تبیان، دستیار زندگی
این مقاله به بررسی اقتصاد شرایط امروز ما در بازار ارز می پردازد و در واقع خلاصه ای از نشستی با این نام است که هفته گذشته در دانشکده اقتصاد علامه طباطبایی با حضور کارشناسان و اساتید دانشگاه برگزار شد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خطای استراتژیک در بازار ارز


این مقاله به بررسی  اقتصاد شرایط امروز ما در بازار ارز می پردازد و در واقع خلاصه ای از نشستی با این نام است که هفته گذشته در دانشکده اقتصاد علامه طباطبایی با حضور کارشناسان  و اساتید دانشگاه برگزار شد.

ارز

نشستی با  نام اقتصاد مقاومتی در بازار ارز  در 30 آبان91 در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با حضور آقایان دکتر خوش چهره،دکتر دانش جعفری و دکتر مصباحی مقدم و اساتید دانشگاه برگزار شد.که خلاصه مباحث به این شرح است.

در این نشست دکتر خوش چهره در مقدمه صحبت ها به تبیین نگاه استراتژیک پرداخت: نگاه استراتژیک باید بتواند همزمان نقاط قوت ها، ضعف ها، تهدید ها را شناسایی و بررسی کند و با توجه به این نقاط تصمیم گیری کند. اگر اقتصاد در نقاط ضعف و تهدید باشد، استراتژی دفاعی می باشدو اگر در نقاط قوت باشد و تهدیدها محدود باشد و فرصت ها زیاد باشد، استراتژی مناسب سیاستها، تهاجمی می شود. بقیه موارد بین این دو قرار می گیرد.

خطای استراتژیک:

اما متاسفانه ما این کار را نمی کنیم و به همین دلیل است که دچار خطا می شویم. گاهی در موضع خطر هستیم و استراتژی اتخاذ می کنیم که در شرایط تعادل برقرار است  اما در زمان خطر کشنده می شود.

تشخیص درست موقعیت و بعد از آن تصمیم گیری درباره ی استراتژی موثرمهم است ، اما آنچه بیشتر اهمیت دارد،نحوه ی اجراست.

در مقام اجرا، شناخت وضع موجود، درک درست از آن، ارائه وضع مطلوب که همان برنامه است و بعد زمان اجراست. آنچه قانون گذار و برنامه ریزان تهیه می کنند برای مراحل نخست است و عملیاتی کردن آن و اجرای آن از اهمیت بیشتری برخوردار است.

باید اولویت ها شناسایی شود، با شناخت اقدام آنی مرتکب خطای استراتژیک نشویم و زمان را از دست ندهیم. چرا که وقتی زمان از دست می رود دیگر نمی توان کاری کرد

در بحث مدیریت، در مدیریت کلان استراتژیک ، اقتصاد ما دچار صدمه شده است و به عبارتی مصدوم است. مصدومی که در آن صدمه جدی به استخوان آن (تولید) خورده است و بعضی قسمت هایش در حال خرد شدن است. ضرباتی به سر و صورتش خورده است(تورم و افزایش شدید قیمت ها). یک استخوان زده بیرون و جیغ و داد او بالا رفته است(بیکاری). بریدگی شریانی دارد(کاهش ارزش پول ملی).در این شرایط و اوضاع نوع اقدامات آنی بسیار اهمیت دارد. به طور کلی اقدامات سه دسته هستند: اقدامات آنی(کوتاه مدت)،میان مدت و بلند مدت.

باید اولویت ها شناسایی شود، با شناخت اقدام آنی مرتکب خطای استراتژیک نشویم و زمان را از دست ندهیم. چرا که وقتی زمان از دست می رود دیگر نمی توان کاری کرد.

خطای استراتژیک این نیست که تشخیص ندهیم مصدوم چه حالی دارد،بلکه این است که ندانیم اقدام آنی کدام است!

اگر در این مثال اقدام آنی را به درستی تشخیص ندهیم، ممکن است منجر به مرگ مصدوم شود، اگر تنها به جیغ و داد افراد نگاه کنیم ممکن است مصدوم بدتری در حال از بین رفتن باشد!(عدم شناخت وضعیت بحرانی)

بنابراین باید اقدام آنی و وضعیت بحرانی را بدرستی تشخیص دهیم.

ارز

در شرایط حاضر؛ بحران کاهش ارزش پول ملی است چرا که اختلالات جدی در اقتصاد می تواند ایجاد کند. در حال حاضر در سراشیبی کاهش قرار دارد و اگر سقوط کند در عین ناباوری، یک اقتصاد قدرتمند رو به فروپاشی می رود (مانند شوروی سابق که روسیه جانشین آن شد و وارث مناع عظیم آن شد). متاسفانه به اقدامات آنی توجهی نمی شود و به میان مدت و بلندمدت می رویم. به همین دلیل مشکلات زیاد است. باید اولویت ها شناسایی شود،با شناخت اقدام آنی مرتکب خطای استراتژیک نشویم و زمان را از دست ندهیم.چرا که وقتی زمان از دست می رود دیگر نمی توان کاری کرد.

در حال حاضر آحاد مردم، تولیدکنندگان، صاحبان سرمایه در حالت بهت اقتصادی هستند. بهت اقتصادی از شوک هم بدتر است. از بهت که خارج شوند، فریادشان شروع می شود.

باید توجه کرد که سیاست های ارزی ما چقدر با سیاست های اشتغال و تولید ملی ما موافق است و چقدر مخالف.

خطای تصمیم گیری

نکته دیگر اینکه باید در سیاست های ارزی، پولی، مالی و برنامه ریزی ها، اهداف تعیین شوند، گاهی اهداف با یکدیگر تناقض دارند و اثر یکدیگر را خنثی می کنند. باید توجه کرد که این اتفاق نیفتد. چرا که مجموع این اهداف برنامه اقتصادی می شود. برای رسیدن به اهداف سیاستی،ابزاری وجود دارد: سیاست های پولی با ابزار نرخ تنزیل، سیاست های مالی با ابزار نرخ مالیات؛ سیاست های بازرگانی با ابزار نرخ ارز و نرخ تعرفه انجام می شود. بنابراین به طور مثال نرخ ارز باید همراه باشد با سیاست های بازرگانی.سیاست اشتغال مهم است اما سیاست درهای باز  متناقض با این سیاست است.

باید توجه کرد که سیاست های ارزی ما چقدر با سیاست های اشتغال و تولید ملی ما موافق است و چقدر مخالف.

باید توجه کرد که سیاست های ارزی ما چقدر با سیاست های اشتغال و تولید ملی ما موافق است و چقدر مخالف

ماهیت ارز

ارز ابزاری است در سطح بین الملل که کارکرد مبادله ای دارد. اما متاسفانه ما آن را تبدیل کرده ایم به کالایی که درگیر فعالیت های سوداگرانه شده و به همین دلیل مشکل ساز شده است. ارز تبدیل به کالایی شده است که ارزش دارایی را حفظ می کند.

مدیریت ارز به مدیریت عرضه تبدیل شده است.اینکه بگویند هرچقدر ارز بخواهید ما داریم مستلزم این است که عرضه بقدری باشد که کفاف هر مقدار تقاضا را بدهد، این خطابه واقعیت سیاسی را نشان می دهد. در مدیریت عرضه، باید به تقاضا توجه کرد چرا که افراد برای حفظ دارایی های خود در شرایط کاهش ارزش پول،ریال خود را می فروشند تا ارزش آن حفظ شود.

اقتصاد

ارز ابزاری است در سطح بین الملل که کارکرد مبادله ای دارد. اما متاسفانه ما آن را تبدیل کرده ایم به کالایی که درگیر فعالیت های سوداگرانه شده

سیاست تک نرخی کردن نرخ ارز:

این سیاست در شرایطی می تواند دنبال شود که ما بتوانیم به تعادل مورد نظر در بازار ارز برسیم. اگر تقاضای ارز بسیار بالاست،اگر بگوییم تک نرخی باید مقدار زیادی ارز داشته باشیم که بتوانیم از این سیاست دفاع کنیم.اگر کمبود ذخایر داریم نمی توانیم به این سیاست بپردازیم.لازمه این سیاست برابری عرضه و تقاضا در بازار ارز است.

نتیجه گیری:

خطای استراتژیک یعنی عدم شناخت اقدامات آنی و وضعیت بحرانی  تا جایی پیش رفته که یکی از ثمرات آن کاهش ارزش پول شده است.

باید دقت کرد که وقتی در مورد سیاستی صحبت می کنیم،سازگاری بین سیاست ها مهمترین نکته است. چرا که مقایرت و تناقض بین سیاست ها آفت است.

زینب سادات لواسانی

بخش اقتصاد تبیان