فرسایش خاک
فرسایش كه به آلمانی Abtrag و به فرانسه و انگلیسی Erosion گفته میشود، از كلمه لاتین Erodere گرفته شده و عبارت است از فرسودگی و از بین رفتگی مداوم خاك سطح زمین (انتقال یا حركت آن از نقطه ای به نقطه دیگر در سطح زمین) توسط آب یا باد.
خاك یكی از مهم ترین منابع طبیعی هر كشور است. فرسایش نه تنها سبب فقیر شدن خاك و متروك شدن مزارع می گردد و از این راه خسارات زیاد و جبران ناپذیری را به جا می گذارد، بلكه با رسوب مواد در آبراهه ها، مخازن سدها، بنادر و كاهش ظرفیت آبگیری آن ها نیز زیان های فراوانی را سبب میگردد. بنابر این نباید مساله حفاظت و حراست خاك را كوچك و كم اهمیت شمرد.
اگر استفاده خاك بر اساس شناسایی استعداد و قدرت تولیدی آن و مبتنی بر رعایت اصول صحیح و علمی باشد، خاك از بین نمی رود. فقط در سایه حمایت پوشش نباتی(درختان یا سایر گیاهان) بوده كه فرسایش خاك بسیار كند شده و تعادلی در تشكیل و فرسایش خاك ایجاد گردیده است.
این تعادل مساعد كه تحت تاثیرشرایط طبیعی حكمروا شده بود، از زمانی كه بشر زمین را به منظور تهیه محصول و به دست آوردن غذا و دیگر مایحتاج خود، مورد كشت و زرع قرار داد تا از آن به عنوان مرتع استفاده كرد، بر هم خورد و زمین ها در معرض فرسایش شدید و وسیع قرار گرفت.
بنابراین فرسایش قبل از آن كه مورد بهره برداری انسان قرارگیرد نیز اتفاق میافتاده (فرسایش طبیعی) ولی از وقتی كه انسان در آن به كشت و زرع پرداخت باعث فرسایش بیش از حد(فرسایش سریع وشدید) خاك شده است.
مبارزه با فرسایش آبی
معمولا برای حفظ خاك و مبارزه با فرسایش دو راه وجود دارد: مبارزه مستقیم و مبارزه غیر مستقیم.
این دو روش مبارزه نمیتوانند جایگزین یكدیگر شوند، بلكه به صورت مكمل میباشند. استفاده از فعالیت های مدیریتی در قالب مدیریت جامع حوزههای آبخیز، روشی مناسب در كنترل و كاهش میزان فرسایش و رسوب است.
هر چند گیاهان زراعتی خاك را به خوبی مرتع و جنگل در برابر عوامل فرسایشی حفظ نمیكنند، اما چون خاك استعداد كشاورزی دارد، چنان چه از روی اصول صحیح كشت و زرع گردد، هم از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه است و هم خاك حفظ خواهد شد.
در بهرهبرداری صحیح از خاك در نقاط كوهستانی معمولا باید نكات ذیل مراعات بشود:
زمین هایی كه شیب آن ها زیاد و صخرهای است و هم چنین سطح هایی كه خاكش كم است، مانند قله كوه ها را باید به احداث جنگل اختصاص داد تا حساسیت خاك در مقابل فرسایش كم شود و زمین هایی كه دارای خاك نرم و مرطوب و كوهپایهای است و نسبت به زمین های جنگلی شیب كمتری دارد در آن ها مرتع به وجود آورد و خلاصه اراضی كه خاكش خوب و شیب آن كم است و دسترسی به آب آبیاری لازم هم هست، با احتیاط و از روی اسلوب صحیح كشاورزی بشود.
در این جا قابل ذكر است كه بسیاری از كارشناسانی كه برنامه آبخیزداری را اجرا میكنند معتقدند در نقاطی كه منظور، حفظ خاك است، به هیچ وجه نباید زراعت بشود، كما این كه در ایران در كلیه حوزههای آبخیزداری بكلی مانع بهرهبرداری از زمین به صورت كشاورزی و برای دامداری میشوند، زیرا شخم زدن زمین و هم چنین بدون پوشش گیاهی ماندن آن برای مدتی از سال به فرسایش خاك كمك میكند.
فرسایش آبی موقعی اتفاق میافتد كه سرعت آب های جاری از سرعت آستانه فرسایش تجاوز كند. سرعت آستانه فرسایش، حداقل سرعتی است كه آب بتواند ذرات خاك را با خود حمل كند. در مبارزه مستقیم با فرسایش آبی، هدف نفوذ دادن آب بیشتر در زمین، یا هدایت آب های اضافی به طرف مجاری خروجی و خلاصه جلوگیری از سرعت آب های جاری در سطح زمین است تا به سرعت آستانه فرسایش نرسد كه موجب فرسایش خاك گردد.
مبارزه مستقیم با فرسایش را معمولا از طریق ایجاد بانكتهای افقی در امتداد خطوط تراز و ایجاد سكوهای محافظ و حایل و دیگر اقداماتی كه بعدا به آن ها اشاره خواهد شد، انجام میدهند.
مبارزه با فرسایش خاك
همان طور كه قبلا شرح داده شد، خاك توسط آب و باد فرسایش مییابد. پوشش گیاهی و هوموس در جلوگیری از هر دو نوع فرسایش ( آبی و بادی ) بسیار موثر است.
برای جلوگیری از فرسایش خاك در درجه اول باید هدف ایجاد پوشش گیاهی باشد. اما بدیهی است كه در بعضی نقاط، شرایط طبیعی طوری است كه امكان روییدن گیاه نیست ولی در هر حال باید اقداماتی در زمینه جلوگیری از فرسایش خاك صورت گیرد.
در این شرایط بایستی از فكر ایجاد پوشش گیاهی در آن منطقه منصرف شد و روش های دیگری را برای نفوذ دادن آب در زمین (در فرسایش آبی) و تثبیت خاك در فرسایش آبی و بادی در پیش گرفت. به عنوان مثال حفر جوی ها یا بانكتها در دامنه كوه ها در جلوگیری از فرسایش آبی و استعمال مالچ نفتی در تثبیت ماسههای روان و دیگر اقدامات كه ذیلا به شرح آن ها خواهیم پرداخت.
لازم به ذكر است كه اقدامات لازم درباره جلوگیری از فرسایش خاك و انتخاب روش و به كار بردن وسیله صحیح برای مبارزه با آن باید با مطالعات و بررسی های دقیق و توجه به وضع اقلیمی و جغرافیایی و حتی اجتماعی منطقه مربوطه صورت گیرد نه آن كه یك فرمول و یك دستورالعمل برای مبارزه با فرسایش بادی برای كلیه نقاط به كار برده شود.