تبیان، دستیار زندگی
فوتبال به عنوان پدیده ای پولساز در دنیا در ایران دارای فدراسیونی است كه همیشه از نداری ها می نالد و چشمش به وزارت ورز ش است تا شاید از این رهگذر امور مربوط به خود را بگذراند!
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فوتبال و درآمد زایی


فوتبال به عنوان پدیده ای پولساز در دنیا در ایران دارای فدراسیونی است كه همیشه از نداری ها می نالد و چشمش به وزارت ورز ش است تا شاید از این رهگذر امور مربوط به خود را بگذراند!


فوتبال و پول

اگر در روز های اولی كه فوتبال به مردم معرفی شد گردش امور نیاز به كمك های علاقه مندان داشت امروز آن چنان در آمد ساز شده كه تاجران را به سوی خود می كشاند. نگاهی به آمار در آمد سازی فوتبال در باشگاههای دنیا حاكی از رونق فراوان دارد اما اعمال مدیریت نا كارآمد در برخی كشور ها از جمله ایران باعث شده تا این صنعت وابسته كامل به دولت باشد.

با نگاهی اجمالی به تیم های حاضر در لیگ برتر ایران در می بابیم اكثر قریب به اتفاق آنها از بودجه دولتی بهرمندند و بدون آن هشت شان گروی نه شان است.جالب این كه حتی با این حمایت ها باز هم بدهكار ی از سر و روی باشگاهها می ریزد و...

در كنار این فدراسیون فوتبال به عنوان متولی اصلی فوتبال نیز هرگز ساز و كار ی مناسب برای درآمد سازی ندارد و هر مدیری در این باره روشی خاص را پی می گیرد. این عدم ثبات در برنامه ریزی باعث شده تا افراد فرصت طلب و سود جو بهترین بهره را ببرند و به عبارتی از كنار فوتبال كسانی بهره می برند كه كمترین فایده را برایش دارند.

صد البته در راه شكست درآمد سازی در فوتبال عوامل بسیاری نقش آفرین هستند. عواملی كه گاه حتی ناخواسته سد راه می شوند.

آنچه در فوتبال دنیا می گذرد حكایت از آن دارد كه بیشترین راه درآمد سازی درحق پخش تلویزیونی واستفاده از "كپی رایت" است.دو موردی در ایران جایگاهی ندارند. حق پخش تلویزیونی كه در ایران باب نبوده و تنها چند سالی است كه پیرامون آن جنجال سازی هایی می شود. جنجال هایی كه با توجه به دولتی بودن بخش تلویزیون در ایران بعید است نتیجه ای در بر داشته باشد. در این میان فقط آنچه در گذشته به عنوان كمك به فوتبال داده می شد امروز به شكل حق پخش داده می شود. مقدار آن نیز حاصل كشمكش تجاری نیست و به میزان علاقه مندی مسئولان برمی گردد!

در بخش "كپی رایت" اوضاع به شدت بدتر هم هست! این دردسر جدی تجاری نه تنها فوتبال كه گریبان سایرین را گرفته و تیشه به ریشه زحمتكشان و تولید كنندگان می زند و ما باید امیدوار باشیم روزی این حقیقت كه بدون اجرای جدی قانون "كپی رایت" به جایی نمی رسیم در نزد مسئولان ما جا بیفتد.

با گذر از این دو بخش كه خیلی كوتاه به آن اشاره شد به جایی می رسیم كه فدراسیون بخش اعظمی از محل درآمد سازی اش را از دست رفته می بیند. اما در كنار این فدراسیون می تواند با كمك بخش خصوصی و بلیت فروشی  و... به منبع مالی دست پیدا كند.

اصولا در فدراسیون فوتبال ما شاید امر درآمد سازی سابقه چندانی نداشته باشد. با این كه ما سابقه حضور در جام جهانی 1978 را داریم و حتی پیش از انقلاب یك بار تیم فوتبال پرسپولیس خود را تیمی حرفه ای اعلام كرد كیست كه نداد تا همین یك دهه پیش حتی فكر درآمد سازی به ماجرایی خنده دار تبدیل می شد!

با نگاهی به كارنامه دو فدراسیون اخیر فوتبال به نكات جالبی می رسیم. در فدراسیون محمد دادكان با توجه به تحقیقات ما امر درآمد سازی به یك نفر "كنترات" داده شد! او با گرفتن اختیار كامل تنها در خصوص پرداخت با فدراسیون سر و كار داشت. این كه او چه می كند و اساسا محل درآمد هایش چگونه است خیلی مد نظر نبود. به عبارتی این فرد نیازی به پاسخگویی نداشت. اگرچه این روش تا حدود زیادی یكی از ضعف های دادكان را در بدو ورودش به فدراسیون برطرف می كرد اما با اشكالات جدی مواجه بود.

نكته قابل ذكر دیگر فروش بلیت برای درآمد سازی است. كاری كه بیشتر به یك جوك بدل شده است. امروزه افراد حاضر در ورزشگاه با آنچه در امار بلیت فروشی ذكر می شود تفاوت فراوان دارد. ساختار بد ورزشگاه ها برای ورود و خروج ،نبودن صندلی های شماره دار برای بررسی حضور تماشاگران و برخی نكات دیگر باعث می شود تا از این طریق نیز درآمد آن چنانی نصیب فوتبال نشود!

در فدراسیون كفاشیان این امر به محمد درخشان سپرده شد. درخشان می گفت: همان فرد برای عقد قرارداد به ما مراجعه كرد. ما اعلام كردیم شما باید به ما در خصوص نوع درآمد سازی پاسخگو باشی.اما رفت و پشت سرش را هم نگاه نكرد!

این نوع از درآمدسازی نشان می دهد كه فوتبال ما پس از چند سال هنوز اندر خم یك كوچه است!یعنی قرار است این پدیده بزرگ و فرا گیر هنوز تابع ارتباطات باشد. امیدوار به قدرت پنهان افراد باشد. تابع یك سری اتفاقات پشت پرده باشد تا از این طریق به درآمد برسد. امری كه با هیچ منطقی جور در نمی آید.

چنین می شود كه روزی برای اسپانسری پیراهن تیم ملی جنگ لفظی در می گیرد.پای سر مربی تیم ملی به میان می آید و...

جالب است بدانیم یك ایرانی شهروند امریكا كه تنها نمایندگی یك "برند" را در اختیار دارد با جلب نظر چند فوتبالی و با شراكت آنها و حتی وعده دریافت "گرین كارت" به یكی از فروشندگان جدی البسه در ورزش مبدل شده است!

به صحنه مصاحبه با چند فوتبالی مشهورمثل(الف-ق، خ-ع،م-ه ،ع-ك و...) توجه كنید.آنها در نقش مانكن با البسه این "برند" و حتی"بج" این مارك در صدد تبلیغ هستند. با این حساب تكلیف استفاده از قدرت این قبیل افراد مشخص و محرز است.

از سوی دیگر وقتی جدالهای شدید بر سر كیفیت نازل توپ های لیگ و نیز لباس های ملی پوشان حتی به تلویزیون می رسد باید باور كنیم نقش شركت های ذینفع در میان است.ذكر این مثال بیشتر به این جهت بود تا با فضای درآمد سازی از طریق لوازم ورزشی ملموس تر باشد.

تیم ملی فوتبال

با ذكر این نكته كه یكی از مسئولان تقریبا موفق در آمد سازی در فوتبال رسما اعلام كرد كه راه های این مسیر اغلب یا بسته كامل است یا سنگلاخ فراوان دارد به این جمع بندی می رسیم كه برای سالم سازی در فوتبال باید نگاهی جدی به این مشكل شود. باید از این ظرفیت بزرگ به شكل بهتری بهره ببریم تا فوتبال از آن بهره مند شود. باید جلوی منفت طلبان گرفته شود تا حق به حق دار برسد. رها كردن این مسئله به حال خود جفای بزرگی به فوتبال است كه روزی گریبان مسئولان امر را خواهد گرفت.

نكته قابل ذكر دیگر فروش بلیت برای درآمد سازی است. كاری كه بیشتر به یك جوك بدل شده است. امروزه افراد حاضر در ورزشگاه با آنچه در امار بلیت فروشی ذكر می شود تفاوت فراوان دارد. ساختار بد ورزشگاه ها برای ورود و خروج ،نبودن صندلی های شماره دار برای بررسی حضور تماشاگران و برخی نكات دیگر باعث می شود تا از این طریق نیز درآمد آن چنانی نصیب فوتبال نشود!

اگر در فوتبال ما چنین است بد نیست به خاطره ای از یك رییس سابق فوتبال اشاره كنیم.

او می گفت" با تیم ملی در مسابقاتی مهم مهمان شهری اروپایی بودیم. شهردار آن شهر برای بدرقه ما به محل مسابقه به هتل ما آمد .به اوگفتم چرا با ما به ورزشگاه نمی آیید. اینگونه پاسخ داد:من تنها یك بلیط دارم چون همسرم هم علاقه مند بود با من همراه شود ترجیح دادم كنار او از تلویزیون بازی را تماشا كنم! رییس سابق فدراسیون فوتبال ایران به این شهردار می گوید" یعنی مشكل شما نداشتن بلیط است؟ شهردار جواب می دهد مگر این مشكل كوچكی است. سرانجام شهردار به همراه همسرش با بلیط اهدایی رییس فدراسیون به ورزشگاه می رود و...

شما این شرایط را با وضعیت ورزشگاه های ما به لحاظ بلیت فروشی مقایسه كنید تا بدانیم چه ضرر هنگفتی به باشگاهها و فدراسیون و هیات فوتبالی می شود كه برای برگزاری یك مسابقه فوتبال هزینه می كنند.

لازم به ذكر است تیمی مثل بارسلونا با فروش بلیت سالیانه آن هم به شكل همت عالی درآمد هنگفتی به دست می آورد تا از این طریق تیمی رویایی و مورد پسند همه دنیا بسازد.

گفتنی در مورد این مشكل بزرگ فوتبال فراوان است كه از حوصله این بحث خارج می باشد.

بهمن اسدی

بخش ورزشی تبیان