تبیان، دستیار زندگی
چند سال پیش یکی از کلاس های درس مدرسه شهید رحیمی در روستای درودزن مرودشت از توابع شیراز در آتش سوخت؛ آتشی که تعدادی دانش آموز دبستانی را در دام خود گرفت.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : حسین هرمزی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از آتش سوزی تا بازداشت خبرنگاران


چند سال پیش یکی از کلاس های درس مدرسه شهید رحیمی در روستای درودزن مرودشت از توابع شیراز در آتش سوخت؛ آتشی که تعدادی دانش آموز دبستانی را در دام خود گرفت.

چقدر بین این دوجمله و این دو خبر فرق هست؟ می توانیم مطمئن باشیم همانقدر که شباهت در ادبیات و چگونگی دو خبر بالا دیده می شود، در رفتار مسئولان آموزش و پرورش در زمان وقوع هر دو حادثه نیز دیده خواهد شد.

آتش سوزی مدارس-درودزن

مگر نه گفته اند آدم عاقل از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود؟! حقا درست است که کسی از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود که عاقل باشد. مگر می شود عاقل بود و به راحتی از کنار کشته شدن تعدادی کودک معصوم یا خراب شدن آینده آنها به دلیل از بین رفتن چهره هایشان گذشت؟

وقتی کلاس درس مدرسه شهید رحیمی دورودزن در آتش سوخت، اول سر و صدایی نشد و تنها به انتشار چند خبر در سطح محلی اکتفا شد تا اینکه تقریبا دو هفته بعد یکی از مقامات این خبر را در سطح ملی اعلام کرد و وقتی خبر پخش شد، خیلی ها از آن گفتند و درباره آن چه شعرهایی سروده و چه ترانه هایی سر داده شد.

گفتند و نوشتند و سرودند تا یادمان نرود عاقل باشیم و از یک سوراخ دو بار گزیده نشویم، تا یادمان بماند که چه شد. اما ما یادمان ماند و مسئولانی که باید به هوش می بودند، یادشان رفت تا باز مدرسه ای دیگر در آتش بسوزد و جان ما را به جان خسته چند طفل معصوم گره بزند.

جالب اینجاست که عامل هر دو حادثه یکی بود: بخاری.

هرچقدر به بخاری بدبین باشیم کمش است چون که هرگاه روشن می شود، یا گازش عده ای را می گیرد یا شعله اش؛ اما چه بگوییم به مسئولانی که به راحتی اجازه می دهند این موجود خطرناک! همبازی بچه های طفل معصوم مردم در کلاس های محرومشان شود؟

درباره حادثه اخیر مدرسه روستای شین آباد پیرانشهر، حرف زیاد زده شد تا اینکه حمیدرضا حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش به مجلس آمد و توضیحات و جزئیاتی به نمایندگان ارائه کرد و تقصیرها را به گردن «بخاری ساخت شرکت ارج» و «معلمی که سعی داشت بچه ها را نجات دهد» انداخت.

یکی از مسایلی که موجب بروز چنین حادثه هایی می شود، توزیع ناعادلانه امکانات در مدارس شهرها و روستاهای مختلف کشور است، بطوریکه با وجود اتصال شبکه گازرسانی به پیرانشهر، مدرسه حادثه دیده، از سیستم گرمایشی مطلوبتری از یک بخاری نفتی نامناسب برخوردار نبوده است

حاجی بابایی در توضیحات خود در مجلس گفت: مقصر در حادثه آتش سوزی این مدرسه دخترانه، معلم مدرسه بوده که به جای اینکه دانش آموزان را از کلاس خارج کند قصد داشت بخاری را جابجا کند که به علت داغ بودن بخاری از دستش رها شده و مدرسه آتش گرفته است. اگر این اشتباه از سوی معلم انجام نمی شد و دانش آموزان زودتر از کلاس خارج می شدند شاهد چنین فاجعه ای نبودیم و به خاطر ایثار این معلم بود که دانش آموزان سوختند.

از این مساله که اگر این اتفاق در هر جای دیگری می افتاد وزیر مربوطه فورا استعفا می داد یا دست کم از حادثه دیده ها و کل مردم عذرخواهی می کرد، که بگذریم، نوع برخورد وزیر آموزش و پرورش در برابر پرسش ها و انتقادها نقل جدایی است.

وزیر آموزش و پرورش در بخش دیگری از صحبتهایش اظهار کرد: این درست نیست که وزیر آموزش و پرورش تا آخر عمر برای هر اتفاقی که در این وزارتخانه می افتد عذرخواهی کند. من از پدر و مادر این دانش آموزان بسیار تشکر می کنم که در کمال احترام با من برخورد کردند که این نحوه برخورد آنها وظیفه ما را سنگین تر می کند.

آتش سوزی مدارس-تجمع دانشجویان

البته که همه تقصیرها گردن آقای وزیر نیست اما اینکه وی زیر بار آن بخش از مسئولیتی که به گردنش است هم نرود، گناهش را بیشتر می کند.

فرافکنی، عذرخواهی نکردن و تقصیرها را به گردن این و آن انداختن، گناه های مضاعف حاجی بابایی است و البته تیر خلاص در این رفتارها، اتفاقی بود که در مقابل ساختمان آموزش و پرورش در تهران افتاد.

روز سه شنبه چند نفر از دانشجویان عضو جنبش عدالتخواه دانشجویی با رفتن مقابل ساختمان آموزش و پرورش، قصد داشتند در اعتراضی نمادین، یک بخاری نفتی به حاجی بابایی هدیه کنند اما دقایقی پس از حضور آنها در مقابل ساختمان، حراست و ماموران انتظامی مستقر در ساختمان آموزش و پرورش وارد عمل شدند و نه تنها دانشجویان، بلکه خبرنگارانی را که برای پوشش خبری به آنجا رفته بودند بازداشت کردند.

بدین ترتیب، دانشجویان و خبرنگاران ابتدا به کلانتری برده و سپس به ساختمان آموزش و پرورش برگردانده و تحویل حراست آنجا داده شدند، آن هم در حالیکه هیچکس توضیحی برای این نگهداری و بعضا برخوردهای نادرست با آنها ارائه نداد.

حاجی بابایی در توضیحات خود در مجلس گفت: مقصر در حادثه آتش سوزی این مدرسه دخترانه، معلم مدرسه بوده که به جای اینکه دانش آموزان را از کلاس خارج کند قصد داشت بخاری را جابجا کند که به علت داغ بودن بخاری از دستش رها شده و مدرسه آتش گرفته است

به هر حال، مسئولان آموزش و پرورش بویژه بزرگترینشان یعنی وزیر آموزش و پرورش و شخص حمیدرضا حاجی بابایی چه به مذاقشان خوش بیاید و چه نیاید، جزو مقصران این قبیل حادثه ها هستند؛ همانطور که در حادثه واژگونی اتوبوس راهیان نور دانش آموزی هم بخشی از تقصیر به گردن آنها بود ولی نخواستند گردن بگیرند.

آتش سوزی مدارس-پیرانشهر

یکی از مسایلی که موجب بروز چنین حادثه هایی می شود، توزیع ناعادلانه امکانات در مدارس شهرها و روستاهای مختلف کشور است، بطوریکه با وجود اتصال شبکه گازرسانی به پیرانشهر، مدرسه حادثه دیده، از سیستم گرمایشی مطلوبتری از یک بخاری نفتی نامناسب برخوردار نبوده است.

می گویند تا حادثه ای رخ ندهد، کسی به فکر حل مشکلی نمی افتد، اما حالا می بینیم حتی حادثه ای که در درودزن افتاد هم آب را در دل مسئولان تکان نداد تا اینکه باز هم مشابه آن حادثه اتفاق افتاد.

وزیر آموزش و پرورش گفته که این وزارتخانه تمام مخارج و هزینه های درمان و برگشت به زندگی دانش آموزان حادثه دیده را پرداخت خواهد کرد. این کمترین وظیفه آنهاست ولی تکلیف بزرگتر، پیشگیری از تکرار حوادثی از این دست است.

آتشی که صورت دسته های گل مدارس درودزن و پیرانشهر را با خود برد، کاش اندکی ما را هم به خود بیاورد تا شاید کمی بیشتر غیرت به خرج دهیم و یادمان نرود که مطالبه گری، نه تنها حق، بلکه وظیفه هر شهروند است تا شاید از این طریق، تکلیف مسئولان را به یادشان بیاوریم.

اکنون این پرسش مطرح است که تا چه هنگام وزیر آموزش و پرورش شیوه نظارت جدی بر ایمنی یک پنجم جمعیت کشور را خواهد آموخت؟ و اگر این وزیر رفت، آیا نفر بعدی قادر به انجام این نظارت هست یا نه؟ چه کسی به معلمان مدارس که بعضی‌های آن‌ها به قول وزیر روحیه حساسی دارند شیوه برخورد با رخدادهایی از این دست را خواهد آموخت و چه کسی پر کردن مخزن نفت بخاری‌ها را به خدمتکاران مدرسه یاد می‌دهد؟

حسین آشنا

بخش اجتماعی تبیان