فدراسیون کفاشیان در حوالی کویت

شاید علی پروین که بعد از مرگ ناصرخان در اظهارنظرهایش کمی تندروتر شده است درست بگوید که «این پی درو پیکرترین فدراسیون فوتبال تاریخ است».

اما این فدراسیون درها و پیکرهای زیادی دارد درهای اتاق های متعدد فدراسیون هر کدام به روی مقام مسئولی باز می شوند که برای خودش برو و بیایی دارد و دست به مصاحبه ای پشت هر کدام از این درها یک سلیقه و یک مدعی نشسته و امور فوتبال را به روشی که خودش می پسندد و به فراخور درک خودش از فوتبال اداره می کند شاید سخن گزافی نباشد اگر ادعا کنیم تصمیم هایی که پشت این درها گرفته و اجرایی می شوند هر یک برای از بین بردن فوتبال یک کشور کفایت می کند. جام حذفی که هر روز خبرهای متفاوتی از آن به گوش می رسید آخرین نمونه ای بود که حتی خود اهالی فدراسیون نیز از برگزار شدن یا نشدن آن خیلی مطمئن نبودند.

فدراسیون فوتبال کفاشیان کمتر از فدراسیون های قبلی پاسخ گو نیست، اما همواره پاسخ هایی در حد لبخندهای نمکین آقای رئیس با عتاب های گردانند گان منشور یا دو دوزه بازی های نایب رییس نصیب پرسشگران می شود. پاسخ فدراسیون نشینان به پرسش ها و انتقادات هیچ گاه به حل مشکلی منتهی نمی شود ما با فدراسیون طرف هستیم که بدون اغراق در تمام رده های سنی ناکامی های پیاپی را تجربه و از این حیث رکوردی دست نیافتنی برای خود ثبت کرده است پاسخ اهالی فدراسیون برای تمام این ناکامی ها لبخند یا علامت استفهامی است بابت سوالی حل نشده که برای خود آن ها هم پیش آمده است.

منتقدان عادت دارند که بعد از هر شکست و اقتضاحی در فدراسیون از رییس درخواست استعفا کنند، حتی اگر مسئولیت این اقتضاح به گردن و گرده دون ترین مقام و کارمند فدراسیون باشد کفاشیان در راس دستگاهی است که از ریز و درشت و از صدر تا ذیل آن قبای مسئولیتی را که بر تن دارند بر تن خود گشاد می بینند فدراسیونی که زیردست کفاشیان باشد، قاعدتا نمی تواند مدیرانی قوی تر از خود وی را در خود ببیند براساس تقسیم کار و وظایف مدیریتی این طبیعی است که بالاترین مرجع یک اداره مسئول کارهای زیردستی ها باشد. با این منطق، کفاشیان مقصر است، حتی در مواردی که سیم کشی ساختمان فدراسیون اتصالی می کند یا چاه می گیرد و کار مراجعان را به مشکل می اندازد.

فدراسیون آن قدر کویت است که به قول رییس منشور اخلاقی افرادی خارج از فدراسیون با نفوذ در اتاق های آن می توانند از همه چیز سر در بیاورند و اطلاعات به دست آورده را به دیگران بفروشند. اگر فدراسیون در و پیکر داشت، چنین موقعیتی را می توانستند برای خود دست و پا کنند؟ هر اتاق فدراسیون برای خودش حکومتی خودمختار است. هر اتاق برای خودش تریبونی دارد و به نشریات تیتر می دهد، آن وقت از یک اتاق دیگر این تیترها تکذیب می شود حرف ها یکی نیست، راه ها یکی نیست، اتاق های فدراسیون مسیرشان به یکدیگر نمی خورد از دل این چند دستگی و آشفتگی همین چیزی بیرون می آید که امروز به عنوان لیگ فوتبال با تیم ملی در رده های مختلف سنی به چشم می بینیم.