تبیان، دستیار زندگی
مسئله حسن ظن وسوء ظن در اسلام از مسائل بسیار مهم است که در آیات و روایات بازتاب گسترده ای دارد.البته اصل بر حسن ظن مسلمانان نسبت به یکدیگر است ،ولی این اصل استثنایی هم دارد که امیرالمۆمنین علی بن ابیطالب در سخنان گرانقدرشان به این مسئله اشاره کرده اند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

معیار حسن ظن و سوء ظن


مسأله حسن ظن وسوء ظن در اسلام از مسائل بسیار مهم است که در آیات و روایات بازتاب گسترده ای دارد.البته اصل بر حسن ظن مسلمانان نسبت به یکدیگر است ،ولی این اصل استثنایی هم دارد که امیرالمۆمنین علی بن ابیطالب در سخنان گرانقدرشان به این مسئله اشاره کرده اند.

شک و سوء ظن

آیا حسن ظن همیشه خوب است؟

و قال علی(علیه السلام) :" إِذَا اسْتَوْلَى الصَّلاَحُ عَلَى الزَّمَانِ وَأَهْلِهِ ثُمَّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حوبةٌفَقَدْ ظَلَمَ! وَإِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وأَهْلِهِ فَأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ فَقَدْ غَرَّرَ"(1) هنگامى كه صلاح و نیكى بر زمان و مردم زمان گسترش یابد،دراین حال اگر كسى گمان بد به دیگرى ببرد كه از او گناهى ظاهر نشده به اوستم كرده است!و هنگامى كه فساد بر زمان و اهل زمان مستولى شود هر كسى‏گمان خوب به دیگرى ببرد خود را فریب داده است.

این مطلب مربوط به زمانی است که چهره اسلام در محیط نمایان باشد وغالب مردم راه صلاح بپویند؛اما زمانی که فساد غالب بر زمان شد و اکثر مردم به راه خلاف می روند حسن ظن نسبت به افراد سبب می شود انسان خودش را فریب دهد وباید جانب احتیاط را نگه دارد تا گرفتار توطئه ها و مفسده ها نگردد.

این بدان معنا نیست که انسان سوء ظن خود را به اشخاص آشکار سازد و آنها را متهم کند، بلکه منظور این است که بدون اینکه عکس العمل منفی که سبب اهانت به مۆمن می شود ظاهر سازد، در عمل جانب احتیاط را از دست ندهد.

گاه افرادی که در یک زمان زندگی می کنند با هم متفاوتند،برخی سوابق خوبی دارند که باید به آنها حسن ظن داشت  و برخی دارای سوابق سوء هستند که باید در مورد آنان جانب احتیاط را رعایت کرد.بنابراین معیار، فساد تمام مردم زمین نیست .

این سخن در روابط ملت ها و دولت ها نیز کاملاً صادق است؛ هرگاه دولت های ستمگری که غالباً برای حفظ منافع خود حقوق دیگران را زیر پا می گذارند در باغ سبز به ما نشان بدهند هرگز نباید کار آنها را حمل بر صحت کنیم ،بلکه باید فرض بر این باشد که آنان برای فریب ما دامی گسترده اند.

بدگمانی حکایت از بد دلی دارد.قلبی که صفت بخل،حسد، کبرو...را در خود دارد چگونه ممکن است که نسبت به دیگران خوش بین باشد.از کوزه همان تراود که در اوست ،دلهای متکبر وجبار اعمال برادران ایمانی را حمل به صحت و سلامت نمی کنند و بلکه همه را حمل بر فساد و خلاف می کنند.باید توجه داشت که نبود حسن ظن مربوط به نبود ایمان و تقواست و الا چطور ممکن است کسی قلب خاشع و لبریز از ایمان داشته باشد و بدون جهت به این و آن بدگمان باشد

از کوزه همان تراود که در اوست

همانگونه که گفتیم در اسلام اصل بر حسن ظن است،چنانچه در سوره حجرات می خوانیم:" یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ "(2)اى كسانى كه ایمان آورده‏اید، از بسیارى از گمان ها بپرهیزید كه پاره‏اى از گمان ها گناه است‏.

در روایات اسلامی نیز تأکید شده که کار برادر مسلمانت را حمل بر صحت کن و از سوء ظن بپرهیز،در حدیثی از امیرمۆمنان می خوانیم:" ضَعْ‏ أَمْرَ أَخِیكَ‏ عَلَى أَحْسَنِهِ حَتَّى یَأْتِیَكَ مَا یَغْلِبُكَ مِنْهُ وَ لَا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَخِیكَ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِی الْخَیْرِ مَحْمِلًا."(3)عمل برادر مسلمانت را بر نیکوترین وجه ممکن حمل کن مگر اینکه دلیلی بر خلاف آن قائم شود وهرگز نسبت به سخنی که از برادر مسلمانت صادر شده گمان بد مبر و مادامی که می توانی محمل نیکی برای آن بیابی حمل بر صحت کن.

در جای دیگر می فرمایند:" وَ قَالَ علی (علیه السلام)‏ لَیْسَ‏ مِنَ الْعَدْلِ‏ الْقَضَاءُ عَلَى الثِّقَةِ بِالظَّن‏"(4)داورى در حق افراد مورد اطمینان،با تكیه بر گمان از عدالت دوراست.

قال علی(علیه السلام):"سوء الظنّ‏ بالمحسن‏ شرّ الإثم و أقبح الظّلم‏"(5) بدگمانی به انسان شریف و با فضیلت بدترین گناه وزشت ترین ستم است.

هرگاه دولت های ستمگری که غالباً برای حفظ منافع خود حقوق دیگران را زیر پا می گذارند در باغ سبز به ما نشان بدهند هرگز نباید کار آنها را حمل بر صحت کنیم ،بلکه باید فرض بر این باشد که آنان برای فریب ما دامی گسترده اند

بدگمانی حکایت از بد دلی دارد.قلبی که صفت بخل،حسد، کبر و...را در خود دارد چگونه ممکن است که نسبت به دیگران خوش بین باشد.از کوزه همان تراود که در اوست ،دلهای متکبر و جبار اعمال برادران ایمانی را حمل به صحت و سلامت نمی کنند و بلکه همه را حمل بر فساد و خلاف می کنند.باید توجه داشت که نبود حسن ظن مربوط به نبود ایمان و تقواست والا چطور ممکن است کسی قلب خاشع و لبریز از ایمان داشته باشد و بدون جهت به این و آن بدگمان باشد.

در روایت است که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) با همسر خودشان صفیه دختر حی بن اخطب صحبت می کردند در این هنگام مردی از انصار از کنار آن حضرت عبور کرد و ظاهراً به گونه خاصی به آن حضرت نگریست.پیامبر او را صدا زدند و فرمودند :این زن همسر من صفیه است.پاسخ داد آیا کسی می تواند به شما غیر خوبی ظن دیگری داشته باشد.رسول الله فرمودند:شیطان همانند خونی که در رگهای بدن انسان در جریان است در وجود فرزندان آدم جریان دارد ترسیدم که در وجود تو نیز داخل شده باشد.(6)

کلام آخر:

  ما نگوییم بد ومیل به ناحق نکنیم          /    جامه کس سیه ودلق خود ازرق نکنیم

              عیب درویش وتوانگر به کم وبیش بد است /  کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم

              گر بدی گفت حسودی ورفیقی رنجید        /  گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم

پی نوشت ها:

1-نهج البلاغه،حکمت 114.

2-سوره حجرات،ایه 12.

3-الکافی، ج2، ص362.

4-نهج البلاغه،حکمت 220.

5-غررالحکم و دررالکلم ،ص399.

6-جامع السعادات،ج1،ص283.

زهرا انصاری نسب   

بخش نهج البلاغه تبیان


منابع: نهج البلاغه ،ترجمه و شرح آیة الله مکارم

اخلاق در نهج البلاغه،سید کاظم ارفع

پیام امام امیرالمۆمنین،ج12،مکارم شیرازی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.