تبیان، دستیار زندگی
این روزها یكی از مسایل مهم در فوتبال ما نوع مدیریت علی كفاشیان در فدراسیون است. عده ای به عنوان منتقد نسبت به روش های مرد همیشه خندان كار را به جایی رسانده اند كه تنها استعفای او این آتش را خاموش می كند
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا باید كفاشیان برود؟


این روزها یكی از مسایل مهم در فوتبال ما نوع مدیریت علی كفاشیان در فدراسیون است. عده ای به عنوان منتقد نسبت به روش های مرد همیشه خندان كار را به جایی رسانده اند كه تنها استعفای او این آتش را خاموش می كند. برای كنكاش در خصوص رسیدن فوتبال به این مرحله باید كمی به عقب برگردیم.


علی کفاشیان

حضور علی كفاشیان بر راس فدراسیون فوتبال را باید یكی از عجیب ترین رویدادهای تاریخ ورزش بنامیم.كفاشیان كه پیش از آن به عنوان قهرمان دوومیدانی ، رییس فدراسیون دوومیدانی و حتی در بالاترین مقام های تصمیم گیری ورزش در سازمان تربیت بدنی و كمیته ملی المپیك فعالیت كرده بود نه خودش خواب ریاست بر فوتبال را می دید و نه كس دیگری..!

وقتی قرار شد مثلا انتخابات فدراسیون فوتبال برگزار شود علی آبادی قبای آن را برای تن خود می دوخت كه با مقاومت هایی روبرو شد. همچون گذشته دو سه نفر كه برای خالی نبودن عریضه در صف كاندیداها بودند ناگهان عرصه را برای تاخت و تاز خود خالی دیدند. در این میان كفاشیان خیرالموجودین بود!! پس به ناگاه شاهین اقبال بر سر او نشست!

در میان تعجب همگان قهرما ن دوومیدانی رییس فدراسیون فوتبال شد و...

فدراسیون فوتبال پیش ازآن سبك های مختلف مدیریت را تجربه كرده بود. از مدیران با نفوذ كه حرف رییس سازمان را بر نمی تابیدند گرفته تا كسانی كه بدون اجازه رییس آب هم نمی خوردند. از مدیران ناوارد به فوتبال گرفته تا كسانی كه حتی برای حضور در تیم ملی خود را واجد شرایط می دانستند.هر كدام از این مدیران نیز بسته به شرایط دچار مشكلاتی شدند. قبل از كفاشیان كشمكش موجود بین دادكان و علی آبادی چنان علاقه مندان را عاصی كرده بود كه همه دعا می كردند به هر شكل ممكن این قائله ختم شود!

كفاشیان در این فضا گوش كردن به اوامر روسا و نیز چاشنی لبخند را سرلوحه برنامه هایش قرارداد و بدون ترس واهمه این روش را بهترین راه برای به سامان رسیدن فوتبال معرفی كرد.

در نیمه پر لیوان دیدیم كه تنش ها كم شد . جدالها تا حدود زیادی رنگ باخت اما از طرف دیگر استقلال فدراسیون خدشه دار شد. هر كس به خود اجازه داد تا به اركان فوتبال بتازد. جزیره های خود مختار در فدراسیون پیدا شدند و متاسفانه هر كس از این گوشت قربانی دنبال سهمی بود.

اما خیلی خلاصه و در یك جمع بندی باید باور كرد كه عمر مدیریتی كفاشیان برای فوتبال به پایان رسیده و او باید هرچه زودتر كنار رود تا اندیشه ای نو سر كار آید تا شاید این بار فوتبال ما سر و سامان بگیرد. فوتبالی كه به گفته دوست و دشمن جایگاهش خیلی بالاتر از اینهاست.

این در حالی بود كه كفاسیان تلاش می كرد با خونسردی خیلی به پر و پای مدعیان نپیچد. چنین شد كه آدم های آرام در فدراسیون رفته رفته عنان اختیار از كف دادند و برایش شاخ و شانه كشیدند. این افراد در دوره دوم انتخابات فدراسیون حتی رو در روی رییس صف آرایی كردند كه در نهایت ضعفشان باعث حذف از فدراسیون شد.

دومین دوره انتخاب كفاشیان حتی عجیب تر از دوره اول بود. گویا این شاهین اقبال قصد پریدن از شانه رییس خندان را نداشت تا با وجود فشارهای  وزارت ورزش بازهم حكم چهار ساله برایش به امضا برسدو...

اكنون اما شرایط با گذشته تفاوت های اساسی دارد. كفاشیان فدراسیونی در اختیار دارد كه شكست از سر و رویش می ریزد. این امر به حدی شدت یافته كه انتخاب فدراسیون به عنوان بهترین در آسیا با واكنش منفی مردم هم روبرو می شود و صحبت از لابی و ... به میان می آید!

علی کفاشیان

در كنار این شكست ها به نظر می رسد كفاشیان با وجود علاقه مندی به ادامه مسیرش رقته رفته به آدمی خسته و بی انگیزه تبدیل شده است. نوع حمله ها به فدراسیون به ویژه در تلویزیون شكل زننده ای به خود گرفته است.ضمن این كه ادعای اولیه مرد همیشه خندان در خصوص همراهی اش با وزارت ورزش برای آرامش بیشتر فوتبال رنگ باخته است. همین چند نكته به همراه عدم شایستگی كفاشیان كه از روز اول همراهش بوده حكم می كند تا او به شكل مسالمت آمیز كنار رود. یك استعفای ساده حلال مشكلات خواهد بود. حداقل این كه كفاشیان راحت خواهد شد. فراموش نكنیم استعفای كفاشیان تازه شروع دردسرهای تازه برای فوتبالمان خواهد بود. فوتبالی كه دهها دست پیدا و پنهان به دنبال دستیابی به میز مدیریتش هستند. یادمان باشد ریاست فدراسیون فوتبال یكی از ده پست مهم در هر كشوری است كه خیلی ها برایش سر و دست می شكنند.

اما خیلی خلاصه و در یك جمع بندی باید باور كرد كه عمر مدیریتی كفاشیان برای فوتبال به پایان رسیده و او باید هرچه زودتر كنار رود تا اندیشه ای نو سر كار آید تا شاید این بار فوتبال ما سر و سامان بگیرد. فوتبالی كه به گفته دوست و دشمن جایگاهش خیلی بالاتر از اینهاست. فوتبالی كه برای صعود به جام جهانی مشكل دارد و برای رسیدن به المپیك و جام ملت های آسیا نزدیك به نیم قرن در حسرت به سر می برد در حالی كه باید در جام جهانی و المپیك بدرخشد و در جام ملت ها اولین مدعی قهرمانی باشد.

بهمن اسدی

بخش ورزشی تبیان