تبیان، دستیار زندگی
توجه به عنوان فیلم این سوال را بوجود می آورد که اساسا چه کسی می گوید «من مادر هستم». در فیلم سه مادر وجود دارد که غیر از ناهید، بیننده هیچ رفتار مادرانه ای از «آوا» و «سیمین» مشاهده نکرده و با توجه به سقط شدن فرزند «آوا» و «سیمین» آن دو خود به خود از دایر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

لطفا بگویید چه کسی مادر است؟

نگاهی به فیلم «من مادر هستم»


توجه به عنوان فیلم این سوال را بوجود می آورد که اساسا چه کسی می گوید «من مادر هستم». در فیلم سه مادر وجود دارد که غیر از ناهید، بیننده هیچ رفتار مادرانه ای از «آوا» و «سیمین» مشاهده نکرده و با توجه به سقط شدن فرزند «آوا» و «سیمین» آن دو خود به خود از دایره مادری خارج می شوند.

من مادر هستم

در نتیجه تنها شخصیتی که ممکن است عبارت مذکور را بیان کرده باشد، «ناهید» بوده که با بررسی رفتار او می توان پی برد که ناهید نیز در دایره مادری نمی گنجد؛ ناهید دختری بنام آوا دارد که تا 19 سالگی وی گویا تربیتش را فراموش کرده و اکنون نیز فقط به فکر تحصیلات آوا و حداکثر به فکر ازدواج او با پسری ثروتمند است [توجه شود به تاکیدات ناهید در ابتدای فیلم بر درس و مشق داشتن آوا و تاکید بر دانشگاه رفتن، و نیز رفتار او با پدرام که او را تنها بدلیل نداشتن پول و ثروت، احمق و هالو خطاب می کند]. تنها حرکت شبه مادرانه ای که از ناهید در طول فیلم سر می زند، در خیابانها دوره افتادن و سعی در جدایی آوا از پدرام است. این رفتار ناهید ادامه دارد تا زمانیکه حس ایثارمادرانه ناهید گل کرده و بجای آوا به زندان رفته و قصد دارد به خاطر دخترش خود را بکشتن دهد.

گردن گرفتن قتل از سوی ناهید می توانست حس ایثار را که از خصوصیات یک مادر است به خوبی نمایش داده و هویت گوینده «من مادر هستم» را آشکار کند؛ اما ایراد دیگر فیلم که همانا تناقضات رفتاری شخصیت آوا و ناهید است بعد از زندان رفتن ناهید نمایان شده و مجددا هویت گوینده عنوان فیلم زیر سوال می رود. آوا تا زمانیکه ناهید به زندان نیافتاده کوچکترین علاقه ای را به مادر خود نشان نداده و بارها بر نفرت آوا از ناهید تاکید شده است. تا جایی که در قسمتی از فیلم آوا در مورد ناهید به سعید پیامک ارسال کرده و عبارت «دکش کن بره» را به کار می برد. این نوع رفتار خاص از سوی آوا به خوبی توانسته است تربیت بسیار بد او را نشان داده و حس مادری ناهید را کاملا زیر سوال برد. پس از ماجرای قتل سعید، آوا در چرخشی 180 درجه ای ناگهان تبدیل به دختری مادردوست شده تا آنجا که برای نجات ناهید که حتی یکبار هم او را با لفظ مادر خطاب نکرده، تمام ماجرای خود را با سعید اعتراف کرده و ناهید نجات پیدا می کند. حال اگر به توان تضاد رفتاری آوا را نادیده گرفت، از تضاد رفتاری ناهید نمی توان گذشت. در فیلم آشکار می شود که ناهید در گذشته وکیل بوده است که علی القاعده باید با قوانین آشنایی کامل داشته باشد؛ در نتیجه با توجه به اینکه از ماجرای قتل سعید تنها آوا و ناهید اطلاع کامل داشتند، او می توانست برای نشان داده ایثار مادرانه خود ده‌ها راه مختلف را انتخاب کرده و با دروغ جلوه دادن اعترافات آوا همچنان خود را قاتل نشان دهد. این مطلب نشان می دهد که ناهید همچنان قصد دارد ادای یک مادر را درآورده و گردن گرفتن قتل از سوی او رفتاری ست متظاهرانه. تنها رفتاری که ما از ناهیدمادرنما در فیلم شاهدیم چند بار در آغوش گرفتن فرزندش بوده که آن هم پس از قطعی شدن اعدام آواست.

البته تناقضات رفتاری ناهید تنها به مسئله مادری او ختم نمی شود؛ به عنوان مثال زمانیکه او در زندان به سر می برد در صحنه ملاقات با آوا، ناهید جویای احوال نادر می شود و این در حالی ست که در سراسر فیلم جز تنفر و کدورتی بسیار عمق بین ناهید و نادر چیز دیگری دیده نشده به طوریکه ناهید قبل از جدایی گویا همسر آینده خود (سعید) را نیز انتخاب کرده است.

از دیگر اشکالات فیلم که با مسئله قتل و در نتیجه اعدام پیوند خورده، سقط شدن بچه آوا پس از شنیدن پیشنهاد سیمین است. پس از این حادثه سیمین علت سقط را فشار روحی وارده بر آوا بیان می کند که دلیل این فشارروحی مشخص نیست؛ چراکه طرح این پیشنهاد باب نجاتی ست را برای آوا و باید موجب مرتفع شدن فشارروحی ناشی از قصاص و اعدام شود.

من مادر هستم» فیلمی ست ضعیف که با ایرادات خود به هیچ وجه به هدفی که انتخاب کرده، نمی رسد؛ که با بررسی دقیق دو عنصر هدف و رفتار سه شخصیت آوا، ناهید و نادر می توان به این مطلب رسید.نکته بسیار جالبی که در فیلم دیده می شود اتصال زنجیره‌وار ایرادات به یک دیگر بوده که از عنوان شروع و به هدف فیلم ختم می شود.

عکس بسیاری از فیلمهایی که در آنها قتلی اتفاق افتاده و کشمکش قصه به دادگاه منتقل می شود، در «من مادر هستم» دادگاه تنها مکانی ست برای نتیجه گیری فرهنگی اخلاقی قصه که توجه بر این مطلب در کنار صحنه ابتدا و انتهای فیلم در مطب روانشناس، ما را به نگاه صرفا روانکاوانه «من مادر هستم» می رساند؛ که این نگاه صرفا روانکاوانه به معضلات فرهنگی اخلاقی، خود به خود نگاهی بدبینانه به مسئله قانون را ایجاد کرده و این مطلب اشکال اساسی دیگری ست در فیلم که به افت کیفیت آن کمک بسیار خوبی کرده است. این نوع نگاه به مسئله قانون را هم در آغاز فیلم می توان دیده هم در انتها. اوایل فیلم در صحنه حضور ناهید و نادر در اداره آگاهی رفتار رئیس اداره با آوا و پدرام آنقدر احساسی و به دور از منطق است که صدای نادر را هم در آورده و او به رئیس اداره می گوید «با این دایره جرمی که شما تعریف کردین، همون توش جا می شیم»؛ در انتهای فیلم نیز نادر در خلال مواعظ دلسوزانه خود که نگاه روانکاوانه نویسندگان فیلم را کاملا آشکار می کند پس اعتراف به اشتباهات خود و قبول این فرضیه که « انسانها در این دنیا مکافات عمل خود را می بینند» نسبت به مسئله قانون خطاب به قاضی قصه و بیننده فیلم می گوید «...قانون کور و کری که پاسخگوی بشر نیست...»

این مطلب خود به خود هدف را که همانا طرح و نقد برخی معضلات فرهنگی اخلاقی ست زیر سوال برده چراکه در انتها بیننده تنها به این نتیجه می رسد که اگر شخصی مرتکب قتل شود در دایره وسیع قانون کور و کر قرار گرفته و اعدام شده، و نیز اگر فردی موجبات قصاص شخصی را طبق این قانون کور و کر فراهم آورد به بیماریهای روانی مبتلا خواهد شد.

و نکته آخر اینکه فیلم از مطب یک روانشناس شروع شده و پس از نمایش کلیه رویدادها، در مطب با سخنان همان روانشناس به پایان می رسد که این مطلب نشان از سعی در رسیدن به یک نکته اخلاقی بر اساس تفکرات روانکاوی را دارد. همچنین می توان به این مطلب رسید که فیلمساز از طریق نمایش خصوصیات رفتاری و سبک زندگی شخصیت ها به معضلات متعدد فرهنگی اشاره کرده که در انتهای فیلم و قبل از نتیجه گیری اخلاقی با نشان دادن تبعات این سبک خاص از زندگی سعی دارد به بیننده پیامی فرهنگی را القا کرده و موجب تغییر در نگرش برخی افراد در جامعه نسبت به چنین شیوه زندگی شود. حال اگر به پذیریم که فیلم یک درام اجتماعی با هدف نقد الگوهای رفتاری خاص بوده و قرار است شخصیتها در موقعیتهای دراماتیک بر اساس همان الگوهای رفتاری بحران خلق کنند، پس از پایان فیلم به این نتیجه می رسیم که «من مادر هستم» فیلمی ست ضعیف که با ایرادات خود به هیچ وجه به هدفی که انتخاب کرده، نمی رسد؛ که با بررسی دقیق دو عنصر هدف و رفتار سه شخصیت آوا، ناهید و نادر می توان به این مطلب رسید.نکته بسیار جالبی که در فیلم دیده می شود اتصال زنجیره‌وار ایرادات به یک دیگر بوده که از عنوان شروع و به هدف فیلم ختم می شود.

بخش سینما و تلوزیون تبیان


منبع:سینماپرس / مهدی علیپور