یاد کربلا
داغی نشانده بر جگرت ، یاد کربلا خون می رود ز چشم ترت ، یاد کربلا زینب ، سکینه ، گریه و طفل رباب و آب می آورند در نظرت ، یاد کربلا با زخمی از تسلَی ِ زنجیر ِ سلسله مانده به روی بال و پرت ، یاد کربلا با خطبه های بی بدلت زنده کرده ای در لحظه لحظـه سفرت ، یاد کربلا از قتل صبر روضه بخوان ای امام صبر با سوز ِ آه شعله ورت ، یاد کربلا از سجده های لشکر شمشیر و نیزه ها از خنجر و سر پدرت ، یاد کربلا از لحظه ای که غارت خیمه شروع شد آتش گرفت دور و برت ، یاد کربلا تا صبح حشر ضامن این دین و پرچم است یاد محرم و صفرت ، یاد کربلا این جلوه های اشک ِ عزا در صحیفه است یاد خدا ، شب و سحرت ، یاد کربلا بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
محمد رضا رضائی