تبیان، دستیار زندگی
در قرآن گفته شده توبه برای كسانی است كه از روی جهل گناه كرده اند، منظور از این جهل چیست و آیا كسانی كه با آگاهی گناه می كنند نمی توانند توبه كنند؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

با توبه فقط گناهان غیر عمدی بخشیده می‌شود؟!


شبهه : در قرآن گفته شده توبه برای كسانی است كه از روی جهل گناه كرده اند، منظور از این جهل چیست و آیا كسانی كه با آگاهی گناه می كنند نمی توانند توبه كنند؟

توبه

«إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلى اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السوءَ بجَهَلَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِن قَرِیبٍ فَأُولَئك یَتُوب اللَّهُ عَلَیهِمْ وَ كانَ اللَّهُ عَلِیماً حَكیما؛ ً پذیرش توبه از سوى خدا، تنها براى كسانى است كه كار بدى را از روى جهالت انجام مى دهند و سپس به زودى توبه مى كنند ، خداوند توبه چنین اشخاصى را مى پذیرد و خدا دانا و حكیم است».

«وَ لَیْستِ التَّوْبَةُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السیِّئَاتِ حَتى إِذَا حَضرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْت قَالَ إِنى تُبْت الْئََنَ وَ لا الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَ هُمْ كفَّارٌ أُولَئك أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَاباً أَلِیما؛ و براى كسانى كه كارهاى بد را انجام مى دهند، و هنگامى كه مرگ یكى از آنها فرا برسد مى گوید الان توبه كردم، توبه نیست و نه براى كسانى كه در حال كفر از دنیا مى روند، اینها كسانى هستند كه عذاب دردناكى براى آنها فراهم كرده ایم».

شرائط پذیرش توبه

در این آیه صریحا مسأله توبه و پاره اى از شرایط آن را بیان مى كند و مى فرماید: « انما التوبه على الله للذین یعلمون السوء بجهالة؛ توبه تنها براى آنها است كه گناهى را از روى جهالت انجام مى دهند».

اكنون ببینیم منظور از «جهالت » چیست ؟ آیا همان جهل و نادانى و بى خبرى از گناه است ، و یا عدم آگاهى از اثرات شوم و عواقب دردناك آن مى باشد؟

كلمه «جهل » و مشتقات آن گرچه به معانى گوناگونى آمده است ولى از قراین استفاده مى شود كه منظور از آن در آیه مورد بحث طغیان غرایز و تسلط هوسهاى سركش و چیره شدن آنها بر نیروى عقل و ایمان است ، و در این حالت ، علم و دانش انسان به گناه گرچه از بین نمى رود، اما تحت تأثیر آن غرائز سركش قرار گرفته و عملا بى اثر مى گردد، و هنگامى كه علم اثر خود را از دست داد، عملا با جهل و نادانى برابر خواهد بود.

ولى اگر گناه بر اثر چنین جهالتى نباشد بلكه از روى انكار حكم پروردگار و عناد و دشمنى انجام گیرد، چنین گناهى حكایت از كفر مى كند و به همین جهت توبه آن قبول نیست ، مگر این كه از این حالت بازگردد و دست از عناد و انكار بشوید.

از این آیه استفاده مى شود كه انسان نباید توبه را به تاخیر اندازد، زیرا ممكن است بطور ناگهان مرگ او فرا رسد و درهاى توبه به روى او بسته شود و جالب توجه این كه تاءخیر توبه كه از آن به تسویف تعبیر مى كنند در آیه فوق هم ردیف مرگ در حال كفر قرار داده شده است و این نشانه اهمیتى است كه قرآن به این موضوع مى دهد

در واقع این آیه همان حقیقتى را بیان مى كند كه امام سجاد (علیه السلام ) در دعاى ابو حمزه با توضیح بیشترى بیان فرموده است آنجا كه مى گوید: «الهى لم اعصك حین عصیتك و انا بربوبیتك جاحد و لا بامرك مستخف و لا لعقوبتك متعرض و لا لوعیدك متهاون لكن خطیئة عرضت و سولت لى نفسى و غلبنى هواى ...؛ خداى من! هنگامى كه به معصیت تو پرداختم اقدام به گناه از راه انكار خداوندیت نكردم و نه به خاطر خفیف شمردن امر تو بود و نه مجازات تو را كم اهمیت گرفتم و نسبت به آن بى اعتنا بودم و نه وعده كیفرت را سبك شمردم بلكه خطایى بود كه در برابر من قرار گرفت و نفس اماره ، حق را بر من مشتبه كرد و هوى و هوس بر من چیره شد».

سپس قرآن به یكى دیگر از شرایط توبه اشاره كرده و مى فرماید: «ثم یتوبون من قریب؛ سپس به زودى توبه كنند».

در باره این كه منظور از قریب (زمان نزدیك ) چیست ؟ در میان مفسران گفتگو است ، جمع زیادى آن را به معنى قبل از آشكار شدن نشانه هاى مرگ مى گیرند، و آیه بعد را كه مى گوید پس از ظهور علائم مرگ توبه پذیرفته نمى شود، شاهد بر آن مى دانند بنابر این تعبیر به «قریب» شاید به خاطر این است كه اصولا زندگى دنیا هر چه باشد كوتاه و پایان آن نزدیك است.

اما بعضى دیگر آن را به معنى زمان نزدیك به گناه گرفته اند، یعنى به زودى از كار خود پشیمان شود و به سوى خدا بازگردد، زیرا توبه كامل آن است كه آثار و رسوبات گناه را به طور كلى از روح و جان انسان بشوید، و كمترین اثرى از آن در دل باقى نماند، و این در صورتى ممكن است كه در فاصله نزدیكى قبل از آنكه گناه در وجود انسان ریشه بدواند و به شكل طبیعت ثانوى در آید از آن پشیمان شود، در غیر این صورت غالبا اثرات گناه در زوایاى قلب و جان انسانى باقى خواهد ماند، پس توبه كامل توبه اى است كه به زودى انجام پذیرد و كلمه «قریب» از نظر لغت و فهم عرف ، نیز با این معنى مناسبتر است.

درست است كه توبه بعد از زمان طولانى نیز پذیرفته مى شود، اما توبه كامل نیست و شاید تعبیر به «على الله»: (توبه اى كه بر خدا لازم است آن را بپذیرد) نیز اشاره به همین معنى باشد زیرا این تعبیر تنها در این آیه از قرآن آمده است و مفهوم آن این است كه پذیرش این گونه توبه ها از حقوق بندگان مى باشد در حالى كه پذیرش توبه هاى دور دست از طرف خداوند یك نوع تفضل است نه حق.

پس از ذكر شرایط توبه مى فرماید: « فاولئك یتوب الله علیهم و كان الله علیما حكیما؛ خداوند توبه چنین اشخاصى را مى پذیرد و خداوند دانا و حكیم است».

در آیه بعد اشاره به كسانى كه توبه آنها پذیرفته نمى شود نموده ، مى فرماید: «كسانى كه در آستانه مرگ قرار مى گیرند و مى گویند اكنون از گناه خود توبه كردیم توبه آنان پذیرفته نخواهد شد. دلیل آن هم روشن است زیرا در حال احتضار و در آستانه مرگ، پرده ها از برابر چشم انسان كنار مى رود، و دید دیگرى براى او پیدا مى شود، و قسمتى از حقایق مربوط به جهان دیگر و نتیجه اعمالى را كه در این زندگى انجام داده با چشم خود مى بیند و مسایل جنبه حسى پیدا مى كند واضح است كه در این صورت هر گناهكارى از اعمال بد خود پشیمان مى گردد، و همانند كسى كه شعله آتشى را نزدیك خود ببیند از آن فرار مى كند.

مرگ

مسلم است كه اساس تكلیف و آزمایش پروردگار بر این گونه مشاهده ها نیست، بلكه بر ایمان به غیب و مشاهده با چشم عقل و خرد است.

به همین دلیل در قرآن مجید مى خوانیم : هنگامى كه نخستین نشانه هاى عذاب دنیا بر بعضى از اقوام پیشین آشكار مى گشت باب توبه به روى آنها بسته مى شد، در سرگذشت فرعون مى خوانیم: «حتى اذا ادركه الغرق قال آمنت انه لا اله الا الذى آمنت به بنو اسرائیل و انا من المسلمین الان و قد عصیت قبل و كنت من المفسدین؛تا آن زمان كه غرقاب دامن او را گرفت ، صدا زد: الان ایمان آوردم كه معبودى جز معبود بنى اسرائیل نیست و من از تسلیم شدگانم اما به او گفته مى شود الان این سخن را مى گویى ؟ و پیش از این نافرمانى كرده و از مفسدان بودى ! به همین دلیل توبه تو پذیرفته نخواهد شد».

از بعضى از آیات قرآن (مانند آیه 12 سوره سجده ) استفاده مى شود كه گناهكاران در قیامت با مشاهده عذاب الهى از كار خود پشیمان مى شوند ولى پشیمانى آنها سودى نخواهد داشت . چنین كسانى درست مانند مجرمانى هستند كه وقتى چشمشان به چوبه دار افتاد و طناب دار را بر گلوى خود احساس كردند، از كار خود پشیمان مى شوند، روشن است كه این پشیمانى نه فضیلت است و نه افتخار و نه تكامل، و به همین جهت چنان توبه اى بى اثر است.

البته این آیه با روایاتى كه مى گوید: توبه تا آخرین نفس پذیرفته مى شود هیچگونه منافاتى ندارد، زیرا منظور از آن روایات لحظاتى است كه هنوز نشانه هاى قطعى مرگ را مشاهده نكرده و به اصطلاح دید برزخى پیدا ننموده است.

دسته دوم : از كسانى كه توبه آنها پذیرفته نمى شود آنها هستند كه در حال كفر از جهان مى روند، در آیه فوق درباره آنها چنین مى فرماید: «و لا الذین یموتون و هم كفار؛ آنها كه در حال كفر مى میرند توبه براى آنان نیست».

این حقیقت در آیات متعدد دیگرى از قرآن مجید نیز بازگو شده است.

بطور خلاصه شرط قبولى توبه دو چیز است : نخست این كه قبل از مشاهده نشانه هاى مرگ باشد و دیگر این كه انسان ، با ایمان از دنیا برود.

شما نباید از رحمت خداوند مأیوس شوید كه این خود گناهى است بزرگتر از جرم اولیه و چاره یأس و روى آوردن به ناامیدى از رحمت بیكرانه الهى نیست چاره كسب طهارت بیشتر و اهتمام جدى‏تر در اعمال عبادى و انجام كارهاى نیك و پسندیده است

ضمنا از این آیه استفاده مى شود كه انسان نباید توبه را به تاءخیر اندازد، زیرا ممكن است بطور ناگهان مرگ او فرا رسد و درهاى توبه به روى او بسته شود و جالب توجه این كه تاءخیر توبه كه از آن به تسویف تعبیر مى كنند در آیه فوق هم ردیف مرگ در حال كفر قرار داده شده است و این نشانه اهمیتى است كه قرآن به این موضوع مى دهد.

در هر صورت تا هنگامی كه امكان بازگشت و تغییر مسیر وجود وجود داشته باشد توبه پذیرفته می شود. بنابراین شما هم مصداق آیه اول هستید كه از روی غلبه هوا و هوس و چیره شدن آنها بر نیروی عقل و ایمان مرتكب گناه شده اید و اگر توبه صحیح و خالص انجام دهید قطعا پذیرفته خواهد شد بدون تردید و فوت وقت تصمیم بگیرید و برگردید درهای رحمت الهی باز است شما را می پذیرد. ندامت از كردارهای قبلی و تصمیم بر انجام اعمال نیك در آینده توبه خالص محسوب می شود همین كه اعتراف دارید كه مسیرتان صحیح نبوده و خطاهائی از شما سرزده علامت توبه و ندامت است منتهی از این به بعد می بایست با انجام اعمال صالح و پسندیده گذشته خود را جبران كنید.

شما نباید از رحمت خداوند مأیوس شوید كه این خود گناهى است بزرگتر از جرم اولیه و چاره یأس و روى آوردن به ناامیدى از رحمت بیكرانه الهى نیست چاره كسب طهارت بیشتر و اهتمام جدى‏تر در اعمال عبادى و انجام كارهاى نیك و پسندیده است.

بنابراین بجاى یأس به انجام كارهاى نیك و پسندیده اهتمام ورزید و از طرفى به محض ورود افكار یأس آلود به كارهاى مورد علاقه مشغول شوید و رشته افكار خود را ناامیدى نسپارید و بدانید كه خدا اگر مجازات و كیفر و یا پاداش را مقرر نموده است جملگى براى اصلاحماست و اگر آن قدر سخت بگیرد كه كسى جرأت روى آوردن به درگاه پر فیض و رحمتش را نداشته باشد نقض غرض پیش مى‏آید و مخالف حكمت الهى است پس از رحمت بى منتهاى الهى ناامید نباید بود با رعایت شرایط حتى بعد از صد بار توبه شكستن باز هم توبه كنید و راهراستى را پیش گیرید ولى ناامیدى علاج مسئله نیست.

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع :سایت پرسمان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.