریقی است که انسان گنهکار را به اجابت نزدیک تر ساخته و اسباب رحمت و غفران الهی را،سریع تر برای او فراهم می سازد. ذکر این نکته نیز قابل تامل است که اگر مساله توسل به انبیاء و اولیاء الهی شرک شناخته می شد، بایسته بود وجود مقدس یعقوب پیامبر آنان را از این رفتار بر حذر داشته و صرفا خود آنان را به دعا و استغفار  تحریض و ترغیب نماید، در حالیکه رفتار توسل گونه فرزندان خویش را مورد تایید قرار می دهد ، که این را به خوبی می توان از عبارت  سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّی دریافت.

توسل بر اساس سوره توبه آیه 114

وَ ما كانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِیَّاهُ، فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْراهِیمَ لَأَوَّاهٌ حَلِیمٌ.

و استغفار ابراهیم براى پدرش [عمویش آزر]، فقط بخاطر وعده‏اى بود كه به او داده بود (تا وى را بسوى ایمان جذب كند) امّا هنگامى كه براى او روشن شد كه وى دشمن خداست، از او بیزارى جست ،به یقین ابراهیم مهربان و بردبار بود.

شان نزول این آیه در پاسخ به سۆالى است كه درباره نهی استغفار برای مشرکان از دنیا رفته، در ذهن خطور مى‏نماید به اینكه ابراهیم خلیل (علیه السلام) بر حسب آیه (وَ اغْفِرْ لِأَبِی إِنَّهُ كانَ مِنَ الضَّالِّینَ 87- 26) با اینكه آذر عمو و پدر خوانده او مشرك بود، چگونه طلب مغفرت و آمرزش از پروردگار براى او مى‏نمود.

قرآن کریم در آیه شریفه ، به این سئوال پاسخ می دهد که طلب مغفرت ابراهیم (علیه السلام) براى آذر ،هنگام حیات و زندگى  او بوده كه به وعده‏اى كه به آذر داده وفاء نموده باشد و احتمال میرفت كه در اثر دعوت ابراهیم (علیه السلام) و احتجاج وى، آذر خداپرست شود و گمراهى و ضلالت اوکه در اثر شرك بوده و مستلزم غضب پروردگار است ، در اثر دعا و شفاعت ابراهیم خلیل (علیه السلام)، پروردگار به وى ترحم فرماید و او را هدایت كند و خداپرست شود و غضب پروردگار مبدل به رحمت و مغفرت گردد.

حضرت ابراهیم

اما آنچه به عنوان شاهد مثال در این گفتار مورد توجه قرار می گیرد وساطت حضرت ابراهیم در پیشگاه پروردگار و طلب آمرزش برای عمویش آزر در هنگام حیات وی است.چنانکه بر خلاف پندار موهوم وهابیان که قائل به نفی تاثیر وساطت انبیاء و اولیاء الهی، جهت استغفار وتقرب برای دیگران در درگاه الهی هستند، موضوع استغفارحضرت ابراهیم در مورد عمویش تاثیر دعای پیامبران را درباره دیگران تایید نموده واز این مساله ، به عنوان امری معقول و مشروع ، و در عین حال قابل تاثیر .یاد می کند. بنابر این با توجه به مفهوم موافق با متن آیه شریفه می توان دریافت که با توجه به نظریه تاثیر دعای پیامبران و صلحا، توسل به آنان جهت ابتغاء و سیله به پروردگار امری معقول، مشروع، و پسندیده است.

مساله توسل از دیدگاه  قرآن : سوره بقره آیه 37

«فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ؛ سپس آدم از پرورگارش كلماتی دریافت داشت (و با آنها توبه كرد) و خداوند توبة او را پذیرفت، چرا كه خداوند توبه‌پذیر و مهربان است».

توسل به صالحان و بندگان بر گزیدة خدا به انگیزة تحصیل قرب الهی ، ویژة زمان پیامبر و دین اسلام نبوده ، بلکه باید این سیره را استمرار سیره اولیا و انبیای پیشین به شمار آورد، که سازگار با فطرت سلیم انسانی و راهی خردمندانه برای جلب رحمت خداوند است . از آن جمله مساله توسل حضرت آدم علیه السلام به حق پیامبر اکرم یا پنج تن برای پذیرش توبه خود می باشد، شیعه و سنی بر این مطلب اذعان داشته و بر صحت آن مهرتایید می زنند،که از آن جمله روایاتی است که حاکم نیشابوری در مستدرک (3) ،و سیوطی در تفسیر خویش (4) ذیل آیه شریفه ارائه می دهند.

شان نزول این آیه  شریفه به زمانی بر می گردد، که حضرت آدم از مخالفت امر ارشادی خداوند، و ترک اولی در پیشگاه الهی پشیمان گردید و تصمیم گرفت به مقام اولیا رجوع کند، دنبال وسایلی بود تا در پیشگاه خداوند واسطه قرار دهد، خداوند كریم كلماتی را به او تعلیم داد، تا با توسل به آنها تقرب جوید. ( 5 ).

بر این اساس برای «كلمات»، تفاسیر مختلفی ارایه شده است، از جمله این‌كه منظوراز کلماتی که حضرت آدم به آن کلمات توسل جسته و پروردگار متعال را موردخطاب قرار داد، وجود مقدس رسول خاتم… است. قرطبی ،عالم مالکی مذهب قرن هفتم دراین رابطه در تفسیر خویش با نام  الجامع لاِ حکامِ القرآن ...،می نویسد: «و قالت طائفة: رأی مكتوبا باعلی ساق العرش(محمد رسول‌الله) فتشفّع بذلك؛ حضرت آدم وقتی دنبال وسیله بود در عرش اسم مبارك پیامبر خاتم را دید او را در نزد خداوند شفیع قرارداد». (6).

آلوسی بغدادی ،ازاندیشمندان شهیر اهل سنت ، بعد ازبررسی و نقل دیگر تفاسیر در تفسیر روح المعانی می‌نویسد: «و اذا اطلقت الكلمة علی عیسی ....من ریاض انواره...؛ یعنی، وقتی كلمه بر حضرت عیسی استعمال گردد، به طریق اولی كلمات بر روح اعظم و حبیب اكرم (رسول خاتم) اطلاق می‌گردد، زیرا پیامبران دیگر جزئی از ظهورات انوار مقدس رسول گرامی اسلام است». (7).

حضرت آدم بعد از ترک اولی و فرمان ارشادی خداوند متعال ، جهت طلب رضایت و غفران الهی، به کلماتی که از جمله آنان، نام شریف پیامبرخدا و اهل البیت (علیهم السلام) است، متوسل شده و از پروردگار طلب بخشش می کند، که پذیرش توبه آدم در این هنگام دلالت بر مقبولیت شیوه توسل آن حضرت به پروردگار می باشد

بنابر آنچه در این آیه شریفه ، به نقل از چند تن از علمای اهل سنت گذشت ،اثبات می شود که توسل به پیامبر… هم قبل از وجود جسمانی، و هم در زمان حیات و هم بعد از رحلت آن حضرت جایز است و هیچ تفاوتی بین مراحل وجود مقدس آن حضرت نسبت به جواز توسل وجود ندارد.

چکیده سخن

بر اساس تبیین و بررسی آیات شریفه مورد بحث به این نتایج دست می یابیم:

الف : روایتگری قرآن کریم نسبت به درخواست فرزندان حضرت یعقوب، جهت طلب مغفرت و استغفار از این پیامبر الهی ،و تایید و استقبال حضرت یعقوب نسبت به این درخواست، گویای اینست که این سنت حسنه به عنوان یک سنت توحیدی و مشروع از دیرباز در جوامع توحیدی و میان پیامبران الهی رواج داشته و هیچ منافاتی با توحید ندارد.

ب:موضع قرآن کریم ،در آیه 114 سوره توبه، بر مذمت استغفار مسلمانان، برای اموات و درگذشتگان مشرک از خاندان آنها، استوار بوده و از مساله استغفار حضرت ابراهیم برای عمویش آزر به عنوان نمونه ای از امیدواری برای هدایت و راهیابی عمویش آزر،در مسیر حق یاد می کند، که بنابر استدلال موجود در این آیه شریفه استغفار و وساطت انبیاء الهی و اولیاء برای گناهکاران امری معمول و در عین حال موثر به شمار می رود.

ج: بر اساس تفاسیر و روایاتی که از اهل سنت به میان آمد ،دانسته شد ،که حضرت آدم بعد از ترک اولی و فرمان ارشادی خداوند متعال ، جهت طلب رضایت و غفران الهی، به کلماتی که از جمله آنان، نام شریف پیامبرخدا و اهل البیت (علیهم السلام) است، متوسل شده و از پروردگار طلب بخشش می کند، که پذیرش توبه آدم در این هنگام دلالت بر مقبولیت شیوه توسل آن حضرت به پروردگار می باشد.

پی نوشت:

1-      جامع البیان فى تفسیر القران محمد ابن جریر طبرى ، ج 13 ص 42

2-      تفسیر القرآن العظیم،ابن أبی حاتم، ج‏7، ص: 2200

3-      مستدرک الصحیحین ،حاکم نیشابوری، ج 2، ص 615

4-      الدرالمنثور،سیوطی ، ج 1، ص 60

5-      المعجم العقایدی، ج 1،ص87

6-      تفسیر قرطبی، ج1، ص324

7-      روح المعانی ج 1، ص237

سید حامدحسینی       

بخش اعتقادات شیعه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.