عبور مۆدبانه از یك شرایط خاص
شخصی که با آداب معاشرت آشنایی ندارد، حتی اگر انسان خوشقلب و نیکوکاری هم باشد، در جامعه عملکرد مناسبی از خود نشان نمیدهد و در روابط خود دچار مشکل میشود.
یکی از لغاتی که در کشور ما به اشتباه از آن استفاده میشود، اتیکت است. بیشتر افراد جامعه ما اتیکت را برچسب قیمت لباس میدانند که باید قبل از پوشیدن لباس آن را جدا کنند، اما اتیکت در لغت به معنای آداب معاشرت است و آن قدر مفهوم گستردهای دارد که روانشناسان مفهوم هوش اتیکتی یا هوش در آداب معاشرت را برای آن تعریف کردهاند.
در برخی خانوادهها آموزش اخلاق به طور شایسته جدی گرفته میشود، در صورتی که آداب معاشرت خود مهارتی ضروری برای انسان است.
شخصی که با آداب معاشرت آشنایی ندارد، حتی اگر انسان خوشقلب و نیکوکاری هم باشد، در جامعه عملکرد مناسبی از خود نشان نمیدهد و در روابط خود دچار مشکل میشود. در این نوشتار به چند موقعیت دستپاچهکننده و آداب معاشرت لازم برای مواجهه با آنها اشاره میشود.
نظر دادن درباره نتیجه کار یک دوست
تصور کنید دوست تان ماهها تلاش کرده یک رمان اجتماعی بنویسد و حالا از شما خواسته پیشنویس او را بخوانید و نظرتان را بگویید. بهخاطر بسپارید اگر دوست واقعی او هستید باید به پیشرفت او کمک کنید. تعریف و تمجیدهای کلیشهای و دروغین را کنار بگذارید و خیلی دوستانه و مودبانه نظر واقعیتان را اعلام کنید.
برای این منظور ابتدا به بخش مورد علاقهتان یا نکات مثبت کار او اشاره کنید، سپس با فروتنی در مورد عیب کارش بگویید، مثلاً بگویید در فصل دوم شخصیتهای داستان، کارهای غیرمعمول و ناپختهای انجام میدهند که من به عنوان خواننده، نتوانستم چندان آنها را درک کنم، البته من با فنون حرفهای نویسندگی آشنایی ندارم، اما فکر میکنم تحقیق و پرسوجو در مورد رفتارهای اجتماعی مردم ما، موضوع این فصل را جذابتر کند.
شخصی که با آداب معاشرت آشنایی ندارد، حتی اگر انسان خوشقلب و نیکوکاری هم باشد، در جامعه عملکرد مناسبی از خود نشان نمیدهد و در روابط خود دچار مشکل میشود.
نظر دادن درباره لباس یک دوست
گاهی پیش میآید دوست تان لباسی که از نظر شما واقعا زشت و مسخره است، انتخاب کرده یا پوشیده و به مهمانی آمده است و حالا با شور و هیجان میخواهد نظر شما را بداند.
در چنین موقعیتی نگویید: «وای! چقدر در این لباس زشت شدی!» در عوض، ضمن اشاره به یکی از ویژگیهای ظاهری خوب دوست تان بگویید لباسش از به نظر رسیدن آن ویژگی جلوگیری میکند. مثلاً بگویید: «تو اصلاً قد کوتاه نیستی، اما پیراهنت کمی تو را کوتاه قد نشان میدهد.»
ردکردن پیشنهاد ازدواج
شخصی که اصلاً از او خوش تان نمیآید میخواهد از شما خواستگاری کند. خیلی از دختر خانمها در چنین موقعیتی سریع و با لحنی خشن میگویند نامزد دارند یا اصلا قصد ازدواج ندارند. پیشنهاد ما این است که به جای دروغ گفتن، از پیشنهاد او تشکر کنید و مودبانه و با اعتماد بهنفس بگویید ازدواج قراردادی برای تمام عمر پیش روست و شما این شخص را شریک مناسبی برای خود نمیدانید.
خاتمه دادن به یک گفتوگوی خستهکننده
فرض کنید به یک مهمانی دعوت شدهاید و شخص پرحرفی شما را در یک گفتوگوی بیاساس و کسلکننده گیر انداخته است، برای خلاصشدن از این وضع کمی دندان بر جگر بگذارید و بعد از این که چند دقیقه گذشت بگویید از آشنایی او خوشبخت شدید و به سمت یکی دیگر از مهمانها بروید یا هنگامی که طرف در حال پرچانگی است، با او شروع به قدمزدن کنید و کنار شخص دیگری بروید و او را وارد بحث کنید و خودتان به کار دیگری مشغول شوید.
پیدا کردن موضوع صحبت
بهطور خیلی غیرمنتظره یکی از آشناهایتان با شما هممسیر شده، سکوت سنگینی بین شما حکمفرماست و نمیدانید در مورد چه موضوعی با او حرف بزنید. ما پیشنهاد میکنیم در چنین موقعیتی وضع آبوهوا، اخبار مهم روز یا سوژه جالبی که همان لحظه به چشم تان خورده را موضوع صحبت خود کنید و آرامآرام گفتوگو را شاخ و برگ دهید.
مثلاً اگر در مورد هوای بارانی صحبت میکنید سپس میتوانید در مورد آنچه به روز بارانی مربوط میشود از لباس و سرماخوردگی گرفته تا یک لیوان شیرکاکائوی داغ و دمای موتورخانه صحبت کنید.
قطع کردن تماس یک بازاریاب
گاهی تلفن خانه یا همراه شما زنگ میخورد و شخص ناشناسی بدون این که به شما مهلت صحبت کردن بدهد در مورد محصول یا خدماتی تبلیغ میکند.
شما هم خجالت میکشید به او بگویید محصول را نمیخواهید و نمیتوانید میان جملات پیوسته او گوشی را قطع کنید، اما مسئله این است که این شخص جملات خود را از روی مهربانی به شما ارائه نمیدهد و هرچه میگوید را از روی نوشتهای که برای جذب مشتریها حاضر شده میخواند.
نه شما او را میشناسید نه او، و در ضمن او فهرستی طویل از شماره تلفنها دارد که باید با تمام آنها تماس بگیرد. پس نه وقت خودتان را بگیرید نه او و بعد از تشکر، تماس را قطع کنید.
فراموش کردن نام شخص پیشرویتان
تصور کنید در صفی منتظر هستید و ناگهان شخصی که قدیمها میشناختهاید پیش رویتان سبز میشود. شما هم نام او را بهخاطر نمیآورید. در این موقعیت نگویید: «اسمت را یادم نیست» زیرا احتمال این که دوباره او را ببینید زیاد نیست.
با او گرم صحبت شوید و در پایان برایش آرزوی موفقیت کنید. اگر مایل بودید به رابطهتان با او ادامه دهید ضمن گرفتن شماره تلفن، ایمیل او را هم بگیرید. اشخاص معمولاً آدرسی به اسم و فامیل خودشان دارند. حتی میتوانید از او بخواهید برای پیشگیری از اشتباه نوشتن نام یا شمارهاش، خودش اسم و شمارهاش را در تلفن همراه یا دفترچه شما بنویسد.
جبران سوءتفاهم ناشی از خجالت
خجالت کشیدن نشانه بارز عدم اعتماد به نفس است و اثر این کمبود، زمانی پررنگتر میشود که دیگران به جای این که بدانند شما خجالتی هستید، تصور کنند خیلی مغرور و بدخلق هستید.
برای از بین بردن این تصور اشتباه میتوانید در جمع به جای اخم کردن و نگاه نکردن به دیگران، با مهربانی لبخند بزنید، در سلام کردن و احوالپرسی پیشقدم شوید، به جای پاسخهای کوتاه و سر بالا، با خوشرویی و طمأنینه حرف بزنید و به خودتان بقبولانید که شما هم مانند تکتک اعضای حاضر در جمع حق دارید صحبت کنید و عقاید خود را بگویید، خوشحال شوید یا با موضوعی مخالفت کنید.
جام جم
باشگاه کاربران تبیان - ارسالی از: ahmadchalepey
مطالب مرتبط:
اولین برخورد، تأثیرگذارترین است
باشگاه کاربران در شبکه اجتماعی