قیامت گیاهان چگونه است؟
از دیگر موضوعاتی که در زمینه معاد مطرح میباشد وجود حشر برای گیاهان، آسمانها، زمین، آفتاب، ماه، سنگها و غیر آن میباشد. در این باره نیز شماری از عالمان بیاناتی را داشتهاند که در ذیل به برخی از مهمترین آنها اشاره میگردد.
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان آوردهاند که: «در زمینه برانگیختن آسمانها، زمین، ماه و جمادات چنین گفته شده است که قرآن کریم در خصوص اینگونه موجودات تعبیر به «حشر» نفرموده، و چنین آورده است:
«یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ» (ابراهیم/48: روزى که آسمان و زمین به آسمان و زمین دیگرى تبدیل و همه براى خداى واحد قهار ظاهر مىشوند.) ،
«وَ الْأَرْضُ جَمِیعاً قَبْضَتُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ» (زمر/67: و در روز قیامت زمین همهاش در قبضه قدرت او و آسمانها پیچیده در دست او است.)،
وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ،(قیامت/9: زمانى که مهر و ماه جمع مىشود.)
إِنَّکمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ، لَوْ کانَ هۆُلاءِ آلِهَةً ما وَرَدُوها. علاوه بر اینکه از آیه شریفه" إِنَّ رَبَّک هُوَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فِیما کانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ (انبیاء/99: به درستى که شما و آن خدایانى که به غیر پروردگار مىپرستیدید همه آتشگیره جهنمید و همه در آینده در آن آتشید، اگر این خدایان راستى خدا بودند در آتش نمىشدند.)
و آیه «ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکمْ فَأَحْکمُ بَیْنَکمْ فِیما کنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ» (سجده/25: به درستى که پروردگارت در روز قیامت در میان آنان و راجع به آنچه که در آن اختلاف مىکردند حکم خواهد کرد.) و همچنین از آیات دیگرى استفاده مىشود که: تنها ملاک حشر مسأله فصل خصومت در بین آنان و احقاق حق است که در آن اختلاف دارند و مرجع همه این آیات به دو کلمه انعام نیکوکار و انتقام از ظالم است». پس در نتیجه حشر این موجودات به معنایی که در مورد حیوان و انسان مطرح است نمیباشد.
علامه تهرانی نیز در این باره بیان میدارند که: «نباتات چون داراى قدرى حیات و شعور هستند، همان طور که از بعضى از افعال و آثار آنها هویداست، لذا از جمادات، از نقطه نظر تقسیمبندى مراتب وجودیّه بالاتر و قویتر هستند
علامه تهرانی نیز در این باره بیان میدارند که: «نباتات چون داراى قدرى حیات و شعور هستند، همان طور که از بعضى از افعال و آثار آنها هویداست، لذا از جمادات، از نقطه نظر تقسیمبندى مراتب وجودیّه بالاتر و قویتر هستند.
و به همین مناسبت در سه مرتبه کارشان که تغذیه و رشد و تولید مثل باشد، به آنها اسم نفس اطلاق شده است. و بنابراین، حشر آنها نیز نزدیک به حشر حیوانات سِفلى است، و در همین وجود طبیعى خود مراحلى از کمال را طىّ مىکنند و به همان مبدأ فعّالى که در وجود آنان، حکم قوّه محرّکه و مدبّره را دارد نزدیک میگردند. و بعضى از آنها که در نطفهها سارى و جارى مىشوند در مراحل ترقّى و استکمال به مقام حیوان نزدیک مىشوند، و بعضى از آنها که از اینجا قدمى فراتر نهاده و در نطفه انسان میروند به مقام انسان نزدیک مىشوند، و بنابراین حشر آنها اتمّ و قیامشان در پیشگاه خداوند در روز قیامت اقرب خواهد بود.
و امّا غیر از اینها از انواع نباتات براى اینکه در سعى و حرکت و پویایى خود به خدا برسند نیاز به کمال نباتى خود دارند، چون وجود غذایى و إنّیّت نموّ و تولید در آنها شدید است و این شدّت و حِدّتى که در این مرتبه سِفلى دارند، آنها را از صعود و ترقّى به عالم اکمل بازمیدارد.
و بنابراین معاد و حشرشان عند الله در مقام نازل تر و پست ترى خواهد بود، پس چون درخت را از ریشه ببُرند یا اگر خشک شود، قوّه آن درخت به مدبّر نوعى آن و به ملکوت اخروى آن بازگشت میکند. در قرآن نیز آمده است: «وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ» (اسراء/44: و هیچ یک از موجودات نیستند مگر اینکه به حمد خداوند تسبیح مىکنند، ولیکن شما تسبیح آنها را نمىفهمید!)
تمام جمادات حتّى مادّه اوّلیّه و هیولاى بَحت و صِرف داراى حشر هستند، چون آنها نیز در عالم وجود عبث و بیهوده نیستند و براى غرضى خلق شدهاند و خودشان با وجودشان و با حرکتهاى خود، چه جوهریّه و چه غیر جوهریّه به دنبال آن مقصود میروند و میخواهند نقص خود را با وصول به آن تمام کنند و حرکت آنان به سکون و آرامش مبدّل شود.
هدفدار بودن آفرینش موجودات سبب گردیده است که گروهی از عالمان برای تمام موجودات عالم قائل به حشر گردند چرا که تنها در جهان باقی است که هر موجودی میتواند به مراتب بالای کمال دست یابد
در مقابل این دیدگاهها شهید مطهری در کتاب معاد خویش آوردهاند: «انسان اگر حشر نداشته باشد به تکامل خود نرسیده اما گیاهان و جمادات به تکامل خود رسیدهاند لذا دیگر حشری ندارند. این سنگ مسئله حشری ندارد چون همه تجهیزات زندگی در حدود همین دنیا است بیش از این نیست، این گیاه حشر ندارد چون همه تجهیزاتش برای همین دنیا است همان مقدار هستی که میتواند قبول کند به آن همان مقدار را دادهاند و پایانش هم همین جا بوده است اما اگر انسان قیامتی نداشته باشد معنایش این است که در قدم اول خلقت نابود شود در حالی که کمال او در این دنیا بروز نکرده و لازم میآید این تجهیزات از آن جهت که انسان دارد همه بیهوده باشد».
نتیجه ...
آنچه از جمع میان این اقوال به دست میآید آن است که هدفدار بودن آفرینش موجودات سبب گردیده است که گروهی از عالمان برای تمام موجودات عالم قائل به حشر گردند چرا که تنها در جهان باقی است که هر موجودی میتواند به مراتب بالای کمال دست یابد. در مقابل گروهی دیگر از دانشمندان علوم اسلامی بر این اعتقادند که برخی موجودات در این جهان به نهایت کمال خویش دست خواهند یافت و دیگر الزامی برای برانگیختن دوباره آنها وجود ندارد.
نکتهای که توجه به آن در این مجال اهمیت فراوان دارد آن است که بر فرض قبول برانگیخته شدن تمامی موجودات در جهان دیگر باید قبول کرد که هر یک از موجودات بر اساس ظرفیت وجودی خود و میزانی که از عقل و شعور برخوردار است در پیشگاه باری تعالی مۆاخذه خواهد شد و این تناسب در بازخواست لازمه عدالت خداوند بلندمرتبه میباشد و جز این را نمیتوان تصور نمود.
فرآوری: زینب مجلسی راد
بخش اعتقادات شیعه تبیان
منبع :
1 - تفسیر المیزان، سید محمد حسین طباطبایی، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ج 7، ص 107.
2 - معادشناسی، سید محمدحسین تهرانی، ج 6، ص 249.
3 - معاد، مرتضی مطهری، ج 1، ص 76.